به گزارش هفت گرد، وقتی در شرایط سخت تصمیمگیری قرار میگیرید، تا حد امکان آن تصمیم را به تعویق میاندازید، دودل و آشفته میشوید و احساس ضعف و ناتوانی در تصمیمگیری به شما دست میدهد.
خطای ۱: فکر میکنیم داستان ما خود واقعیت است
جالب است بدانید که مغز ما دوست دارد از اتفاقها و رویدادهایی که برای ما رخ میدهد، داستان بسازد و همین ویژگی مغز، ما را در تصمیمگیری دچار خطای استراتژیک میکند.
وظیفهای که ما در قبال این خطا داریم این است که باید چک کنیم داستانی که ذهن ما ساخته آیا واقعیت دارد یا خیر؟
خطای ۲: ناتوانی تصمیمگیری یکی از خطاهای تصمیمگیری
وقتی تعداد گزینههای ما برای انتخاب، زیاد میشود ما در تصمیمگیری ناتوان میشویم و بهاصطلاح دچار فلج تصمیمگیری میشویم. در واقع مغز ما به علت تعدد گزینهها، نمیتواند تصمیمگیری کند.
وقتی اطلاعات بسیار زیاد میشود، مغز افراد به نقطه شکست میرسد. افراد شروع میکنند به نادیدهگرفتن انتخابها یا اتخاذ تصمیمات بد یا تعامل با اطلاعات را کاملاً قطع میکنند و روی هوا تصمیم میگیرند. به زبان ساده نمیفهمند دارند چهکار میکنند و بدون هیچ منطقی تصمیمگیری میکنند
خطای ۳: تصمیم جایگزین کمریسک
با تصمیمات کوچک بهجای تصمیمات بزرگ، سختی تصمیمگیری را برای خود موقتا کاهش میدهد و برای مدتی درد تصمیمگیری بزرگ را احساس نمیکند.
مثلا بهجای تعویض ماشین، قطعات ماشین خود را عوض میکند، بهظاهر آن میرسد و آن را کارواش میبرد تا در نظرش دیگر نیازی به تعویض ماشین نباشد. در صورتیکه این تصمیم کمریسک باعث ضرر مالی زیادی در آینده میشود و آن شخص را از اهداف مالی خود دور میکند.
خطای ۴: به تاخیر انداختن تصمیم یکی از خطاهای تصمیمگیری
قبل از هر چیزی باید بدانید تاخیر خودش یک تصمیم است! تصمیم نگرفتن هم خودش یک تصمیم است! اما باید ذهن آگاه باشیم که ما در چه موقعیت و شرایطی این انتخاب را میکنیم و تصمیم خود را به تاخیر میاندازیم.
چرا که بعضی اوقات به تعویق انداختن تصمیم به نفع ماست و ما با زمان خریدن میتوانیم اطلاعات بیشتری پیرامون تصمیممان جمعآوری کنیم.
خطای ۵: انداختن مسئولیت به عهده دیگران
تحت هر شرایطی فقط این شمایید که مسئول تصمیم خود هستید و شخص دیگری را نباید مقصر بدانید. بهعنوان مثال برای خرید گوشی با دوست خود مشورت میکنید و دوست شما رضایت خود را از برند و مدل گوشی اعلام میکند.
شما به اعتبار حرف دوست خود آن گوشی را میخرید اما بعد از مدتی تاچ گوشی خراب میشود و دیگر قابل استفاده نیست، باید تعمیر شود.
در این شرایط اگر دچار خطای ادراکی و شناختی شوید، تمام مسئولیت را به عهده دوست خود میاندازید و با توپی پر با دوست خود تماس میگیرید و به او میگویید: من به اعتبار تو این گوشی را خریداری کردم این چه پیشنهادی بود این گوشی مفت هم نمیارزد!
اما اگر مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید، با خود میگویید من باید بیشتر تحقیق میکردم و زمان بیشتری را برای بررسی و مشورت با اشخاص مختلف اختصاص میدادم. اشتباه از من بود که عجولانه تصمیم گرفتم.
خطای ۶: خطای نی!
زمانی که شما تحت فشار هستید فقط به دنبال شواهدی میگردید که آن شواهد احساس یا باور شما را تایید کند و بقیه شواهد را نادیده میگیرید. به زبان دیگر، شما دنیای به این بزرگی را از داخل یک نی میبینید و فقط به اندازه یک نی اطلاعات کسب میکنید و دیدتان محدود میشود.
خطای ۷: احساسات کوتاهمدت
تحقیقات نشان داده است، احساسات کوتاهمدت باعث میشود ما خیلی وقتها تصمیمات بلندمدتی بگیریم. مثلا فرض کنید دوست شما یک حرفی جلوی بقیه به شما میزند. شما آن لحظه برای رها شدن از فشار احساسات یک جواب سنگین میدهید. همین جواب سنگین حرمتها را زیره سؤال میبرد و رابطه شما را با دوستتان برای یک عمر خراب میکند.
در اینگونه شرایط، تحت تاثیر احساسات کوتاهمدت خود قرار نگیرید و خودتان را مدیریت کنید چرا که این احساسات کوتاهمدت شما را درگیر خطای شناختی و ادراکی میکند و شما در لحظه تصمیمی میگیرید که ممکن است تبعات بدی برای شما در آینده داشته باشد.