تهران، پرمخاطرهترین کلانشهر کشور، خاورمیانه و حتی در سطح جهانی است.
به گزارش هفتگرد، هدفگذاری دستیابی آن به یک کلانشهر ۳۰ میلیون نفری برای این پیکره بومشناختی بسیار خطرناک است؛ اگرچه این هدفگذاری نانوشته و خارج از ظرف طرحهای جامع و تفصیلی این شهر است اما توسعه این کلانشهر به سمت دامنههای شمال و شمال غرب و توسعه شهرکسازیهای بیرویه در محورهای جنوب شرق و جنوب غرب آن از مصداقهای توسعه خطرناک یک شهر با دهها مخاطره زمینشناختی فعلی است.
داریوش مختاری، کارشناس ارشد مدیریت منابع آب، با بیان اینکه به نظر میرسد چنین هدفگذاری توسط فعالان اقتصاد غیررسمی و نه لزوما نهادهای متولی همانند شورای اسلامی شهر تهران و یا کمیسیون ماده (۵) قانون تاسیس شورای عالی معماری و شهرسازی در دست اقدام است، اظهار کرد: کلانشهر مسکو با ۱۶ میلیون نفر جمعیت، کلانشهر توکیو با جمعیت ۱۴ میلیون نفر و کلانشهر نیویورک با نزدیک به ۹ میلیون نفر متناسب با ظرفیتهای بومشناختیشان بهویژه منابع آبی فراوان و همزمان با کنترل پیامدهای منفی زمین شناختی ناشی از توسعه بی رویه رشد کردهاند. در حالیکه دشت تهران تمام قرضهای آبی از حوزههای آبریز مجاور را اگرچه بهصورت غیرشرعی و رعایت نکردن حقوق اولیه ساکنان آن حوزهها دریافت کرده است و بیش از این امکان تعرض به منابع آبی حوزههای مجاور برای آن وجود ندارد.
او میگوید برای مدیریت کلانشهر تهران هیچگونه هماهنگی موثر و مفید بین دستگاهی وجود ندارد. بهطوری که هستههای اقتصاد غیررسمی و فعالان با نفوذ شهرکساز اقدام به ساخت مجتمعهای چندده هزار نفری و یا چند صد هزار نفری میکنند. پس از آن شرکت آب و فاضلاب را موظف به صدور انشعاب آب میکنند.
او با بیان اینکه از دیدگاه مدیریت بحران و یا از دیدگاه دفاع غیرعامل این شیوه مدیریتی یک آشفتگی و فاجعه تمامعیار مدیریت یکپارچه شهری قلمداد میشود و وزارت کشور موظف است به این نابسامانی بسیار خطرناک در مدیریت شهری تهران پایان دهد، گفت: در غیر اینصورت کلانشهر تهران همچنان پرخطرترین کلانشهر کشور برای انواع کمآبیهای خطرناک در مقیاس دست کم ۳۰ تا ۵۰ درصد جمعیت آن است. برای نمونه، در صورت خودداری شهروندان از کاهش ۳۰ درصدی در مصرف آب در پاییز سال جاری، بخشی از جمعیت این شهر با کمآبی شدید و یا بیآبی روبهرو خواهند شد. در همین حال، آمار فصلی از ساخت و سازهای بیرویه در متن و پیرامون این کلانشهر تهیه نشده و در دسترس نیست
او با تاکید بر اینکه تجربه مدیریت شهری در ایران حکایت از انحراف طرحهای جامع و تفصیلی شهری به میزان ۶۰ تا ۸۰ درصد از طراحی اولیه آن دارد، گفت: این وضعیت نشان میدهد که هستههای غیررسمی اقتصاد و با نفوذ بر مدیریت شهری مسلط هستند و با اعمال سلیقه و تصمیمهای سلیقهای سطحی و در همان حال رانتزا و بدون توجه به طرحهای جامع و تفصیلی شهری پی در پی به دنبال توسعه بسیار خطرناک این پیکره شهری هستند.
اوادامه داد: بدون اینکه هزینههای جنبی ناشی از این توسعه خطرناک را بپردازند. از دیدگاه تحلیل منفعت هزینه، رانت فراوان ناشی از تغییر کاربری و توسعه کلانشهر تهران، محصول کم توجهی به عوارض این آبادانی خطرناک است. در همان حال در متن این کلانشهر، بدون رعایت اصول و موازین شهرسازی بارگذاریهای بسیار سنگینی بر پیکره این دشت انجام گرفته است. بهطور تقریبی و دست کم ۲۰ برابر توان بومشناختی بر این قلمرو جغرافیایی بارگذاری شده است و اکنون یک جغرافیای زیبا و کمنظیر ابتدای قرن ۱۴ هجری شمسی در دامنههای البرز در آغاز قرن ۱۵ به معجونی از انواع مخاطرات زمینشاختی دچار شده است؛ مخاطراتی که نه تنها آثاری از آن زیباییها و شادابیها را بر جا نگذاشتهاند، بلکه یک کلانشهر را تا آستانه خالی از سکنه شدن و انبوهی از بحرانهای شهری رساندهاند.
او پیشنهاد میدهد هرچه زودتر یک کمیته ویژه و موثر برای مدیریت یکپارچه شهری تهران در قالب نظام فنی و اجرایی کشور در وزات کشور تشکیل شود و پیش از آنکه دیرتر شود صرفا بر پایه نظر تخصصی معماران، شهرسازان و اقتصاددانان شهری و با پرهیز از هر گونه رانتزایی و تصمیمهای سلیقهای و خطرناک برای نجات این شهر و ساکنان آن اقدامهای لازم و محدودکننده را در دستور کار اجرایی قرار دهند.