هنگامیکه آنچه برای شما اهمیت دارد را میشناسید، تصمیماتی میگیرید که با هویت و ارزشهای اصلی شما همسو باشد. سپس شروع به ساختن زندگی میکنید که برای شما معنا و شادی به ارمغان میآورد. آنگاه مسیر روشنی در پیش خواهید داشت و خود واقعی تان را باز می یابید.
به گزارش هفتگرد، یادگیری اینکه چگونه خود واقعیمان باشیم، بخش مهمی از ایجاد یک زندگی معنادار و روابط واقعی است. اصالت زمانی اتفاق میافتد که کلمات، اعمال و رفتار ما بهطور مداوم با هویت اصلیمان مطابقت داشته باشد. اما بسیاری از مردم با ابراز صریح خود، نشاندادن اینکه چه کسی هستند و دانستن آنچه از زندگی میخواهند، مشکل دارند.
1.از خودتان بپرسید که چه زمانی احساس اصالت واقعی میکنید؟
پرسیدن چند سوال مستقیم از خود می تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که چه کسی هستید. وقتی در مورد ارزشها و باورهایتان با خودتان روراست باشید، تصمیم٬گیری در راستای خود واقعیتان آسانتر خواهد شد.
کدام نوع از افراد، فعالیتها یا موقعیتها بیشتر به شما احساس زنده بودن میدهند؟
آیا افراد یا بخشهایی از زندگی شما وجود دارند که باعث میشوند احساس ناراحتی یا عصبانیت کنید؟
سپس یک قدم بیشتر بردارید. در موقعیتهایی که احساس بدی نسبت به آن دارید، چه اتفاقی میافتد؟ بنویسید:
در این موقعیت با چه کسی هستید؟
در این موقعیت چه احساساتی بهوجود میآید؟
این تجربیات چه از نظر احساسی یا جسمی برای شما چه هزینهای دارد؟
در موقعیتهایی که احساس میکنید واقعی هستید، چه اتفاقی میافتد؟
در این موقعیت با چه کسی هستید؟
در این موقعیت چه فعالیتهایی دخیل است؟
احساسات مثبت یا پیامدهای این تجربیات چیست؟
از این فعالیت بهتنهایی، بهخوبی متوجه خواهید شد که چه چیزی باید تغییر کند.
شما باید آن دسته از افراد و فعالیتهایی را که برای شما شادی میآورند، اولویتبندی کنید. متناوبا، اگر میخواهید زندگی واقعیتری داشته باشید، ممکن است لازم باشد از آن روابط ناسالم و موقعیتهای سمی دور شوید.
2.حضور داشته باشید
توانایی حضور در کنار خود، بدون توجه به آنچه در اطراف شما میگذرد، برای احساس واقعی بودن و اصالت ضروری است. اگر همیشه حواستان به حرفهای ذهنی یا واکنش به موقعیتهای بیرونی پرت است، یعنی اینکه از وضعیت خود آگاه نیستید.
به درون خودتان تمرکز کنید. وقتی متوجه شدید که چگونه ظاهر میشوید، آیا مورد تأیید قرار میگیرید یا در مرحله بعد چه کاری باید انجام دهید، به درون خود تمرکز کنید. به ارزشهای خود فکر کنید.
تمرین مکثی برای نفس کشیدن و استراحت کردن داشته باشید. این امر ذهن آگاهی شما را تقویت میکند و به شما کمک میکند متوجه شوید چه زمانی از خود واقعی تان دور میشوید.
با آگاهی، فرصتهایی برای ابراز کاملتر خود و انجام اقداماتی که احساس میکنید با نسخه واقعیتر شما مطابقت دارند، پیدا میکنید.
3.سیستم حمایت اجتماعی خود را بسازید
اگر میخواهیم خودمان را کشف کنیم و خود واقعی مان باشیم، باید شجاعت نه گفتن به موقع را پیدا کنیم.
اگر میخواهید زندگی واقعی داشته باشید، باید اطراف خود را با افراد معتبر احاطه کنید. این بدان معناست که عمدا وقت و توجه خود را به افرادی اختصاص دهید که نه تنها با شما صادق هستند، بلکه از شما در این مسیر حمایت میکنند.
هر از چندگاهی از حلقه اجتماعی خود فهرستی تهیه کنید و اطرافتان را با افراد حامی که باعث پیشرفت شما هستند، احاطه کنید.
نحوه ایجاد یک سیستم حمایت اجتماعی:
جوامع، گروهها یا افرادی را در زندگی خود پیدا کنید که ارزشهای همسو با شما داشته باشند. با آنها وقت بگذرانید و در کنار آنها باشید.
اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که رویاهای بزرگ شما را تشویق میکنند.
از مخالفان همیشگی دور شوید
هر از گاهی به روابط خود رسیدگی کنید.
4.حقیقت خود را با قاطعیت بگویید
بهبود نحوه برقراری ارتباط میتواند تأثیر زیادی در زندگی واقعی شما داشته باشد. همیشه آنچه ما میخواهیم بگوییم اغلب در نحوه بیان آن گم میشود.
طبق تحقیقات انجام شده، از هر 10 مکالمه، 9 مکالمه نتیجهای که میخواهیم را ندارند. طرف مقابل نیت ما را درک نمیکند و در نتیجه باعث ایجاد ارتباط نادرست، درگیری و سردرگمی میشود.
برخی افراد تمایل دارند که ارتباط منفعل داشته باشند و از به اشتراک گذاشتن نظرات خودداری کنند. برخی دیگر بهشدت بر مکالمات تسلط دارند و نمیتوانند بهخوبی گوش بدهند.
ابزار لازم برای برقراری ارتباط قاطعانه:
بیان صادقانه نیازهای خود
گوش دادن به دیگران هنگام صحبت کردن
حفظ ارتباط چشمی در طول مکالمه
توانایی نه گفتن
تمرین یک سبک ارتباطی قاطعانه، گفتوگوی باز و صادقانه را تضمین میکند و در عین حال نیازهای دیگران را نیز در نظر میگیرد. این مکالمات تعادل برقرار میشود به گونهای که در آن هر دو نفر فرصت صحبت کردن دارند.
5.هر روز در جهت رسیدن به اصالت و رسیدن به خود واقعی گامهای بیشتری بردارید
اصالت میتواند مانند یک مفهوم بزرگ و انتزاعی به نظر برسد. اما وقتی واقعاً به آن نگاه می کنید، به کارهای روزمره شما برمیگردد. زیرا این لحظههای به ظاهر کوچک، چیزهایی که میگویید، تصمیماتتان و اعمالتان هستند که به شخصیت شما تبدیل میشوند. تحقق یک زندگی اصیل با برنامهریزی روزانه شروع میشود.
6.برنامهریزی
اگر زمان شما تحت سلطه اولویتهای دیگران باشید، مطمئناً احساس خواهید کرد که خود واقعیتان نیستید. زمانی را برای تصمیمگیری در مورد اولویتهای روز بعد خود اختصاص دهید: فعالیتهایی که باید انجام بدهید، ورزش، خواب کافی.
هر روز زمانی را برای برداشتن یک قدم کوچک رو به جلو در راستای اهداف شخصی خود در نظر بگیرید. این میتواند به سادگی ِ صرف چند دقیقه برای تحقیق در مورد تغییر شغل یا انجام یک هنر یا ورزشی باشد که شما را شاد میکند.
به این کارهای کوچک متعهد شوید. با دیدن تغییرات شگفت زده خواهید شد.
برای بهدست آوردن چشم انداز یک قدم به عقب بردارید.
وقتی خود را در تنگنا میبینید، منطقی است که تمام نیروی مغز خود را برای ارائه راهحل بهکار ببرید. اما گاهی اوقات این رویکرد نمیتواند شما را بهجایی برساند، و فقط به چرخهای از تفکر بیش از حد منجر میشود.
وقتی بیش از حد بر روی یک مشکل تمرکز میکنید، کنترل اوضاع از دستتان خارج خواهد شد. گاهی اوقات لازم است یک قدم به عقب برگردید تا چشم انداز بزرگتری را ببینید. ممکن است لازم باشد برای انجام یک کار سرگرمکننده، یک روز یا یک هفته استراحت کنید.
۷.تأثیرات درونی را در مقابل تاثیرات خارجی بشناسید
شناخت چگونگی خود واقعی بودن، به شما کمک میکند تا تفاوت انگیزههای درونی و تأثیرات بیرونی را درک کنید.
محرکهای درونی: محرکهای درونی انگیزهها و خواستههایی هستند که از اعماق درون میآیند. من در مورد رویاهای قلبی صحبت میکنم که شما را وادار میکنند تا انسان بهتری شوید و اهداف خود را دنبال کنید
محرکهای بیرونی: انگیزههای بیرونی به تصمیماتی اشاره دارند که بر اساس عوامل بیرونی میگیرید، مانند پول، موقعیت، شناخت یا انتظارات از افراد دیگر.
سخن پایانی
وقتی کشف کنید که چگونه خود واقعیتان باشید، در جریان درست زندگی خواهید کرد. پایبندی مداوم به ارزشهای اصلی خود به اعتماد بهنفس منجر میشود. در این شرایط به خودتان اعتماد دارید و میدانید که میتوانید هنگام دنبال کردن اهدافتان بر موانع غلبه کنید.
وقتی یاد میگیرید که خود واقعیتان باشید، روابط واقعی نیز ایجاد میکنید. شما خود را صادقانه بیان میکنید، و بنابراین، افراد همفکری را جذب میکنید که از شما حمایت میکنند، همان چیزی است که واقعاً هستید.
مردم اغلب تمایلی به نشان دادن خود واقعیشان ندارند. زیرا معتقدند این نقاب، همان چیزی است که دیگران میخواهند ببینند. آنها رفتار خود را برای مطابقت با یک موقعیت خاص تغییر میدهند.