فرزاد ادیبی عضو شورای سیاستگذاری بیست و نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران از فرصتها و ظرفیتهای فراروی این جشنواره، ارزیابی و پیشنهاداتی برای آن سخن گفت.
فرزاد ادیبی هنرمند طراح گرافیک و عضو شورای سیاستگذاری بیست و نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران است که به بهانه نزدیک شدن به آغاز جشنواره تجسمی جوانان گقتکویی انجام داده است.
آیا این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران متناسب با آخرین نیازهای هنری جوانان با توجه به تحولات روز جامعه و هنر ایران، روزآمد شده است؟
در شورای سیاستگذاری تلاش کردیم این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران متناسب با آخرین نیازهای هنری جوانان با توجه به تحولات روز جامعه و هنر ایران روزآمد شود. در این راستا، طرحی که دبیر این دوره جشنواره ارائه کرد، خلاقانه و بهروز است. اینکه همه هنرهای این دوره، حتی خوشنویسی و نگارگری که سنتی و مقید به اصول خودشان هستند نیز با خروجی نو و تازهای ارائه میشوند مثلاً در خوشنویسی، این ارائه نه تنها در تبحر و نگارش درست و توانایی اجرا در جزئیات، مفردات، ترکیبات، صفا و شأن و … دیده میشود، بلکه در نوع ارائه اثر هم شاهد رویکردی تازه هستیم، اینکه در نمایشگاه پایانی مثلاً یک چلیپا را طوری ببینیم که تا حالا ندیده بودیم هم جالب خواهد بود. تصور کنید مثلاً یک خط غبار را بر روی عکسی از تهران برای نوعی اعتراض به آلودگی هوا ببینیم که با لنزی برای دیدن جزئیات در جایی تعبیه شده باشد و در نگاه کلی هم تصویر و فضایی دیگر دیده میشود… یا چلیپایی بر صلیب یا… دیگر فقط یک خوشنویس صرف نیستند، ارزش افزودهای دارد که به نوع ارائهاش مربوط میشود. البته که کار دشواری است اما دوستان اجرایی هم با این موارد موافقند به هر روی شرایط و امکانات هم باید برای اجرا محیا باشد.
آیا لازم است که هر دوره از جشنواره نسبت به دوره قبلی آن از رویکرد و یا کانسپت متفاوتی برخوردار باشد؟
ناگفته پیداست که اگر پتانسیل ارائه و نیز اجرای کانسپت و رویکرد برای هر رویدادی وجود داشته باشد که خوب است و لازم، و اگر این رویکرد متفاوت باشد که عالی است. بنده پیشنهاد دادم همزمان با برگزاری نمایشگاهی از آثار برگزیده در تهران، در مراکز استانها و شهرهای بزرگ دیگر هم همین نمایشگاه برگزار شود که این امر برای بخشهای گرافیک، عکس، کارتون، ویدیوآرت و … امکانپذیر است اما برای بخشهای چیدمان و حجم و… به راحتی ممکن نیست که این مورد هم در حد پیشنهاد بود. باید این ابعاد را در عمل و اجرا دید البته با رویکرد جدید این دوره، باید منتظر نتیجه کار باشیم و ببینیم که آیا امکان اجرا در شهرهای دیگر را هم دارد یا نه.
آیا جشنواره هنرهای تجسمی جوانان هدفی را برای هموار کردن و ایجاد مسیری به سمت آیندهای متفاوت را برای جوانان در نظر دارد؟ به اعتقاد شما آیا داشتن چنین توقعی از این جشنواره صحیح است؟
بله، اصل ساختمان این جشنواره بر همین سنگ بنا شده است که استعدادهای هنری را در همه جای ایران کشف، تشویق و حمایت کند و مسیر و مقصد درستی را پیش روی جوانان بگذارد.
مهمترین مسائل شناسایی شده نسبت به دورههای قبلی جشنواره چه بوده است؟
بنده در بیست و سومین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان که در سنندج برگزار شد، داور بودم و در یکی از شبها که همه هنرمندان داور و استادان کارگاهها دور هم جمع بودیم، پیشنهاد دادم که از این همه پتانسیل میشود بهتر و بیشتر استفاده شود. پیشنهاد کردم برای استادانی که به ندرت میتوان کنار هم آنها را یافت، نمایشگاههایی برگزار شود که با حضور خودشان کلاس بسیار پرباری برگزار شود تا تجاربشان به نسل جوان انتقال یابد یا برای برخی دیگر از استادان، جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ برگزار شود. گروهی در فضای مجازی تشکیل دادم و پیشنهادات خیلی خوبی هم استادان داشتند اما به مرور، مثل خیلی از جریانهای دیگر آن همه شور و اشتیاق، خاموش شد و چون در سالهای بعد نبودم، متوجه نشدم که آیا آن پیشنهادها و… به جایی رسید یا نه. معمولاً کمتر کسی دنبال دردسر-شما بخوانید تلاش بیشتر- است!
آیا در این دوره تلاش شده است در مسیر ترمیم مشکلات ادوار گذشته گام برداشته شود؟ و اکنون که جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران به دوره ۲۹ رسیده است، میزان توفیق جشنواره را در نیل به اهداف مدنظر بهویژه استعدادیابی و شناسایی هنرمندان جوان و نوجوان از سراسر کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
همگی بر این نظریم که در مسیر ترمیم مشکلات ادوار گذشته گام برداشته شود؛ ببینیم تا نتیجه چه باشد.
همین که محمدرضا دوست محمدی، سپیده احمدی و… که زمانی از جوانان شرکت کننده در این جشنواره بودهاند و اکنون از اعضای شورای سیاستگذاری این دوره هستند بیانگر توفیق این جشنواره است.
از سی و چند سال پیش جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران با این نیت پا گرفته که استعدادهای جوان را از اقصینقاط ایران طی چند مرحله غربالگری و شناسایی کنند. جوانان در شهرهای خود و سپس در استانشان با هم مسابقه بدهند و هر استان نخبههای خودش را برای مسابقات کشوری معرفی کند. این اندیشه در آن زمان بسیار خوب و تازه و انگیزشی بوده که در دولت بعدی هم به خوبی پیش رفته اما در دورهای گویا چند سالی برگزار نشده، برای همین امسال بیست و نهمین دوره آن است اما از سی و چند سال پیش شروع شده است. چند سالی هم فقط در گرگان برگزار شده است در حالی که قرار بوده این جشنواره در استانهای ایران در گردش باشد و حرکتی و جریانی در هر استان ایجاد کند. راستش من معتقدم که پایتخت، مهد امکانات آموزشی و پرورش استعدادهای هنریست؛ از اینرو بهتر است چنین رویدادی در شهرهای دیگری برگزار شود که خون تازهای بر پیکر فرهنگو هنر آن شهر میدمد.
اما میزان توفیق این جشنواره را گذر زمان میگوید نه ما. همین که محمدرضا دوست محمدی، سپیده احمدی و… که زمانی از جوانان شرکت کننده در این جشنواره بودهاند و اکنون از اعضای شورای سیاستگذاری این دوره هستند بیانگر توفیق این جشنواره است. علی هاشمی شهرکی، سید محمد سیدمجتبی حسینی و بسیاری دیگر نیز زمانی از جوانان شرکت کننده در همین جشنواره بودهاند.
در دو دوره اخیر، به دلیل شرایط ناشی از فراگیری کرونا در کشور، امکان برگزاری حضوری جشنواره منتفی شده بود. حال که پس از دو دوره قرار است بار دیگر جشنواره به صورت حضوری برگزار شود، کلیدیترین فرصتها و ظرفیتهای فراروی جشنواره چیست؟
آموزش بی واسطه سینه به سینه که این روزها قدرش را در هنر و به ویژه هنرهای تجسمی میتوان بیشتر دانست. اضافه بر آن، نوع ارائه تازه هم رویکرد امروزی و تازه به این جشنواره میدهد.
یکی از سیاستهای ثابت جشنواره طی سالهای اخیر، تنوع در جغرافیای برگزاری آن بوده است. بدین معنا، جشنواره در ادوار مختلف برگزاریاش تلاش کرده است از مرکز (پایتخت) دور شود و در سایر استانهای کشور نیز ظهور و بروز پیدا کند. با وجود این، امسال برای نخستین بار قرار است که جشنواره به صورت حضوری در پایتخت برگزار شود و این اتفاق نیز در نوع خود میتواند امتیازاتی را به همراه داشته باشد. به طور کلی سیاست تغییر جغرافیای برگزاری جشنواره در ادوار مختلف را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه بچههای شهر و استانی دور از مرکز، یک استاد را از نزدیک ببینند و به قول علما محضرش را درک کنند و ببینند که او چگونه کار میکند، چگونه حرف میزند و با او چند روز سر کنند، تجربه فوقالعادهای است که خیلیها آرزویش را دارند؛ دیدن واقعیت معلمی که همیشه از طریق فضاهای مجازی میدیدند. از سوی دیگر حضور سی هنرمند مطرح در یک شهر، مغناطیسی ایجاد میکند تا سالها ممکن است تأثیرش بماند. جوانان شهرستانی مشتاقترند چون جوانان پایتختنشین از این نظر تقریباً اشباع شدهاند.
یکی از کارکردهایی که میتواند از جشنوارهای نظیر جوانان انتظار رود، تسهیل فرآیند اتصال هنرمندان جوان به بازار و موقعیتهای معتبر شغلی است. بر این اساس، این انتظار میتواند وجود داشته باشد که برگزیدگان جشنواره به راحتی و با فراغ بال بتوانند به بازار و موقعیتهای معتبر شغلی متصل شوند و اساساً برای جذب آنها تقاضا وجود باشد. آیا این کارکرد تا به امروز محقق شده است؟ در صورت عدم تحقق، مهمترین موانع موجود بر سر راه آن را چه میدانید؟
تا جایی که سراغ دارم بیشتر هنرمندان مطرح امروزی، زمانی در جشنوارهها از جمله جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران حضور داشتهاند و این نه به خاطر این جشنواره که به دلیل عشق، تلاش و مداومت در کار خود آنها بوده که هر جایی که حاضر شدهاند تأثیر گرفتهاند یا تأثیر گذاشتهاند اما بازار کار، داستان پیچیدهای است که در این گفتار نمیگنجد. شرایط اجتماعی و اقتصادی در یک کشور باید به گونهای باشد که در درجه اول همه احساس امنیت کنند و هنرمندان هم بخشی از این جامعهاند. وقتی بازار همه رونق داشته باشد، بازار هنر هم رونق خواهد داشت.
آیا جشنواره هنرهای تجسمی جوانان طی ۲۸ دوره برگزاری توانسته است به جشنوارهای جریانساز و اثرگذار در عرصه هنرهای تجسمی و همچنین به جشنوارهای انگیزه بخش نزد جوانان و نوجوانان تبدیل شود؟ در غیر این صورت مهمترین موانع موجود در این زمینه را چه میدانید؟
بله. جشنوارهای جریانساز و اثرگذار بوده و خواهد بود اما گاهی با تدبیر و خلاقیت میتوان این جریانسازی و اثرگذاری را دوچندان کرد. همیشه میتوان بهتر از پیش بود به ویژه در جوانی یا برای جوانان.
بیست و نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران با هدف رقابت در عرصه خلاقیتهای هنری، ارتقای توان تخصصی هنرجویان و معرفی استعدادهای جوان هنری، شهریور ماه امسال در تهران برگزار میشود.