نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

هفت سینماگر آوانگارد سینما

تغییر و تحولات سال‌های پس از جنگ جهانی اول و پس از آن در برخی از طبقات اجتماعی نیازهای تازه‌ای را پدید آورد و برای نخستین‌بار تفاوت آشکاری میان ساخته‌های سینمای تجاری بدون هرگونه جاه‌طلبی و سینمای روشنفکری پدیدار شد.

به گزارش هفت‌گرد، بدین‌سان، سینمای تجربی و پیشرو مشخص‌کننده ویژگی‌های سینمای فرانسه در آخرین دوران سینمای صامت بود. سینمای پیشرو حتی موفق شد به اقتصاد سینمای فرانسه رونق جدیدی ببخشد. البته جنبش پیشرو با ظهور سینمای ناطق به نقطه پایان خود رسید.اما صنعت سینمای فرانسه در راستای تحول سینمای ناطق، موقعیت خود را تحکیم کرد.

ویژگی فیلم‌های امپرسیونیستی

همه امپرسیونیست‌ها باهم توافق داشتند که سینما نقطه مقابل تئاتر است. آنها بیشتر تولیدات قدیمی فرانسه را به تقلید از تئاتر محکوم کردند و بر این باور بودند که فیلم‌ها برای پرهیز از کیفیت تئاتری باید از بازی‌های ناتورالیستی بهره بگیرند. همچنین اعتقاد داشتند فرم سینمایی باید بر ریتم دیداری استوار باشد.در این فیلم‌ها کارکرد تکنیک غالباً انتقال ذهنیت شخصیت‌ها بود. این ذهنیت شامل تصاویر روانی مانند خیال‌ها، رویاها و خاطره‌ها؛ نماهای نقطه‌نظر اپتیکی و دریافت رویدادها از سوی شخصیت‌ها بدون استفاده از نماهای نقطه‌نظر است. بسیاری از نوآوری‌های امپرسیونیست‌ها در زمینه کار با دوربین است؛ اغلب این فیلم‌ها دارای جلوه‌های اپتیکی ویژه‌ای هستند که بر ظاهر تصویر عکاسی مؤثرند. امپرسیونیست‌ها برای اینکه تصویر را از شکل طبیعی بیندازند، از درون آینه انحنادار فیلم می‌گرفتند.

امپرسیونیست‌ها غالباً می‌کوشیدند از مکان‌های چشمگیر به‌عنوان محل فیلم‌برداری استفاده کنند و این کار را با دو روش انجام می‌دادند: یکی از راه‌به‌کارگیری دکورهای مدرنیستی و دیگری از راه فیلم‌برداری در محل‌های واقعی. طرح‌های داستانی آنها، شخصیت‌ها را در موقعیت‌هایی که بار عاطفی بسیار نیرومندی دارند قرار می‌دهند. در نتیجه روایت‌های این فیلم‌ها به مقدار زیادی به انگیزش‌های روانی شخصیت متکی‌اند. فتوژنی در سینمای امپرسیونیستی به مفهوم کیفیتی بود که یک نمای سینمایی را از شیء اصلی که از آن فیلم گرفته می‌شود متمایز می‌سازد.

1.ریچیوتو کانودو

ریچیوتو کانودو را اولین نظریه‌پرداز جدی سینما می‌دانند. ین نظریه‌پرداز ایتالیایی در سال ۱۹۰۲ به پاریس رفت و خود را به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته بین روشنفکران فرانسوی مطرح کرد. در سال ۱۹۱۱ با انتشار مانیفست معروفش – مانیفست هنر هفتم – سینما را به نام هنر هفتم به‌عنوان هنری که از جمع شش هنر قبلی یعنی ادبیات، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی،‌ رقص و معماری به‌دست آمده، معرفی کرد. در ادامه او نخستین انجمن سینمایی را با نام انجمن دوستداران هنر هفتم و همچنین نخستین مجله سینمایی – نشریه هنر هفتم – را تاسیس کرد. کانودو اسطوره شکل هنری کامل را مدنظر داشت. مجموع نظریات مهم ریچیوتو کانودو را پس از مرگش در کتابی با عنوان “کارخانه تصاویر” در سال ۱۹۲۷ منتشر کردند.

ریچیوتو کانودو

۲.لویی دلوک

لویی دلوک، فیلمساز و نظریه‌پرداز، که از نظریه‌های کانودو تاثیر بسیاری گرفته بود، نیز در کنار او به رهبری انجمن دوستداران هنر هفتم پرداخت. کار تا جایی پیش رفت که امروزه او را به‌عنوان رهبر جنبش آوانگاردها و حتی نخستین نظریه‌پرداز زیبایی شناسی فیلم می‌شناسند.

دلوک تلاش داشت تصور خود را از سینما در واژه عرفانی فتوژنی خلاصه کند. فتوژنی کیفیتی ویژه سینماست که به تنهایی جهان و بشریت را در حرکتی ساده دگرگون می‌کند. لویی دلوک همواره سینما را تنها هنر به واقع مدرن می‌دانست و در کتاب خود به نام فتوژنی که در سال ۱۹۲۰ منتشر کرد، فتوژنی را قاعده سینما معرفی کرد. مهم‌ترین اثر او را تب (۱۹۲۱) دانسته‌اند که در مورد دختری است که در آرزوی رسیدن به گلی که از دور می‌بیند زمانش را می‌گذراند.

لویی دلوک

۳.ابل گانس

مهم‌ترین کارگردان دهه بیست فرانسه ابل گانس است. ابل گانس دوربین را از بی‌تحرکی رهایی بخشید. او پس از کارگردانی فیلم جنون دکتر توب (۱۹۱۴) که فانتزی ملی یس گونه‌ای بود به سراغ ساخت سمفونی دهم (۱۹۱۸) رفت که تبدیل به اولین فیلم امپرسیونیستی شد.

اوج تمهیدات سینمایی سریع و زاویه ها و برش های غیر عادی دوربین گانس را در فیلم من متهم می‌کنم (۱۹۱۹) می‌بینیم. برش متناوب و استعاری این فیلم تا جایی محبوب شد پس از ساخت آن به ابل گانس لقب گریفیث اروپا را دادند. مهم‌ترین فیلم در کارنامه کاری ابل گانس ناپلئون (۱۹۲۷) است. این فیلم را عظیم‌ترین اثر تولیدی در سینمای صامت فرانسه دانسته‌اند که در آن گانس دست به جسورانه‌ترین ابداعات زد.

بل گانس

۴.ژان اپستاین

ژان اپستاین از چهره‌های مهم امپرسیونیستی است. او که نظریه‌پرداز و فیلمساز مهم در سینمای صامت دهه بیست فرانسه محسوب می‌شود، با انتشار کتاب سلام سینما (۱۹۲۱) اشعار و نوشته‌های خود در مورد فتوژنی را منتشر کرد. اپستاین فتوژنی را ناب‌ترین شکل سینما دانسته است:«با مفهوم فتوژنی ایده هنر سینما زاده شد. برای مفهوم تعریف‌ناپذیر فتوژنی چه تعریفی بهتر از این‌که نسبتش با سینما مانند نسبت رنگ است به نقاشی و حجم است به مجسمه‌سازی. فتوژنی بخش منحصر به‌فرد این هنر است.» او فیلم قلب وفادار (۱۹۲۳) را جلوی دوربین برد. در این اثر مهم امپرسیونیستی سکانس‌های قابل توجه بسیاری وجود دارد.

ژان اپستاین

5.مارسل لربیه

مارسل لربیه ابتدا به روزنامه‌نگاری و نقد ادبی می‌پرداخت. بعد از خدمت در ارتش نخستین فیلم خودابه نام خیالات (۱۹۱۷)ساخت. لربیه بعد از ساخت چند فیلم دیگر مرد بزرگ (۱۹۲۰) که اقتباسی از یکی از داستان‌های کوتاه بالزاک بود را جلوی دوربین برد. او به‌عنوان وفادارترین پیرو لویی دلوک با انتزاع و افکت بصری حالات درونی شخصیت فیلمش را در مکان واقعی به شیوه امپرسیونیستی ساخت.

مارسل لربیه

6.ژان رنوار

ژان رنوار، با فاصله‌ای بسیار از دیگران بزرگ‌ترین و تأثیر‌گذارترین کارگردان قبل از جنگ فرانسه است. رنوار در جوانی شیفته سینما شد. آن زمان حرفه‌اش سرامیک‌سازی بود و باید در نظر داشت که این هنر ظریف و مشکل که اساسش بر دقت و ظرافت و ذوق ترکیب اجزاء ریز و پدید آوردن یک فرم‌زیبا از آن اجزاء ریز است در ساختمان ذائقه سینمایی رنوار تاثیری به‌سزا داشته است. زیرا او در آینده نشان داد که به فیلم نیز همچون سرامیک می‌نگرد و از تصاویر پراکنده و کوچک، یک ترکیب کلی بدیع و زیبا می‌آفریند.

ژان رنوار

7.عباس کیارستمی

برخی از مهم‌ترین آثار سینمایی عباس کیارستمی به‌واسطه سبک او در خارج از فضای شهری، یعنی در چمنزارها، روستاها، کوه‌ها، جاده‌ها و به‌طور کلی، در آغوش طبیعت ساخته شده‌اند.

نکته حایز اهمیت این است که کیارستمی از فیلم‌های کوتاه گرفته تا آثار داستانی نشان داده است که دغدغه نور دارد. فیلم کوتــاه تولد نــور (1376 ،)مهر تاییدی بر این ادعا اســت؛ جدال تاریکی و نور، جدال مرگ و زندگی، شب و روز و سـرانجام پایان‌بندی به همراه موسیقی در این فیلم چکیده بسیاری از آثار سینمایی کیارسـتمی را در خود دارد. در فیلم «زیر درخت زیتون» وزش باد، تکان خوردن درختان و حرکت دو شخصیت که به‌واسطه نور و رنگ سفید شبیه لکه‌های سفید هستند. حسین و طاهره در نمایی دور که فضایی امپرسیونیستی را تداعی می‌کند، به دو نقطه نور سفید تبدیل شده‌اند.این لکه‌های نور به‌واسطه نوع نورپردازی به‌وجود آمده‌اند و این معنی را منتقل می‌کنند که عشاق شبیه نور هستند.این تصاویر علاوه بر خلق فضایی رمانتیک و شاعرانه، بیش از هر چیز یادآور نقاشی‌های امپرسیونیستی هســتند.

عباس کیارستمی
خروج از نسخه موبایل