نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

آشنایی با سبک‌های هنری جهان در گذر تاریخ (‌هنرهای تجسمی‌)

گرونیکا - پیکاسو - هفتگرد

بخش سوم

در این مقاله قصد داریم مهم‌ترین سبک‌ها و جنبش‌های هنری جهان را از ابتدای دوره رنسانس تا اواخر قرن بیستم به ترتیب تاریخی بیان و مهم‌ترین هنرمندان هر سبک‌ را معرفی کنیم.

کوبیسم: یکی از سبک‌های هنری است که در فاصله سال‌های ۱۹۰۷ تا ۱۹۰۸ به‌عنوان سبکی جدی در نقاشی و تا حد محدودتری در تندیس گری ظهور کرد که از نقاط عطف هنر غرب به شمار می‌آید. هنرمندان کوبیسم می‌کوشند تا کلیت یک پدیده (وجوه مختلف یک شی) را در آن‌ واحد در یک سطح دوبعدی عرضه کنند، کوبیسم از این‌ جهت مدعی رئالیسم بود، ولی نه رئالیسم بصری و امپرسیونیستی بلکه رئالیسم مفهومی. آن‌ها همچنین در تلاش بودند تا ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به‌صورت اشکال هندسی بیان کنند. از این‌ رو آنچه را که در واقعیت است به‌گونه‌ای که در چشمان ما قابل رویت است نمی‌بینیم. کوبیسم به دو مرحله تقسیم می‌شود:

کوبیسم تحلیلی (۱۹۱۲-۱۹۱۰):اصول زیبایی‌شناسی در این دوره کامل‌تر شد. پیکاسو و براک به نوع مسطح‌تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیای بازنمایی شده تقریباً غیرقابل‌ تشخیص بودند. آثار این دوره غالباً تک‌رنگ و در مایه‌های آبی، قهوه‌ای و خاکستری بودند. به‌تدریج اعداد و حروف بر تصویر افزوده شدند و سرانجام اسلوب تکه‌چسبانی یا کلاژ به میان آمد که تأکید بیشتر بر مادیت اشیا و رد شگردهای وهم آفرین در روش‌های نقاشانه پیشین بود.

زن در آینه – پیکاسو

کوبیسم ترکیبی (۱۹۱۲-۱۹۱۴):در این دوره آثاری منتج از فرایند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند. دستاوردهای این دوره بیشتر نتیجه کوشش‌های گریس بود. اگر پیکاسو و براک در مرحله تحلیلی به تلفیق هم‌زمان دریافت‌های بصری از یک شیء می‌پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می‌ساختند، اکنون گریس می‌کوشید با نشانه‌های دلالت‌کننده شیء به بازآفرینی تصویر آن بپردازد. بدین‌سان تصویر دارای ساختمانی   مستقل اما همتای طبیعت می‌شود و طرح نشانه واری از چیزها به دست می‌دهد. گریس در تجربه‌های خود رنگ را به کوبیسم باز آورد. مشهورترین هنرمندان: ژرژ براک، پابلو پیکاسو و خوان گریس

خوان گریس

ارفیسم یا کوبیسم شاعرانه: نوعی نقاشی برآمده از کوبیسم. وجود عناصر تغزل و رنگ‌کار اینان را از کوبیسم عقلانی پیکاسو و براک متمایز می‌کند. هنر نقاشی ساختارهای جدید از عناصری است که از دنیای مشهود اقتباس نشده‌اند بلکه خود هنرمند آنها را آفریده و به آنها واقعیت کامل بخشیده است. کار هنرمند ارفیک باید لذت زیبایی‌شناختی ناب ساختاری آشکار و معنایی والا (موضوع) را هم‌زمان ارائه کند. این سبک انشعابی درونی از کوبیسم راستین بود  که توسط نقاشان موج دوم کوبیسم انجام پذیرفت. وجه تمایز اساسی ارفیسم افزودن رنگ‌های طیفی خالص بر ساختمان بلوری تصویر کوبیستی بود. مشهورترین هنرمندان: روبر دلونه، سونیا دلونه، لژه، مارسل دوشان، پیکابیا و کوپکا

سونیا دلونه – ارفیسم

کنستروکتیویسم یا ساختارگرایی: جنبشی که در 1313 در روسیه تحت‌تأثیر آثار حجمی پیکاسو با به‌کارگیری طرح مهندسی و صنعتی در مجسمه‌سازی به وجود آمد. در این شیوه، بر نمایاندن و برجسته کردن شکل‌های هندسی و انتزاعی و خطوط رابط و اجزای سازنده تأکید می‌شود. آثار این جنبش عمدتاً از جنس فلز یا شیشه است و نمایی اسکلت دار را مجسم می‌کند. مشهورترین نمونهٔ آن پروژهٔ تاتلین به یادبود انترناسیونال سوم در مسکو (۱۹۲۰) است. هنر، برخلاف بیشتر دیدگاه‌های سده نوزدهم، نه موضوع تأمل عارفانه است و نه سرچشمه حقیقتی متعالی. هنرمند پیشگو نیست که چیزی به او الهام شده باشد؛ بلکه صنعت‌کاری ماهر است که از ماده خامی که رسانه در اختیار او می‌گذارد برای خلق کار هنری استفاده می‌کند. چه‌بسا هنرمندان را با مهندسان مقایسه می‌کردند که ابزار و رویکردی عقلانی و حتی علمی به کار می‌گیرند. این سبک معماری فناوری پیشرفته و مهندسی را با اهداف آشکار کمونیسم اجتماعی ترکیب نموده‌ است. اگر چه بعدها به چندین شاخه رقیب تقسیم شد، اما این جنبش مولد بسیاری از پروژه‌های پیشگام بود و البته در سال ۱۹۳۲ محبوبیت خود را از دست داد. گرچه اثرات آن در تحولات بعدی در معماری مشخص شده‌اند. مشهورترین هنرمندان:

ولادیمیر تاتلین، الکساندر رودچنکو، نائوم گابو، لیوبوف پوپوا

«یادمان انترناسیونال سوم» یا «برج تاتلین»

 

فوتوریسم یا آینده‌نگری: جنبشی در نقاشی و تندیس‌سازی بود که در سال 1909 در میلان شکل گرفت. فوتوریست‌ها بیشترین استقبال را از جنبش کوبیسم کردند و تلاش کردند صورت پویاتری از کوبیسم را ارائه کنند. فوتوریست‌ها به ستایش دنیای نوین، ماشین، سرعت و خشونت پرداختند. آن‌ها می‌خواستند هنر را به زندگی نزدیک کنند و حرکت را جوهر زندگی امروزی می‌دانستند. تأکید آن‌ها بر نور و حرکت بود.فوتوریست‌ها می‌خواستند تمام جنبه‌های دیدنی و حس‌کردنی مربوط به یک موضوع را در یک تصویر گردآورند. فوتوریست‌ها هم چنین از نخستین مدافعان مفهوم جدید فضای تصویری بودند و می‌کوشیدند فضا را به‌گونه‌ای باز نمایند که نگرنده خود را در مرکز تصویر حس کند. فوتوریسم به‌عنوان هنر رسمی حکومت فاشیست ایتالیا شناخته شد. بوتچونی از بزرگان این جنبش است که تلاش دارد حرکت و انرژی را در آثارش جلوه‌گر سازد. مشهورترین هنرمندان : کارلو کارا، جاکومو بالا، بوتچونی، لوئیجی روسولو، جینو سورینی

اومبرتو بوچونی

دادائیسم: جنبشی فراگیر در هنر غرب حدود 1915 تا 1922 که ویژگی آن طغیان بر ضد تمامی ارزش‌های سنتی بود. منشأ آن احساس سرخوردگی از جنگ بود. دادائیست‌ها عمدتاً معیارهای زیبایی مرسوم را زیر پا گذاشتند و بر نقش تصادف در خلاقیت هنری تأکید می‌کردند. با افراط در لودگی  و رفتارهای تحریک‌آمیز قصد داشتند مردم را از حالت رضایت و راحت‌طلبی در آورند. خود را به سبک یا زیبایی‌شناسی خاص مقید نمی‌دانستند. در روش‌ها و بیانیه‌های تحریک‌آمیزشان وام‌دار فوتوریسم بودند، اما پوچ‌گرایی آنان با خوش‌بینی ستیزه‌جویانه فوتوریست‌ها بسیار تفاوت داشت. دادا در اروپا هنرمندان و نویسندگان مقیم مونیخ از جمله ارپ، مارچل یانکوفهانس ریشتر و تسارا بنیان گذاشتند 1915.آنان عنوان دادا به معنی اسب چوبی بچه‌ها را به طور اتفاقی با فرو کردن قلم‌تراش در صفحات فرهنگ لغات برگزیدند که خود حاکی از موضع ضد عقلایی این گروه بود. جنبش دادا گرچه چندان نپایید اما بر تجربه‌های هنری بعدی بسیار تأثیر گذاشت. اسلوب‌های خلاق و مبتنی بر تصادف و اتفاق را سورئالیست‌ها و سپس اکسپرسیونیست‌های انتزاع‌گرا به کار گرفتند. مشهورترین هنرمندان: رائول هاوسمان، هانا هوخ، جان هارتفیلد، گئورکه گروسبیان، ریشارت، ماکس ارنست و یوهانس بارگلت مارسل دوشان، من ری و فرانسیس پیکابیا

عروس را مجردها برهنه می کنند حتا – مارسل دوشان

سورئالیسم (فرا واقع‌گرایی): جنبشی در هنرها و ادبیات که از شاخه پاریسی دادا و با مشارکت آندره برتون، لویی آراگون، پل الوار و چند تن دیگر شکل گرفت. هدف آن دستیابی هنر به قلمروهای رویا، ناخودآگاه، نامعقول و خیالی بود. دو اصل اساسی سورئالیسم عبارت بودند از: 1.تلفیق عناصر غریب، نامتناجس و نامرتبط به لحاظ عقلانی در یک محیط غیر مأنوس 2. اتوماتیسم یا روش آزادسازی تصاویر ذهنی ناهشیار از قید نظارت عقل در جریان عمل نگارش و نقاشی. نقاشی سورئالیستی بر دو نوع است: در یک نوع که دالی آن را اشیای واقع‌نمایی (وریسم) برای نمایش دنیایی آشفته، وهم‌آمیز و رؤیایی استفاده می‌شود. دورنماهای خیالی که در آن چیزهای غیر متجانس در کنار هم قرار گرفته‌اند؛ پاره‌های تشریح شده موجودات که به‌صورت پدیده‌های غریب او از نو به‌هم‌پیوسته‌اند؛ دستگاه‌ها و ساختارهای صنعتی، موجودات هیولاوار، صور آلی – انتزاعی و تصویرهایی آشفته ازاین‌قبیل، در این نقاشی‌ها به چشم می‌خورند (آثار دالی و تانگی) در نوع دیگر که بر نوآوری فنی استوار است خط‌ها و شکل‌های رنگی تحت‌تأثیر انگیزش درونی به‌گونه‌ای ترکیب می‌شوند که تصویرهای ذهنی را تداعی کنند (آثار آرپ، میرو، ماسون). این دسته از نقاشان سورئالیست به‌منظور تحقق اصل اتوماتیسم، گهگاه از اسلوب‌های کولاژ، نقش برگردانی، نقش سابی، مهر زنی استفاده می‌کردند. نتیجه کار غالباً به نقاشی انتزاعی نزدیک بود. هدف هر دودسته در هم آمیختن امور معقول و غیرمعقول بود و به‌منظور  آفریدن واقعیتی جدید، از حالت‌های رؤیازدگی، جلوه‌های تصادفی، عوامل تداعی‌کننده، جنبه‌های خودانگیختگی که ملاحظات زیبایی‌شناختی و اخلاقی و غیره مانع بروز آن نباشد، بهره می‌گرفتند. به‌طورکلی آثار سورئالیست‌ها را می‌توان در دو گروه تقسیم‌بندی کرد: ۱- آثاری که در جهت نمایش موضوع از تناسب و تعادل اشکال برخوردارند و نقاش به‌واسطه گویایی طرح و رنگ و فرم، بیننده را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. ۲- در برخی آثار کی ریکو و ماگریت هنرمند با ایجاد مجاورت بین اشیای نامأنوس توانسته است عواطف درونی بیننده را برانگیزد. مشهورترین هنرمندان: فریدا کالو، رنه ماگریت، دالی، میرو، شاگال، دکی ریکو، من ری، ماکس ارنست، ماسون، موریس اشر، آندره برتون، موراندی

ماکس ارنست

مینیمالیسم یا ای بی سی آرت: نوعی هنر آبستره به‌ویژه در مجسمه‌سازی است که با نهایت سادگی فرم و فقدان محتوای اکسپرسیو مشخص می‌شود. مینیمالیست‌ها معتقدند که با حذف حضور فریبنده ترکیب‌بندی و استفاده از مواد ساده و شکل‌های هندسی بسیار ساده، می‌توان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست‌یافت. مسائل هنرمند مینیمالیست عبارت‌اند از اینکه چگونه می‌توان تهی و سکوت را بیان کرد و به خلا عینیت بخشید و هنرمند چگونه می‌تواند به طرقی موجز و صریح بگوید که مایل نیست چیزی بگوید. مشهورترین هنرمندان: تونی اسمیت، دونالد جاد، کارل آندره، دن فلاوین، رابرت رایمن و ارنست تروا

تونی اسمیت

هنر مفهومی: این اصطلاح به انواع آثار هنری که در آن مفهوم و ایده اثر پراهمیت‌تر از محصول نهایی تلقی شود، اطلاق می‌گردد. این اصطلاح به مارسل دوشان بازمی‌گردد. ویژگی  و مشخصه آنها این ادعا بود که اثر هنری حقیقی یک شی فیزیکی که توسط هنرمند ساخته شده باشد نیست، بلکه دربردارنده مفهوم و ایده است. مشهورترین هنرمندان : مارسل دوشان، جوزف کاسوت، دیمین هرست، سول لویت و یوزف بویس

دیمین هرست

منابع:

دایره العارف هنر- رویین پاکباز

سبک‌ها و مکتب های هنری- آزبورن،چیلورز و دیگران

گزیده تاریخ هنر جهان- بهزاد نجفیان

خروج از نسخه موبایل