بنا به تعریف سازمان یونسکو «میراث فرهنگی» به بناها و اشیاء ختم نمیشود. این مفهوم همچنین دربردارندۀ سنتها و تجلیات زندۀ برجای مانده از نیاکان ماست. مانند (1) سنتهای شفاهی، (2) هنرهای نمایشی، (3) اعمال اجتماعی، آیینها، رویدادهای جشنی، (4) دانش و اقدامات مربوط به طبیعت و کیهان، یا (5) دانش و مهارتهای تولید صنایع سنتی. این حوزه از میراث فرهنگی اگر چه بسیار آسیبپذیر است، امروزه به عامل مهمی برای پاسداری از گوناگونی فرهنگی در مقابل جهانیشدن فزاینده تبدیل شده است.
به گزارش هفتگرد، درک میراث فرهنگی ناملموس در جوامع مختلف به گفتوگوهای میانفرهنگی کمک میکند و احترام متقابل به دیگر سبکهای زندگی را ترویج میکند. این میراث چند ویژگی اساسی دارد: سنتی، معاصر و زنده است؛ فراگیر است؛ بازنمودی است؛ و اجتماعمحور است.
بر همین اساس، سازمان یونسکو در اقدامی شروع به ثبت میراث فرهنگی و معنوی بشر از تمامی کشورها کرد. بدین منظور کمیسیونهای ملی در هر کشور ایجاد شد تا میراث ناملموسی را که حائز شرایط لازم برای ثبت و پاسداری در سطح جهانی است را به سازمان معرفی کنند و زمینهسازیهای لازم برای بازدید کارشناسان یونسکو را انجام دهند.
میراث فرهنگی ناملموس ایران؛ ثبت شده در یونسکو:
1. چوگان
«چوگان» ورزشی گروهی، با قدمت بالا در ایران است که به سبب رواج آن در میان پادشاهان و بزرگان به ورزشی اشرافی مشهور شده است. این بازی از حدود ۶۰۰ قبل از میلاد در ایران شکل گرفته و از دوره هخامنشیان انجام میشده است. چوگان در ابتدا تفریحی جهت نمایش استعداد اسبهای جنگی سوارکاران نظامی ایرانی به شمار میرفت. شاه عباس نیز در قزوین و اصفهان (میدان نقش جهان) به این بازی میپرداخت. چوگان در ایران پس از صفویان کمکم رو به فراموشی رفته و در زمان پهلوی، در ارتباط با اروپاییان، دوباره مورد توجه قرار گرفت، ولی مانند گذشته رواج نیافت. هم اکنون از سوی کمیته بینالمللی المپیک بهعنوان یکی از ورزشهای جهانی شناخته شده است. نام «چوگان» برگرفته از چوبی است که برای انجام این بازی استفاده می شود و مهارت بازیکنان در زدن گوی با چوگان، اسبسواری و هماهنگی و حفظ تعادل در بازی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
2.دانش ساخت لنج
لنجسازی و قایقسازی از قدیمیترین صنایع بومی جنوب ایران به شمار میرود و سابقۀ آن به دوره افشاریه میرسد. هر چند با کشف آثار باستانی دوره ساسانی در سرزمین مغولستان امروزی و کشف بنادر اشکانی و ساسانی قدمت دریانوردی ایران را میتوانیم بسیار کهنتر بدانیم. ساکنان ساحل شمالی خلیج فارس برای سفرهای دریایی، تجارت، ماهیگیری و صید مروارید از لنجهای دستساز خود استفاده میکنند؛ و در گذشته با لنجهای بادبانی به شهرهای بمبئی، بصره و کشورهای شرق آفریقا و تانزانیا سفر یکساله و تجارت میکردند. این صنعت دارای پیشینه فرهنگی غنی است؛ شعرهایی که زنان به هنگام بازگشت از دریا میخوانند و یا آوازهای قایقرانان به هنگام کار را میتوان میراث ناملموس این صنعت قلمداد کرد.
بندرکنگ، بندرلنگه و بندرتاریخی لافت (در جزیره قشم ) از مراکز عمده لنجسازی در گذشته بودهاند. در حال حاضر بیشتر لنجها در شهر قشم، کولقان، درگهان، رمچاه، سوزا، لافت، دولاب و گوران ساخته میشود. استادکاران پس از ساخت لنجها درزهای آن را قیراندود میکنند و با این کار منافذ لنجها بسته و راه نفوذ آب به درون آن گرفته میشود. «دانش ساخت و دریانوردی با لنج سنتی خلیج فارس» به سال 2011 میلادی به عنوان هشتمین میراث ناملوس ایرانی به ثبت جهانی رسید.
3. مهارتهای سنتی قالیبافی درکاشان
شهر کاشان در دوران شاهعباس کبیر مرکز بافت قالیهای درباری بود و به دستور شاه کارگاههای قالیبافی در این شهر برپا شد. قالیهای ابریشمی، نقرهباف و زرباف که به نام قالی شاهعباس معروف است به این محل نسبت داده میشود. از لحاظ تاریخی قالی کاشان به دو دوره تاریخی تقسیم میشود: یک دوره طلائی و یک دوره که پس از تعطیلی حدود دو قرن کارگاههای قالی بافی این شهر آغاز به کار کردند.
قدیمیترین قالیهای کاشان را متعلق به قرن یازدهم هجری میدانند؛ این قرن را همچنین عصر طلایی صنایع کاشان نامیدهاند. از ویژگیهای فرش کاشان، بافت بسیار ریز و ظریف است و همین ویژگی باعث میشود. نقشهای بهکار رفته حالت برجسته داشته باشند. زمینه اکثر قالیها لاکی با حاشیههایی به رنگ سرمهای است. با وجود اینکه امروزه قالی کاشان در اندازه و ابعاد مختلفی بافته میشود، شهرت آن به علت بافت قالی در ابعاد سجادهای است. طرحهایی که در قالی کاشان استفاده میشود از طرحهای قالیهای اصفهان اقتباس شده است، که از معروفترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ترنج، محراب، گلدانی و درختی، شکارگاه، بته جقهای، سجادهای و فرش پنجپر.
عباس کاشانی در وصف رنگهای قالی کاشان چنین سروده است: «قالی کاشان بهشت رنگهاست / رنگهایش نغمۀ آهنگهاست»
قالی کاشان در سال 2010 میلادی به فهرست میراث فرهنگی و معنوی بشر یونسکو افزوده شده است.
4. ردیف موسیقی ایرانی
موسیقی ایران، با نامهای موسیقی سنتی ایرانی، موسیقی کلاسیک ایرانی و گاهی با عنوان موسیقی دستگاهی شناخته میشود. در حقیقت این هنر طی سالها سینه به سینه و از استاد به شاگرد منتقل میشده و آنچه که امروزه تحت عنوان موسیقی سنتی ایران در دسترس ماست حاصل ممارست، فداکاری و تلاش مردان و زنان بزرگی است.
پیشینه این هنر در ایران به سالهای قبل از میلاد میرسد. مهرنگاره کشفشده از تپه چغامیش دزفول، با قدمت 3400 سال، دستهایی نوازنده را نشان میدهد که هرکدام مشغول نواختن سازی هستند چنگ، شیپور و تنبک سازهای نقش شده در این اثر است. کشف این سنگنگاره و آثار مشابه دیگر در این خطه گواه فعالبودن خنیاگران (نوازندگان) بسیاری در ایران کهن است. از منظر تاریخی، موسیقی ایران را به دوران پیش از اسلام و پس از اسلام طبقهبندی کردهاند. موسیقی سنتی ایران از دستگاهها، مقامها، گوشهها، آوازها و فرمهای منحصر بهفرد خود ساخته شده که امروزه شامل هفت دستگاه و شش آواز است. دستگاه شور، دستگاه سهگاه، دستگاه چهارگاه، دستگاه همایون، دستگاه ماهور، دستگاه نوا و دستگاه راست پنجگاه، «هفت» دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی هستند.
مناطق و اقوام مختلف ایران نیز هر کدام موسیقی مخصوص و ویژه خود را دارند؛ موسیقی کردی (از قدیمیترین موسیقیهای دنیا)، موسیقی بلوچی، موسیقی ترکی آذربایجان، موسیقی بختیاری، موسیقی خراسان، موسیقی قزوین، موسیقی جنوب ایران، موسیقی گیلکی، موسیقی مازندران، موسیقی لرستان، موسیقی تالش، موسیقی بندری، موسیقی ایلامی، موسیقی قشقایی و موسیقی محلی فارس از موسیقی های مطرح بومی محلی ایران است.
5. نقالی، داستانسرایی نمایشی در ایران
نقالی یا پردهخوانی از آیینهای کهن ایرانزمین است که با گذر زمان دستخوش تحولاتی چند شده است. ریشههای این آیین را با تمرکز بر ریشه لغویاش، که به معنای قصهخوانی است، باید در دوران اشکانی و گوسانهایی جستجو کنیم که به بازگو کردن قصههای حماسی شهره بودند. اگر چه سنتهای مشابه دیگری نیز به صورت داستانسرایی توأم با موسیقی، عمدتاً با تکیه بر داستانهای قومی، ملی و حماسی در دوران ساسانی وجود داشت، امروزه مراد ما از آن چیزی که نقالی میخوانیمش، آیینی است که عمدتاً در دوران اسلامی رواج چشمگیری یافته است و نمیتوان آنرا منفک از اعتقادات و تعلقات دینی و مذهبیاش بررسی کرد.
آیین باشکوه نقالی در ایران علاوه بر وجهه موسیقایی، فن بیان و مهارت کلامی بالای «نقال»، حافظه قوی و تسلط وی بر داستانهای کهن حماسی، اخلاقی و مذهبی، همواره با یک عنصر تصویری نیز همراه بوده و به موازات این شیوه بیانی گونههای مختلف نقاشیِ نقالی نیز در اقصی نقاط ایران ظهور یافته است. به عقیده مورخین، ریشه این نوع نقاشیها به دوران آغاز اسلام و وجود پردههای مذهبی برمیگردد.
6. آیینهای پهلوانی یا زورخانهای
ورزش زورخانهای یا پهلوانی یک هنر رزمی است که بیانکننده باورهای اسلامی، عرفانی و باستانی ایران است. این ورزش سنتی توسط ده تا بیست مرد انجام میشود و در دسته ورزشهای نمایشی همانند ژیمناستیک قرار میگیرد. به محل اجرای این ورزش زورخانه میگویند که فضایی است سرپوشیده، برخی این بناها را شبیه به عبادتگاههای دوران باستان ایران میدانند. از نگاه تاریخی تاسیس اولین زورخانه را به پهلوان نامدار ایرانی پوریای ولی در سال 772 هجری قمری نسبت میدهند اگرچه که پیشینه این ورزش به دوران باستان میرسد.
درب زورخانهها کوچکتر و کوتاهتر ساخته میشود و علت این امر چنین است که افراد برای ورود باید تواضع داشته و خم شوند. سقف بنا همانند مساجد و سایر بناهای مذهبی و تاریخی بلند و گنبدی تعبیه شده و محل انجام حرکات ورزشی در یک گودی هشت ضلعی است که حدود 70 سانتیمتر پایینتر از سطح زمین قرار دارد، دور تا دور فضای گود نیز جایگاه تماشاگران و ابزارآلات ورزشی است.
از وسایل و ابزار زورخانه میتوان به انواع میل، کباده، سنگ و تخته شنا اشاره کرد از این رو بعضی ورزش زورخانهای را قدیمیترین ورزش بدنسازی جهان میدانند اما نکته قابل توجه این است در گذشته کسانیکه به این ورزش روی میآوردند ضمن اجرا و آموزش حرکات ورزشی روحیه جوانمردی، بخشندگی، مروت، کمک به تنگدستان و دیگر صفات پهلوانی را نیز میآموختند. امروزه 500 زورخانه در ایران وجود دارد که در شهری مانند تهران 50 زورخانه فعال مشغول به کار است. ورزش زورخانهای در سال1389 در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران به ثبت جهانی رسید.
۷. شاهنامه بایسنقری
شاهنامه ی بایسنقری یکی از آثار تاریخی ایران است که در سال 2007 میلادی در فهرست برنامه حافظه تاریخی یونسکو به ثبت رسیده است. حافظه جهانی یونسکو برنامهای است که در سال 1992 از سوی کمیته مشورتی بینالمللی پیشنهاد شد و مدیرکل یونسکو آنرا تأیید کرد. هدف از این طرح حفظ میراث مستند و سهولت دسترسی به آنها و نیز ممانعت از داد و ستد غیرقانونی، تاراج، پراکندگی و نابودی این میراث ارزشمند است. مهمترین معیارهای گزینش این آثار اهمیت جهانی و نیز ارزش برجسته در سطح بینالمللی است.
شاهنامه اثرگذارترین شاهکار منظوم پارسی است که در قالب شعر حماسی توسط حکیم ابوالقاسم فردوسی سروده شده است. ابوالقاسم منصوربن حسن فردوسی طوسی در سال 941میلادی در شهر طوس متولد و در سال 1020 میلادی، ده سال پس از اتمام سرایش شاهنامه، از دنیا رفت. شاهنامه فردوسی در زمانی سروده شد که زبان عربی در ایران بسیار رواج یافته و زبان فارسی در خطر به حاشیهرفتن قرار داشت. حکیم فردوسی در طی سی سالِ دشوار با آگاهی از شرایط زمینهای و وقوف بر جایگاه زبان فارسی، از تمامی امکانات غنی بیانی این زبان بهره گرفت و اثری تماماً به زبان فارسی سرود که زبان شیرین فارسی در آن احیا شد و تا به امروز پایدار ماند.
شاهنامه فردوسی دربردارنده حدود 60000 بیت است که تقریباً در سی سال سروده شده است. این اثر شامل اسطوره، افسانه و تاریخ ایران از آغاز تا حملۀ اعراب در سدۀ هفتم میلادی است. شاهنامه در سه بخش اصلی اسطورهای (از پادشاهی کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا حمله ی اعراب به ایران) تنظیم شده است. این مجموعه اشعار داستان چهار دودمان پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان را ارائه میکند.
در سدههای بعد شاهنامه به متنی محبوب در دربار شاهان ایرانی بدل شد و یکی از متون اصلی برای تصویرگری و ساخت نسخ خطی تا قرنها پس از آن شاهنامه بود. این اثر بارها در دورههای ایلخانی، تیموری و صفوی به شیوههای مختلف نگارش و مصور شد و کارگاههای کتابآرایی درباری بخش اعظمی از هم و غم خود را به ساخت، تذهیب، نگارگری، و تجلید نسخ شاهنامه اختصاص میدادند. در این میان، شاهنامه بایسنقری نسخۀ شاهکاری از شاهنامه فردوسی است که در سال 1430 میلادی بهدستور بایسنقر میرزا تیموری، نوۀ تیمور لنگ، ساخته شد. در میان تمامی نسخههای شاهنامه تنها شاهنامه بایسنقری در گنجینه کتابخانه کاخ موزۀ گلستان تهران حفظ و تا امروز نگهداری شده است.