محمد لقمانیان، عروسکگردان پشه، قیمه و روح معتقد است برنامه «مهمونی» محدوده سنی دارد و هیچ بدآموزی برای هیچکس ندارد.
به گزارش هفتگرد، اما چه کسی به این سه عروسک جان بخشیده؟ محمد لقمانیان. هنرمندی که پیش از این عروسکگردانی شخصیتی مانند فامیل دور در «کلاه قرمزی » را برعهده داشت و حالا هم در برنامه «مهمونی» عروسکهای پشه، روحی و قیمه خانم را میگرداند.
بگذارید از اینجا شروع کنیم که عروسکها چگونه زنده میشوند؟
ما بهواسطه قوه تخیل، رویا پردازی و کودک درون، عروسک را زنده میکنیم و آنرا زنده میپنداریم اگر این قوه تخیل نباشد، هیچوقت نمیتوانیم عروسکان را زنده کنیم یا حتی برنامه عروسکی بسازیم. پس بهتر است اینگونه پاسخ دهم که چون ما قوه تخیل داریم، به خودمان اجازه میدهیم که وارد دنیای جادویی انیمشن و عروسکها شویم و فکر کنیم این عروسکها زنده هستند و این همان جادوی عروسکهاست.
یک دلیل دیگرش هم این است که یکسری افراد متخصص حوزه عروسک دور هم جمع میشوند و با لحاظ کردن مجموعهای از عوامل مثل عروسکگردانی، صدا گذاری و حتی چهره آن، عروسک را باور پذیر میکنند و در ادامه هم هماهنگی و تمرین بین این افراد به عروسک جان میبخشد. این ارتباط هم اینگونه است که عروسکگردان پس از آشنایی با لحن، ریتم و تمام اصطلاحات میتواند با تمرین کار را در بیاورد.
بهنظر میرسد بخش عمدهای از عروسکهای ما خیلی حرکات جزیی و عمیقی را انجام نمیدهند و بیشتر گفتوگو محور هستند، چرا در نمایشهایمان کمتر از این جزییات بهره میگیریم؟
من استفاده از تکنیک را صرفا به میمیک چهره عروسکها معطوف نمیکنم. بهطور مثال در «شهرک کلیله و دمنه»، یکی از عروسکها، لیوانی به دست دارد که با استفاده از نی محتوای آنرا بالا میکشد و تمام میکند. این یک تکنیک مهم است. ما عروسکی مثل پشه را میسازیم که حالا دستی هم تکان میدهد و دقیقا چون میدانیم که این عروسک یک تیکه پارچه و اسفنج است از کارهایش حیرتزده میشویم.
درباره نوع چرخاندن عروسک هم باید به جنس آنها اشاره کنم برخی از عروسکها نرم است و بهراحتی میتوان تکانشان داد، اما برخی از عروسکها بسیار سفت هستند و دامنه حرکاتشان کمتر است.
حرکت دادن عروسکی مانند قیمه با پشه یکی نیست،(یکی با متانت، یکی پرجنب و جوش) چگونه این تفاوت را ایجاد میکنید؟
دست من به یک هوشی رسیده که خودش گزینهها را بررسی میکند و حرکتهایی که تا کنون انجام شده و نتیجه داده است را روی عروسک پیاده میکند. در کل هم اگر بدانم که قیمه یک پیرزن آرام است، دیگر حرکتهای تندی که برای پشه انجام میدهم را برای او انجام نمیدهم پس از رسیدن به نوع حرکت هر عروسک نیز، باید با دنیای صداپیشه آشنا شویم. مثلا هر قسمتی که با حضور روح ساخته میشد، ما را به شناخت بیشتری از دنیای بهادر مالکی میرساند.
برنامه «مهمونی» سه شخصیت بسیار محبوب به نام پشه، بچه و روح دارد که از این سه عروسک، شما عروسکگردانی دوتا را برعهده داشتهاید. سوال اولی که حتی رسانههای زیادی هم نسبتا به آن نقد نوشته بودند، این است که عبارت«بده بزنیم!»حاوی معنا و مفهوم بدی است و آیا در کل بدآموزی دارد یا خیر؟
آخه ماجرا این است که مگر عبارت «بده بزنیم!» شما را یاد چه چیزی میاندازد؟ مسئله این است که بدآموزی نسبت به چه چیزی؟ ضمن اینکه برنامه «مهمونی» محدودیت سنی ۱۲ سال به بالا را دارد نکته بعد اینکه بدآموزی داشتن یک موضوعِ بسیار کلیشهای شده، چون در حال حاضر، همه انسانها همه مسائل را میدانند. ضمن اینکه این دیالوگ را یک شخصیتی به نام پشه میگوید که کارش نیش زدن است. اگر این دیالوگ را هر شخصیت دیگری میگفت بیادبانه بود اما این حرف را کسی میگوید که اقتضای طبیعتش نیش زدن است.
نکته بعد اینکه اگر این نوع پرداخت شخصیتی و خلاقیتها نباشد، ما چگونه میتوانیم شخصیتهای جدیدی را بسازیم؟ اگر ما یک بچهای نداشته باشیم که بگوید تو رو سننه، چگونه میتوانیم یک کاراکتر جدید خلق کنیم؟ آیا همه بچهها در طول تاریخ نمایش عروسکی باید مودب باشند؟ معلوم است که اینگونه نمیتوان خلاقیت و تازگی ایجاد کرد.
در حال حاضر هم عبارت «این محتوا بدآموزی دارد»، تبدیل به یک حرف بسیار دم دستی شده تا با استفاده از آن بسیاری از کارها را زیر سوال ببرند.
زمانیکه برنامه «شوخی شوخی» روی آنتن تلویزیون رفت، انتقادهای زیادی به شما و برنامه وارد شد که این محتوا به هیچعنوان مناسب کودکان نیست، کمی جلوتر آمدیم این اعتراض نسبت به «شهرک کلیله و دمنه»و«مهمونی» هم مطرح شد. چرا مخاطبان ما فکر میکنند هر برنامه عروسکی که ساخته میشود برای کودکان است؟ و تشخیص برنامه مناسب برای کودکان صرفا برعهده کارگردان است یا خانواده هم در تشخیص این مسئله دخیل است؟
بهقدری ما برنامه عروسکی کمی تولید میسازیم، با آن آشنا نیستیم و فرهنگش را هم نداریم. نمیخواهم بگویم ما بدیم اروپاییها و غربیها خوب هستند، اما اگر من از کودکی و در مدرسه با موسیقی و تئاتر آشنایی داشتم همان زمان هم میتوانستم تفکیک کنم که یک کار مناسب سن من هست یا نه اما الان که پدرم میتوانم این کار را انجام دهم و بچهام را به جاهای مناسب میبرم، گاهی اوقات مردم ما از بس ندیدند، فکر میکنند هرجا که عروسک باشد جای بچهها هم آنجاست اما امثال مرضیه برومند، ایرج طهماسب و محمد لقمانیان دائم تلاش میکنند بگویند که برنامه عروسکی صرفا مناسب کودکان نیست اما کسی توجهی نمیکند.
شما تاحالا دیدید کسی بگوید که برنامههای رئالیتی شو برای بچه من بدآموزی داشت؟ در صورتیکه اکثریت همین آدمها معتقدند برنامهای مانند «مهمونی» برای بچههایشان بدآموزی دارد.
در یک کلام بگویم عروسک مختص کودکان نیست، چون کودکان قوه تخیل بیشتری دارند مخاطب این برنامهها قلمداد میشوند اما عروسک برای بزرگترها هم هست.
نگاهی هم به عروسکهای برنامه «مهمونی» بیندازیم، شما همزمان عروسکهای پشه، قیمه خانم و روح را بر عهده دارید. در قسمتهای ابتدایی شما پشه را نمیگردانید چه شد که این عروسک الان دست شماست؟
تا قسمت دوازدهم خانم شیما بخشنده عروسکگردانی پشه را برعهده داشتند و بعد رفتند سر کاری که از قبل هماهنگ کرده بودند و آقای طهماسب از من خواستند تا پشه را هم من بچرخانم.
داشتن سه عروسک همزمان، کار را برای شما سخت نمیکرد؟
چرا برای من سخت بود، مخصوصا چرخاندن روح، یک اتفاق بامزهای که رخ میداد این بود که همیشه سکانسهای روح را بعد از خوردن شام میگرفتیم و چیزی که باعث خنده ما میشد این بود که من هر موقع سنگین میشدم بخشهای روح را میگرفتیم به همین دلیل همیشه میپرسیدم که آیا امشب بخش روح داریم یا نه، تا ببینم میتوانم درست غذا بخورم یا خیر.
حالا دلیل اینکه روی این ماجرا تاکید دارم، این است که کاراکتر روح بسیار سخت بود و نیاز به آمادگی جسمی بسیار بالایی داشت به قدری که وقتی از زیر پارچه روح بیرون میآمدم پاهایم سست میشد و خیس عرق بودم و آقای طهماسب همیشه اینها را میدید و از ما تشکر میکرد با قاطعیت میتوانم بگویم روح، سختترین عروسکی بود که تاحالا داشتم و حتی یکبار باعث شد ازشدت درد پا گریه کنم.
چرخاندن کل شخصیت روح با شما است؟
خیر، علی پاکدست دستان روح است و من سر و بدنش را میگردانم.