نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

شکوه هنر قلمکاری ایران؛ در نصف جهان، اصفهان

در کارگاه‌های قلمکاری، سالانه هزاران قطعه پارچه نقش‌ زده و به بازار عرضه می‌شود، اما از هر استادکار تنها چند پرده نقاشی قلمکار به یادگار می‌ماند؛ جایی که ترکیب فن و تجربه و خلاقیت، با قلم نقاش بر روی پارچه می‌نشیند.

به گزراش هفت‌گرد، قلمکار نقاشی، همواره کار دل و بر اساس عشق استادکار بوده است. نیاز به مهارت زیادی هم داشته است، چون پارچه آن مثل بوم نقاشی نیست که قلم را بتوان راحت روی آن گذاشت. استادکارها در گذشته‌هایی نه چندان دور، برای امرار معاش، قلمکاری می‌کردند که با مُهر است و سرعت کار بالا بوده، اما ذوق و هنر خود را روی پرده کشیدن صرف می‌کردند. هر هنرمند در طول دوران فعالیت خود در این حرفه، چندین شاهکار خلق می‌کرد، اما درآمد چندانی از پرده کشیدن نداشتند و در میان فروشنده‌ها هم این پرده‌ها چندان ارج ‌و قربی نداشت. در بازار اصفهان، اثر دست این هنرمندان چیره‌دست گاه تا سال‌ها زیردست و پا می‌ماند و اغلب پاره و کثیف به دست مجموعه‌داران می‌رسید.

«قلمکاری» این هنر ممتاز، همان نقش زدن بر روی پارچه پنبه‌ای یا ابریشم با قالب و مهر چوبی است. در ایران جنس اغلب مهرها از چوب درخت گلابی بوده است. پارچه مهر زده‌ شده با نقش‌ها و رنگ‌های متنوع، کمتر حالت تزئینی داشته است و در طول چند قرن گذشته، بخشی از وسایل کاربری خانه اغلب ایرانیان، از سفره و پرده گرفته تا لباس، بوده است.

محققان درباره تاریخچه این هنر توافق ندارند، و نیز، در اینباره که آیا این هنر از هند به ایران آمده است یا برعکس، نظرهای متفاوتی دارند. به گفته پرفسور آرتور پوپ، ایران‌شناس آمریکایی، در کتاب «شاهکارهای هنر ایران»، هنر قلمکاری از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری به ایران راه یافته است.

تفاوت«قلمکار نقاشی» با «قلمکاری» 

در«قلمکار نقاشی»، دور کار (پارچه) با مهر قلمکار تزئین می‌شود، اما بخش اصلی کار با قلم نقاشی می‌شود. گذشته از موضوع این نقاشی‌ها که از داستان‌های مذهبی گرفته تا عاشقانه‌های ادبی یا صحنه‌های مشهور شاهنامه را شامل می‌شده است، فن و مهارت گذاشتن قلم بر روی پارچه، رنگ‌ها، و تکنیک‌های ثابت کردن رنگ بر روی پارچه باعث می‌شود که این کار با نقاشی معمولی روی پارچه تفاوت‌های اساسی داشته باشد.

«قلمکارنقاشی» یکی از هنرهای سنتی است که با مرگ آخرین استادکاران آن، در شرف نابودی است، مگر اینکه نقاشان جوانی قلم بر زمین‌مانده این هنرمندان فقید را بردارند و دوباره در رنگ و نقش بزنند.

 قلمکاری مختص اصفهان نیست، وجود چند عامل مهم باعث شده است که این هنر در این شهر ماندگار شود که یکی از آن‌ها زاینده‌رود است. آب‌وهوای خشک و آب فراوان، در پرداخت پارچه‌های قلمکار بسیار مهم است. پارچه قلمکار باید در آب روان و تمیز شسته و به‌سرعت خشک شود، و این دو در اصفهان مهیا بوده است.

صنایع‌دستی در ایران، همچون دیگر هنرهای سنتی، حال خوشی ندارد. کمبود مواد اولیه، از دست رفتن استادکاران ماهر و جایگزین نشدن آن‌ها، دسترسی نداشتن به  بازارهای خارجی، و از رونق افتادن گردشگری همراه با نابخردی مسئولان کارنابلد، دست‌به‌دست هم داده‌اند تا نفس‌های برخی از این هنرها به شماره بیفتد.

بر طبق تحقیقات و بر اساس سخنان پیشکسوت‌ها و پرده‌هایی که نزد مجموعه‌دارها است، قلمکار نقاشی شاید از اوایل دوره ناصرالدین‌شاه شروع ‌شده و آخرین کارها هم اثر دست استاد حسن پورثنایی بود که با فوت او در سال ۱۳۷۵، این هنر از بین رفت.

برای اینکه یک پرده اصیل قلمکار نقاشی داشته باشیم، لازم است چند نکته حتما رعایت شود. پارچه، تکنیک، رنگ‌های گیاهی، و فرایند آماده‌سازی و پرداخت. اگر مثلا به‌ جای رنگ گیاهی از رنگ‌های شیمیایی استفاده کنیم، دیگر آن اصالت وجود ندارد. یا بسیاری عوامل دیگر که این روزها برای سرعت یا کاهش هزینه یا نبود استادکار، با روش‌های دیگری جایگزین می‌شود.»

نقاشی قلمکار، برگشت به آن گذشته فاخری است که روزگاری اصفهان را «نصف جهان» شناسانده بود. زمانی که پوشش نسبتا جدیدتر را از سقف کاروانسرای عباسی زدودند و نقاشی زرین اصلی سقف پدیدار شد، اتفاقی که ما را به گذشته‌های دور و دوره صفوی بازخواند؛ به اندرونی و بیرونی خانه‌های قاجاری برد که پرده‌های قلمکار، خلوت‌ خانه‌ها را از نگاه اغیار می‌پوشاند، بازگشت به اصفهانی که تابستان‌هایش، با لذت نشستن بر کناره خنک زاینده‌رود همراه بود، و هنرمندانی که از چهارگوشه جهان برای کسب حرفه‌وفن به این «نصف جهان» می‌آمدند.

قلم و هنر سحر نیز اینک ما را به دوره شکوفایی هنر در اصفهان بازمی‌گرداند: به شکوه هنر در این نصف جهان؛ اصفهان.

خروج از نسخه موبایل