سیدعلی کاشفیخوانساری معتقد است هر روز، روز ادبیات کودک و نوجوان محسوب میشود و باید اهمیت این روز به عموم مردم یادآوری شود.
به گزارش هفتگرد، هجدهم تیرماه به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی در تقویم بهعنوان روز رسمی «ادبیات کودک و نوجوان» اعلام شده است. این روز مقارن با درگذشت مهدی آذریزدی، نویسنده و بازنویس است. ادبیات کودک و نوجوان به نوشتهها و سرودههایی ادبی ویژه کودکان و نوجوانان گفته میشود. این نوع ادبیات شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه چون لالاییها، مثلها، قصههاست و هم داستان، نمایشنامه، اشعار و نوشتههایی در زمینه دین، دانش اجتماعی، علم و کاربردهای آن، هنر و سرگرمی را در برمیگیرد که نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدید میآورند.
به این مناسبت با سیدعلی کاشفیخوانساری نویسنده، شاعر و پژوهشگر، گفتوگویی انجام دادهایم. او با این توضیح که میتوان ادبیات کودک و نوجوان را به دو شکل تعریف کرد، افزود: یکی به شکل تخصصی و آکادمیک که مباحث نظری در آن دخالت پیدا میکند و دیگری به شکل ساده و به زبان عامهفهم. در شکل تخصصی بحثهای مثل نسبت ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات، نسبت آن با کودکان و نوجوانان و بحثهای اینچنینی مطرح میشود که کمی پیچیده است. اما به زبان ساده، ادبیات کودک و نوجوان به آثاری گفته میشود که برای خوانده شدن اختیاری و آزاد توسط کودکان و نوجوانان، نگاشته شده است. منظور از خوانده شدن آزاد این است که آثار درسی و اجباری محسوب نمیشوند.
کاشفیخوانساری اختصاص یک روز در تقویم ملی را به هر موضوعی نشاندهنده جایگاه و اهمیت آن موضوع در کشور و نزد مدیران و سیاستگذاران دانست و ادامهداد: قطعا اختصاص یک روز به ادبیات کودک و نوجوان هم اتفاق خوبی است. اما کارکرد این روز بیشتر به عموم جامعه برمیگردد چرا که برای ما نویسندگان ادبیات کودک، هر روز، روز ادبیات کودک و نوجوان محسوب میشود. مهم این است در این روز عموم جامعه که شاید در زندگی عادی کمتر از ادبیات کودک میشنوند و با آن برخورد دارند این موضوع را در دیدرس قرار دهند و اهمیت آن به مردم یادآوری شود. خاصیت دیگر این است نهادها، سازمانها و موسسات بزرگ کشور و مدیران به این بهانه یادشان بیاید که ادبیات کودک چقدر مهم است و میتواند تاثیر و کارکرد مثبتی داشته باشد تا در برنامههای جاری و اجرایی جایگاه بالاتر و بهتری برای آن پیشبینی کنند.
او با بیان این که وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان جدا از وضعیت عمومی جامعه نیست، تصریحکرد: در شرایطی که گفته میشود مصرف سرانه گوشت به یکسوم کاهش پیدا کرده بهراحتی میتوان حدس زد وضعیت کتاب و ادبیات چگونه است. با این حال ناامید نیستم و مهمترین خصلت و ویژگی ادبیات کودک و نوجوان امید است. ما همچنان به آینده امیدواریم و فکر میکنیم تلاشهای کوچک و پراکنده موثر خواهد بود. امروز بخش قابل توجهی از جامعه را داریم که به شکل حرفهای و تخصصی کتابخوان شدهاند و اهمیت کتاب کودک را درک میکنند، برای ترویج کتاب کودک وقت میگذارند و با همه دشوارهایی اقتصادی همچنان کتاب کودک خریداری میکنند. ناشرانی داریم که با همه مشکلات کاغذ و هزینههای چاپ و فروش پایین کتاب، تولید کتاب کودک و نوجوان را پیش میبرند و نویسندگانی که گرچه برای انتشار آثارشان با موانع جدی روبهرو شدهاند دست از نوشتن نکشیدن و ادامه میدهند. پس در مجموع میتوان گفت شرایطی سخت اما امیدوارکننده داریم چرا که امیدمان به مردم و درک فرهنگی آنها و باور بهضرورت و اهمیت ادبیات کودک است.
نویسنده «اگر فرشتهها خندیده بودن» و «قصه سینماجات عهد بوق»، گفت: با توجه به شرایط ویژهای که در آن قرار داریم در برخی حوزهها باید تغییر رویه داد؛ مثلا فکر میکنم امروز هر نویسندهای باید کموبیش خودش درگیر فروش کتابش باشد و به فروش کتاب کمک کند تا به این ترتیب هم به ناشر کمک کرده باشد همه بهطورغیرمستقیم به انتشار آثار خودش؛ تا از نظر فرهنگی در جامعه تاثیر سریعتر و مستقیمتری بگذارد.
کاشفیخوانساری با این توضیح که امروزه باید از همه توان فضای مجازی برای تروج کتاب بهره ببریم، اضافهکرد: فکر میکنم انسانها در هر شغل، جایگاه و موقعیتی که قرار دارند باید از شبکههای اجتماعی برای ترویج کتاب استفاده کنند و به بلاگر کتاب تبدیل شوند. معتقدم، هر نهاد و سازمانی خواه دولتی و موسسات خصوصی، صنعتی، تجاری و کسبوکار کوچک باید براساس مسئولیت اجتماعی خودشان سعی کنند کمکی در روشن نگه داشتن چراغ فرهنگ و کتاب داشته باشند و به سهم خود با برنامههایی مثل ترویج کتاب و در دسترس قرار دادن آن و خرید کتاب برای کارکنان، هدیه به مشتریان و برنامههای اینچنین، دوران سخت را بگذرانیم و به روزهای بهتری برسیم.