نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

31 مرداد، آغاز جنگ چالدران؛ علت وقوع و دلیل شکست ایران

خورشید سی ویکم مردادماه893 خورشیدی در دشت چالدران، شاهد نخستین نبرد صفویان و عثمانی‌ها بود. در این پیکار سلطان سلیم، سرقشون لشکر عثمانی و شاه اسماعیل، بنیانگذار دولت صفویان، سپهسالار ارتش ایران بودند که در یک رزم نابرابر رودرروی هم قرار گرفتند.

به گزارش هفت‌گرد، شاه اسماعیل صوفی، دولت صفوی را بنیاد نهاد و در سال 880 هجری خورشیدی در تبریز تاج شاهی بر سر نهاد. سلسله‌ای که 220 سال بر ایران بزرگ حکومت کردند تا در زمان سلطان حسین در سال 1101 خورشیدی و با شکست از محمود افغان، تاج و تخت را برای همیشه واگذاشتند. هیچ کدام از سلسله‌های ایرانی مانند صفاریان، سامانیان و آل زیار، غزنوی‌ها، سلجوقی‌ها و… نتوانستند همه ایران را به زیر یک بیرق درآورند، اما تقریباً یک هزاره بعد از امپراطوری ساسانی، صفوی‌ها برای نخستین‌بار بعد از اسلام، با برچیدن حکومت‌های محلی فدرال، ایران بزرگ و یکپارچه را از نو بنا نهادند. چنانچه درعصر شاه عباس به مرزهای ساسانیان رسید. رسمی کردن دین شیعه توسط صفوی هم آنها را از دیگر خلفای جهان اسلام مثل مصر و عثمانی متمایز می‌کرد و هم به‌ویژه در یکپارچه کردن ایران مؤثر بود.

عثمانیان که بودند؟

عثمانی‌ها، شاخه‌ای از ترکان «قایی» بودند که در عصر سلجوقیان از ترکستان به آسیای صغیر کوچ کردند. کم کم با تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای جای سلجوقیان را در آناتولی گرفتند. امپراطوری عثمانی از سال 1299 تا 1922 میلادی بر قسمتی از جهان یعنی بخش بزرگی از خاورمیانه، شمال آفریقا تا جنوب شرقی اروپا حکم می‌راندند. با ظهور بایزید اول مرزهای غربی آن به سمت اروپا گسترش یافت و در نیمه دوم قرن پانزدهم سلطان محمد فاتح با فتح قسطنطنیه حاکمیت بیزانس شرقی را از آن ترک‌ها کرد. در این دوران امپراطوری عثمانی، بزرگ‌ترین خلافت اسلامی بعد از عباسیان شمرده می‌شد، اما بعد از مرگ سلطان سلیمان کم کم انحطاط آن آغاز شد، تا به دوران تنظیمات و اصلاحات در قرن نوزدهم رسید. با شکست در جنگ جهانی اول، از هم فروپاشید و با تقسیم قلمرو آن توسط دولت‌های پیروز، به ترکیه امروزی محدود شد. هنگام نبرد چالدران، سلطان سلیم فرمانروای عثمانی بود که در سال 1512میلادی- 918 هجری قمری پدرش بایزید دوم را از سلطنت خلع کرده و خود بر تخت حکومت نشسته بود.

شاه اسماعیل صفوی اول

جنگ چالدروان و علت وقوع آن

چالدران آغازگر یک جنگ تمام عیار ۴۱ ساله بین صفویان وعثمانیان بود که در آخر با معاهده اماسیه که توسط فرزندان سلطان سلیم و شاه اسماعیل یعنی سلطان سلیمان اول و شاه طهماسب اول امضا شد ودوره ای صلح را برای دو امپراتوری فراهم آورد.

جنگ چالدران، نخستین نبرد ایران (در زمان صفویان) با عثمانی بود که در نزدیکی شهرستان چالدران در شمال غربی ایران، در دوم ماه رجب ۹۲۰ ه‍.ق/۲۳ اوت ۱۵۱۴ میلادی رخ داد؛ نتیجه این نبرد، پیروزی سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول (حکومت ۹۱۸–۹۲۶ ه‍.ق/ ۱۵۱۲–۱۵۲۰ میلادی) بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل اول (حکومت ۹۰۷–۹۳۰ ه‍.ق/۱۵۰۱–۱۵۲۴) بود. این نبرد برای ایرانیان سرنوشت ساز بود اگر ایرانیان درآن شکست می‌خوردند به احتمال قریب به یقین ایران توسط سلیم اول فتح می‌شد اما این اتفاق نیفتادف چون سلیم می‌ترسید نیروی تازه‌نفس صفوی در داخل کشور بخواهند علیه سلیم جنگ کنند وهمین ترس باعث شد تا دولت نوپای صفویان از انقراض حتمی جان سالم به در ببرد.

سلطان سلیم اول

علت وقوع جنگ چالدران

قدرت گرفتن شاه اسماعیل یکم در عرصه نظامی و سیاسی، با پیوستن صوفیان ترکمانی بود که بیشترشان در آناتولی و شام زندگی می‌کردند. در واقع، بخش بزرگی از ایل‌های قزلباش، پیش از پیوستن به شاه اسماعیل در آناتولی زندگی می‌کردند و حتی پس از مهاجرت قبایل اصلی، بخش بزرگی از مردمان آناتولی پیرو یا متمایل به تشیع صوفی صفوی بودند. سازمان تبلیغی تصوف صفوی پیوسته از طریق شبکه‌های منظم خود و توسط خلفا، دده‌ها و… مریدان را به پیوستن به مرشد کامل فرقه که شاه اسماعیل بود، تشویق می‌کرد.

صفویان، در پی فعالیت و سازمان‌دهی فرهنگی در طول دو سده (بر اساس تعالیم صوفیانه و شیعی)، توانستند با حمایت پیروان خود (قزلباش‌ها) حکومت صفوی را در ایران پایه‌گذاری کنند. صفویان با گردآوری و پناه دادن به آن‌ها به‌ویژه به نیروهای ینی‌چری، نیروی نظامی توانمندی تشکیل دادند. قدرت گرفتن یک دولت مستقل شیعی مذهب و متعصب در ایران، امپراتوری عثمانی را که قصد حملهٔ نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از سوی شرق، نگران ساخت و لشکرکشی به سمت ایران را موجب شد، که این جنگ در دشت چالدران روی داد.

شاه اسماعیل نیز، به‌خوبی از این امر آگاه بود و در نامه‌ای به سلطان عثمانی این مطلب را که بسیاری از مردمان ساکن سرزمین‌های عثمانی پیرو او هستند، به رخ وی کشیده بود. بی‌شک، دوام حکومت عثمانی، بدون محدود یا نابود کردن این روند، با مشکل مواجه می‌شد. به‌گفتهٔ برخی مورخان، اگر در جنگ چالدران، شاه اسماعیل به پیروزی می‌رسید، به قدرتی فراتر از تیمور دست می‌یافت و بی‌شک گسترش تشیع صفوی، امپراتوری عثمانی را که تازه در آغاز کار بود از صفحه روزگار محو می‌کرد. همهٔ این موارد انگیزه لازم برای یک رویارویی سرنوشت ساز و حتمی را برای هردو سو آماده می‌ساخت؛ ولی برای این نبرد سرنوشت ساز دلایل دیگری هم وجود داشت که تنها شتاب‌دهنده بودند.

کشته شدن یک سرباز؛ بهانه آغاز جنگ چالدران

روابط بین دو قدرت با برخورد متکبرانه و خصمانهٔ شاه اسماعیل تشدید شد. سفرای عثمانی که در اعتراض به رفتار صفویان با اهل سنت در سال ۱۵۰۴ به دربار صفویه اعزام شدند، مورد بی‌مهری زیادی قرار گرفتند. مشغلهٔ سلطان بایزید در امور دیگر او را از انجام اقدامی متقابل در آن زمان بازداشت و این باعث ترغیب شاه اسماعیل به انجام رفتارهای خطرناک‌تر و جدی‌تر شد. تشدید تنش‌ها ادامه یافت و در سال ۱۵۱۰ شاه اسماعیل سر بریدهٔ شیبک‌خان ازبک را به‌همراه فهرستی از خواسته‌ها به دربار سلطان بایزید فرستاد. ادامه سرکشی شاه اسماعیل و عدم تمایل آشکار سلطان عثمانی برای پاسخگویی به صفویه، روابط بین سلطان و پسران او را بدتر کرد. سرانجام سلیم (علیه پدر خود سلطان بایزید) قیام کرد و با حمایت ینی‌چری‌ها وی را وادار به کناره‌گیری از قدرت نمود. شاه اسماعیل از شرایط آشفته ناشی از جنگ داخلی عثمانی، جهت دامن زدن به شورش بیشتر استفاده کرد. قیام شاهقلی بابا تکلو در سال ۱۵۱۱ تعداد زیادی از قزلباش‌ها و صوفیان ناراضی را به خود جلب کرد و هرچند عواقب این شورش جدی بود، اما قیامی که سال بعد در اوج جنگ داخلی عثمانی توسط عوامل صفوی یعنی نورعلی خلیفه صورت گرفت از اهمیت بیشتری برخوردار است. هزاران قزلباش به شورش برخاستند و حتی شاهزاده مراد (نوه سلطان بایزید) با تحریک مبلغان صفوی به جمع قزلباشان شورشی پیوست. نورعلی خلیفه و هوادارانش در مدت کوتاهی شهر توقات را تصرف نموده و به نام شاه اسماعیل در آنجا خطبه خواندند و اراضی وسیعی در نزدیکی چوروم و آماسیه تخریب شد. آنها با پیروان شاهزاده مراد متحد شدند و دوباره راهی توقات شدند و این‌بار با مقاومت ساکنان توقات روبرو شده و در نتیجه درگیری شهر به آتش کشیده شد. شاهزاده مراد سپس عازم ایران شد در حالی که نورعلی خلیفه به سمت سیواس حرکت کرد. شورشیان در قویلوحصار قبل از عزیمت به سرزمین صفوی از طریق ارزنجان، با نیروهای عثمانی درگیر شده و آنها را شکست دادند. قبل از شروع کارزار علیه صفویان، سلطان سلیم دستور اعدام بیش از ۴۰۰۰۰ قزلباش آناتولی را به‌عنوان مجازات شورش و رفتار سرکش آنها صادر کرد. او همچنین از صادرات ابریشم ایران به امپراتوری عثمانی جلوگیری نمود.

شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم

دلایل شکست ایرانیان در جنگ چالدران

مهم‌ترین دلیل شکست صفویان و پیروزی دولت عثمانی در جنگ چالدران، تجهیزات برتر جنگی عثمانیان، به‌ویژه توپخانه و پیاده‌نظام مسلح به تفنگ، بود. صفویان با وجود آشنایی با کاربرد توپ و تفنگ، استفاده از سلاح‌های آتشین را نشانه بزدلی و ناجوانمردی می‌دانستند. در منابع ایرانی نوشته شده که سلیم با اسماعیل عهد کرده بود از توپ استفاده نکند، ولی در جریان نبرد عهد خود را شکست. تضاد موجود میان سران قزلباش و غرور شاه‌اسماعیل، که ناشی از پیروزی‌های پیاپی او بود، همچنین رعایت نکردن اصول جنگی و استفاده از حمله به جای دفاع و دست‌کم گرفتن نیروهای عثمانی، از دیگر دلایل شکست ایرانیان در چالدران بود که باعث شد لشکریان ایرانی از آن همه فداکاری و جانبازی بهره‌ای نبرند.

تلفات جنگ چالدران

در مورد تلفات جنگ چالدران اطلاع دقیقی در دست نیست. در اکثر منابع ایرانی، رقم تلفات طرفین جنگ پنج هزار نفر ضبط شده است، شامل سه هزار نفر عثمانی و دو هزار قزلباش. برخی از مورخان ترک شمار تلفات عثمانی را حدود سی‌هزار تن و تلفات سپاه ایران را دو برابر پنداشته‌اند، که به نظر درست نمی‌آید، لیکن باتوجه به اینکه عثمانیان در جنگ از سلاح‌های آتشین استفاده کردند و از سرهای بریده شده اسرای نظامی در چالدران کله مناره ساختند، گمان می‌رود شمار تلفات قزلباشان بیشتر از رقم یاد شده باشد.

پس از جنگ چالدران

سلطان‌سلیم از چالدران به تبریز رفت. وی بر آن بود که پس از گذراندن زمستان در تبریز، برای اتمام کار شاه‌اسماعیل به تعقیب وی بپردازد، لیکن به سبب نارضایتی سپاهیان عثمانی از کمبود ارزاق و طولانی شدن زمان دوری از وطن، همچنین مخالفت گروهی از سپاه در ادامه جنگ با ایرانیان مسلمان، سلطان سلیم از بیم وقوع فتنه، پس از تصرف خزاین و اموال شاه‌اسماعیل و سران قزلباش و کوچاندن برخی از ارباب حرف و هنر تبریز با خانواده‌هایشان به استانبول، تبریز را در ۲۵ رجب ۹۲۰ قمری ترک کرد، اکثر مورخان ایرانی بازگشت عجولانه سلیم را نوعی فرار از بیم بازگشت شاه‌اسماعیل دانسته‌اند. به گزارش کاترینو زنو، نافرمانی مردم تبریز و واهمه از تجدید قوای شاه اسماعیل، سلطان‌سلیم را به ترک تبریز مجبور کرد.

نتایج جنگ چالدران

با پیروزی عثمانیان در نبرد چالدران، بخشی از آناطولی شرقی که در تصرف دولت صفوی بود و نیز امیرنشین ذوالقدر، به قلمرو عثمانی ضمیمه و دیار بکر نیز از دست صفویان خارج شد. پس از چالدران، ایرانیان در قبال دولت عثمانی موضع دفاعی گرفتند و تا هنگام سلطنت شاه‌عباس اول (حکومت:۹۹۶ـ ۱۰۳۸) وضع به همین صورت باقی ماند. ضربه‌ای که در چالدران بر شاه‌اسماعیل وارد آمد، تأثیر عمیقی بر وی گذاشت، چنان که تا پایان حیاتش از دخالت جدّی در اداره امور حکومتی کناره گرفت، در هیچ جنگی شرکت نکرد و به پادشاهی بی‌اراده و راحت‌طلب تبدیل شد. به گفته ملا کمال، پس از چالدران کسی آن پادشاه را خندان ندید. افزون بر این، از اعتقاد غلوآمیز مریدان قزلباش به مرشد کامل کاسته شد و تمرد و کشمکش‌های قبیله‌ای افزایش یافت. جنگ چالدران افسانه شکست‌ناپذیری شاه‌اسماعیل را از بین برد، اما عثمانیان هرگز نتوانستند ایران را ضمیمه قلمرو خود کنند و مردم را به دست برداشتن از مذهب تشیع وادارند. از آن پس،حکومت صفویه که به‌عنوان حکومتی الهی مشروعیت داشت، به حکومتی اداری ـ سلطنتی تنزل یافت.

خروج از نسخه موبایل