در يكي از رستورانها گروهی ماهيگير دورهم جمع شده و در حال خوردن قهوه و گپ زدن بودند. درست در لحظهای كه يكي از ماهيگيران با دستش در حال نشان دادن اندازه ماهی بزرگی بود كه از تورشان دررفته بود، پيشخدمتی از كنار او گذشت و ضربه دست او باعث شد كه قهوه داخل ليوان به ديوار سفيد رستوران پاشيده شود و لكه سياه آن شروع به پايين آمدن از روي ديوار كند.
به گزارش هفتگرد، پيشخدمت با ديدن منظره بیدرنگ دستمالي از پيشبند خود بيرون كشيد و به تميزكردن آن پرداخت، اما لكه سياه قهوه از روي ديوار زدوده که نشد هیچ، پخش هم شد.
در آن لحظه، مردی از پشت يكي از ميزهای رستوران بلند شد و به سمت لكه سياه رفت. او يك مداد شمعی از جيب خود درآورد و در حالیكه همه به او خيره شده بودند، شروع به كشيدن طرحي روی لكه سياه و اطراف آن كرد. چند دقيقه بعد، تصوير زيبايی از يك گوزن با شاخهای بلند روی آن ديوار نقش بست.
تحلیل راهبردی:
اشتباه کردن در زندگی و کسب و کار همه ما وجود دارد، اما هستند كسانی كه وقتی اشتباه میکنند در اشتباه نمیمانند. اگر شما از نظر ذهنی گرفتار اشتباه قبلی خود شوید، همزمان اشتباه دوم را نیز مرتکب میشوید (اتلاف زمان و توان روی امری در گذشته). شرکتهای بزرگ و بسیار موفق نیز اشتباه میکنند ولی آیا این باعث میشود همیشه خود را سرزنش کنند و انرژی روانی صرف کنند. به پروژههای عینک گوگل فکر کنید. ایده این عینک، سر و صدای زیادی ایجاد کرد و هیجان زیادی برای دوستداران فناوری داشت. تا جاییکه نسخههای اولیه مورد پسند بعضی کاربران قرار گرفت و یکی از این کاربرها چنان به عینک گوگلی خود وابسته شده بود که فقط هنگام خواب آنرا استفاده نمیکرد. عینک گوگل پروژهای خلاقانه و پرهزینه بود که مدتها جلوتر از زمان خود ساخته شد و همین هم باعث شکست پروژه عینک گوگل بود. در واقع تکنولوژی که این عینک برای نمایش و پردازش اطلاعات لازم داشت، هنوز ساخته نشده بود و ساختن تکنولوژیهای مورد نیاز برای گوگل بسیار زمانبر و پرهزینه بود. اما گوگل از این پروژه کلی آموخت. هیچکس اکنون گوگل را شرمسار چنین پروژهای نمیبیند چون توانمندی، تجربه و تکنولوژی آن پروژه در دیگر پروژههای گوگل استفاده میشود.
چه باید کرد؟
اولین گام پذیرفتن اشتباه است. ما نمیتوانیم به گذشته بازگردیم و گذشته را بازسازی کنیم، آنچه در اختیار ماست همین لحظه اکنون است که با آن میتوانیم آینده را بسازیم. پس اولینکار، رها کردن کولهبار حسرت، غم، ناراحتی از گذشته است.
دومین گام این است: از خودمان بپرسیم که با آنچه از گذشته بهجا مانده چه میتوان کرد؟ چه استفادهای میشود از آن برد؟ بهجز هدف قبلی که محقق نشد، دیگر چه کاربردها و کارکردهای دیگر دارد.
میشود به نتایج اشتباهات از زوایه یک «لکه ننگ» نگاه کرد یا «یک طرح زیبای ناتمام». این من هستم که تصمیم میگیرم زشتی نهفته در زیبایی را ببینم یا زیبایی نهفته در زشتی را.
مجتبی لشکربلوکی- استاد دانشگاه