انکار نباید کرد که سالهاست بسیاری از عوام و خواص، ابوالحسن نجفی را بیشتر با «غلط ننویسیم» میشناسند؛ اما بهنظر میرسد شهرت کتاب این زبانشناس فقید حالا دامن نویسندهاش را نیز گرفته و موجب غلط گفتنِ نام او شده است!
به گزارش هفتگرد، شاید اغراقآمیز نباشد اگر بگوییم غلطنویسی و در واقع غلط ننوشتن، بیش از هرکس با نام ابوالحسن نجفی پیوند خورده است. او کتاب غلط ننویسیم را که به بررسی غلطهای مختلف در زبان فارسی و شکل صحیح آنها میپردازد، با عنوان فرعی فرهنگ دشواریهای زبان در سال ۱۳۶۶ منتشر کرد.
کتابی که هرچند در همۀ این سالها یادآور نام ابوالحسن نجفی بوده است، چندی پیش نامی ناآشنا را به خود دید. ماجرا اینطور روایت شده است که رییس دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، در مراسم معارفۀ حمیرا زمردی، بهعنوان مدیر جدید موسسۀ لغتنامۀ دهخدا، از شخص دیگری بهعنوان نویسندۀ غلط ننویسیم یاد کرده است.
فرهاد قربانزاده، فرهنگنویس و ویراستار در روایت این ماجرا (در توییتی) نوشته است: «… رییس دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، از دکتر سعید نجفیاسداللهی، از مؤلفان مؤسسۀ لغتنامه، برای تألیف کتاب غلط ننویسیم تشکر کردهاند و فرمودهاند ما ادبیاتیها از این کتاب بسیار استفاده میکنیم!
این اتفاق، واکنشهای دیگری را هم ازجمله از جانب معاون گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی که خود استاد دانشگاه است، در پی داشت که به نقد این اتفاق و ابراز تعجب خود پرداختند.
نجفی البته «غلط ننویسیم» را به گفتۀ خودش (در آغاز این کتاب) برای عامۀ خوانندگان نوشته بود و نه فقط «ادبیاتیها»؛ شماری که بهنظر میرسد تا امروز، پس از گذشت حدود هفت سال از درگذشت او، هنوز نامش را با این کتاب زنده نگه داشتهاند. برخی از این افراد نیز البته از پژوهشگران و نگارندگان تخصصی حوزۀ زبان و ادبیات فارسی بودهاند که دربارۀ غلط ننویسیمِ او گفتهاند یا نوشتهاند.
فرهاد قربانزاده در بخشی از مقالۀ نقد و بررسی غلط ننویسیم (درست و غلط در زبان از دیدگاه زبانشناسی، ویراست دوم، کتاب بهار، ص ۲۳۳-۲۳۴.) نوشته است: «این کتاب که جامع و ناسخ آثار پیشین است، بر تمامی آثار مرتبط پس از خود تاثیری عمیق گذاشت. گزافه نیست اگر فن ویرایش زبانی فارسی را به دو دورۀ پیش از غلط ننویسیم و پس از غلط ننویسیم تقسیم کنیم. اغلب ادیبان آن را بسیار پسندیدند و دیدگاههای موجود در آن را الگوی خود در نوشتن قرار دادند. از دهۀ هفتاد به بعد، توجه روزافزون به ویرایش نام غلط ننویسیم را بیشتر بر سر زبانها انداخت و در دهۀ نود، با گسترش رسانههای اجتماعی و پیامرسانها، بسیاری از ویراستاران مندرجات آن را در فضای مجازی همرسانی کردند و موجب شهرت بیشتر کتاب شدند.»
این ویراستار در همین پژوهش بر این باور است که تاثیر شگفتانگیز غلط ننویسیم بر بسیاری از ویراستاران ایرانی موجب شده است آن را «کتاب بالینی» خود بدانند و نوشته است: «شمار زیادی از نویسندگان و مترجمان و ویراستاران نیز، که برای تشخیص معیار و نامعیار یا به اصطلاح «درست و غلط» منبعی جز غلط ننویسیم در اختیار نداشتهاند، دیدگاههای مندرج در آنرا الگوی خود در نگارش و ترجمه و ویرایش قرار دادهاند.»
مقالۀ نقد و بررسی غلط ننویسیم نیز گواه این است که برپایۀ این کتاب انبوهی کتاب و مقاله و پایاننامه در زمینه ویرایش زبانی تالیف شدهاست. قربانزاده در پژوهش یادشده دراینباره توضیح داده است: «وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در «برنامۀ درسی دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، گرایش ویرایش و نگارش» (مصوبۀ هشتصدوپنجاهوپنجمین جلسۀ شورای عالی برنامهریزی آموزشی در تاریخ ۱۶/۶/۹۳، ص ۳۴) برای درس قواعد نگارش، غلط ننویسیم را یکی از منابع اصلی قرار داده است و استادان و مدرسان نیز در دانشگاهها و آموزشگاهها مطالب آن را تدریس میکنند.»
محمدرضا ترکی، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نیز در مقالۀ در حاشیۀ غلط ننویسیم (نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی (تهران)، پاییز ۱۳۸۷، دوره ۵۹، شمارۀ ۱۸۷، از صفحۀ ۵۵ تا صفحۀ ۶۸.) در توصیف این کتاب نوشته است: «کتاب ارزشمند غلط ننویسیم از زمان انتشار تا کنون، مورد توجه اهل فضل و بهویژه اصحاب ویرایش قرار گرفته و تا به حال، ضمن چاپهای متعدد، نسخههای پرشماری – در حدود دهها هزار نسخه – از آن به فروش رسیده است. غلط ننویسیم، از همان آغاز با نقدهای متعددی رو به رو شد و شماری از زبانشناسان و ادیبان روزگار بر آن حاشیه و تعلیقه نوشتند. این کتاب، اینک با گذشت نزدیک به دو دهه از انتشار آن، همچنان یک اثر بالینی برای ویراستاران و نویسندگان به شمار میآید. غلط ننویسیم، کمابیش یک متن آموزشی نیز محسوب میشود و کم نیستند استادانی که آن را به عنوان یک درسی به شاگردان خویش معرفی میکنند.»
با اینهمه شاید در عین اختصار، شیواترین توصیف را دربارۀ غلط ننویسیم بتوان در قلم نویسندهاش خواند: «این کتاب راهنمایی است برای مترجمان و معلمان زبان و محصلان و ویراستاران و بهطور کلی همۀ کسانی که برای نوشتن قلم بهدست میگیرند یا، اگر هم اهل نوشتن نباشند، به حفظ و سلامت زبان فارسی، عنصر اصلی وحدت و قومیت ما، مهر میورزند.»