ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی است که برای محاسبه ارتفاع یک کوه، راهی برای محاسبه شعاع زمین ارائه کرد و میزانی که او بهدست آورد، تنها ۱۷٫۲ کیلومتر کمتر از تخمین فعلی ناسا از شعاع قطبی زمین است و همچنین برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی در زیستشناسی و فرگشت را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس میدانند.
به گزارش هفتگرد، «ابوریحان محمدبن احمد بیرونی» دانشمند و همهچیزدان، ریاضیدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان ایرانی و از بزرگترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در سده چهارم و پنجم هجری و همچنین در همه اعصار است.
او را پدر انسانشناسی و هندشناسی میدانند و به زبانهای خوارزمی، فارسی، عربی و سانسکریت مسلط بوده و با زبانهای یونانی باستان، عبری توراتی و سریانی آشنایی داشته است. بیرونی را یک نویسنده بیطرف میدانند، چرا که در نگارش باورهای مردم کشورهای مختلف بیطرف بوده است.
این دانشمندان همهچیزدان، علاوه بر اصلاحات و بهبودهایی که در ریاضیات محاسباتی و تجربی و همچنین روشهای تجربی ارائه داد، مشارکتهای چشمگیری در محاسبات علمی خاص و فنی داشته است. او با استفاده از روشهای پذیرفته شده برای محاسبه ارتفاع یک کوه، راهی برای محاسبه شعاع زمین ارائه کرد. میزانی که او به دست آورد، تنها ۱۷٫۲ کیلومتر کمتر از تخمین فعلی ناسا از شعاع قطبی زمین است.
زادروز دانشمند ایرانی
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی در ۱۳ شهریور ۳۵۲ خورشیدی در خوارزم متولد شد. زادگاه او “بیرون” روستای کوچکی بود و ۲۵ سال اول زندگی خود را در زادگاهش سپری کرد و به یادگیری علوم العربیه چون “فقه و الهیات اسلامی”، “زبان عربی” و غیره و علوم العجمیه به خصوص علوم یونانی، ریاضیات، نجوم و طب مشغول بود.
در این مدت از تعالیم دانشمندانی چون بونصر منصوربنعلیبن عراقی جیلانی بهرهمند شد و نیز برخی از آثار اولیهاش را تألیف کرد. او در این دوره از زندگیاش با ابن سینای نوجوان که تنها ۷ سال از او کوچکتر بود، مکاتبه و تبادل نظر داشت که برخی نامههایشان در رابطه با فلسفه طبیعی ارسطو و فلسفه مشاء باقی مانده است.
بیرونی در اثر حمله امیر مأمون بن محمد از گرگانج، واقعهای که بیرونی آنرا “نزاع بین دو بزرگ خوارزم” یاد کرده است، زادگاهش را با عجله بسیار و به گونهای که حتی نتوانست پژوهشهایش را با خود ببرد، به مقصد بخارا، پایتخت امارت آل سامان، ترک کرد تا با امیر منصور ثانی بن نوح ثانی سامانی دیدار کند و به خدمت دربار او در آید.
اولین اثر مهم ابوریحان بیرونی به نام “آثار الباقیه عن القرون الخالیه” در زمان اقامت او در گرگان تألیف شد و آن را به قابوس تقدیم کرد.
در همین شهر با دو ریاضیدان و منجم ایرانی، به نامهای کوشیار بن لبان گیلانی و ابومحمود حامد بن خضر خجندی، دیدار کرد. بیرونی رساله حکایة آله المسماه بسدس فخری را در شرح “سدس فخری”، دستگاهی جهت رصد دقیق ستارگان که توسط ابومحمود خجندی ساخته شده، نوشتهاست.
از “بیرونی” کتب و رسالات بسیاری به جا مانده که جمع سطور آنها بالغ بر ۱۳ هزار است. او در ۶۵ سالگی رسالهای در بیان مولفات محمدبن زکریای رازی نوشت که در آن تألیفات خود را نیز تا همین سال شرح داده و تعداد کتابهایش را تا ۱۱۳ نسخه برشمرده است.
نظریههای علمی بیرونی
ابوریحان از اولین کسانی است که به پیدا کردن وزن مخصوص بسیاری از اجسام مبادرت کرد و آنچنان این کار را دقیق انجام داد که اختلاف وزنهای محاسبه شدهاش با وزنهایی که دانشمندان در قرنهای اخیر با توجه به تمام وسایل و فناوریهای جدید خود تهیه کردهاند، بسیار ناچیز است.
همچنین ابوریحان در طول عمر خود به شهرهای مختلفی سفر میکرد و به اندازهگیری طول و عرض جغرافیایی آن شهرها میپرداخت و سپس موقعیت هر شهر را روی یک کره مشخص میکرد و پس از سالها توانست آن نقاط را روی یک نقشه مسطح پیاده کند.
او در ۱۷ سالگی ارتفاع خورشیدی نصفالنهار را رصد کرد و یکی از مهمترین فعالیتها و دستاوردهای او، محاسبه شعاع کره زمین است که تا قبل از او، حتی تخمینی هم در این باره وجود نداشت!
گفته میشود که ابوریحان مؤلف حدود ۱۴۵ کتاب بوده که در مجموع شامل ۱۳ هزار صفحه است. بیش از ۹۰ مورد آنها مربوط به ستارهشناسی، ریاضی و ریاضیات زمینشناسی بوده، اما متاسفانه با گذشت سالها، تنها ۳۵ اثر از ابوریحان بیرونی به جا مانده است.
در ضمن معروف است که در واپسین ساعات عمر ابوریحان شخصی به دیدنش آمد و او در بستر بیماری پاسخ مسئلهای علمی را از وی پرسید. اطرافیان که از کار او متعجب شده بودند، از بحث علمی بر حذرش داشتند؛ ابوریحان در پاسخ چنین گفت: «آیا پاسخ این سوال را بدانم و بمیرم، بهتر است یا ندانسته بمیرم؟». ابوریحان بیرونی در سن ۷۸ سالگی از دنیا رفت.
برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی در زیستشناسی و فرگشت را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس میدانند. یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین “مالتوس” درباره عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است. بیرونی میگوید: “حیات جهان بستگی به دانهافشانی و زاد و ولد دارد که با گذشت زمان هر دوی این فرآیندها افزایش مییابند. این افزایش نامحدود است، حال آن که جهان محدود است.”
آثار علمی بیرونی برای نسلها
مهمترین آثار او “التنجیم” در ریاضیات و نجوم، “آثار الباقیه” در تاریخ و جغرافیا، “قانون مسعودی” و کتاب “تحقیق ماللهند”، درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن است.
بیرونی، کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقف کرد. این در حالی است که هدیه او را که، سه بار شتر سکه نقره بود، نپذیرفت و به او نوشت که کتاب را به سبب خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است.
از بیرونی همچنین پژوهشی درباره اوضاع هند به جا مانده که “هندشناسی” نام دارد. از دیگر آثار او میتوان به کتاب “الصیدنه فی الطب” اشاره کرد که کتابی درباره گیاهان دارویی است و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شده است.
او کتاب الجماهر فی معرفةالجواهر را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد که موضوع آن معرفی مواد معدنی و به خصوص جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات و نظریات دانشمندانی مانند ارسطو را بررسی کرده و حدود ۳۰۰ نوع ماده معدنی را مورد ارزیابی قرار داده است.
“آثار الباقیه عن القرون الخالیه” یا اثرهای مانده از قرنهای گذشته نیز اثری از ابوریحان است که در آن مبدأ تاریخها و گاهشماری اقوام مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
از جمله این اقوام ایرانیها، یونانیها، یهودیها، مسیحیها، عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان هستند که درباره اعیاد هر یک به تفصیل در کتاب آمده و میتوان آن را نوعی تاریخ ادیان به شمار آورد. این کتاب ابوریحان نیز با تصحیح عزیزالله علیزاده در سال ۱۳۹۰، در ۵۶۰ صفحه همراه با نمایه و واژهنامه به چاپ رسیده است.
این همه افتخار علمی برای یک دانشمند قرن چهارم و پنجم هجری سبب شد تا در جلسه ۱۱ نوامبر ۲۰۲۱ کمیسیون اولویت یونسکو مستقر در کنفرانس عمومی این سازمان، با تصویب اعضا، نام “بیرونی” در فهرست جهانی نکوداشتهای یونسکو برای بازه ۲۰۲۳ – ۲۰۲۲ قرار گیرد. پس از ثبت جهانی پروندههای «هشتصدمین سال حیات فعال شمس تبریزی بر مبنای دیدار عرفانی شمس و مولانا» و «هزار و پنجاهمین سال میلاد شیخ خرقانی» تعداد نکوداشتهای ثبتشده از مشاهیر ایرانی در فهرست یونسکو به ۴۲ مورد رسیده است.
ابوریحان بیرونی با آثاری همچون «التفهیم» در ریاضیات و نجوم، «آثار الباقیه» در تاریخ و جغرافیا و «تحقیق ماللهِند» در حوزه مردمشناسی بر تارک تاریخ پرافتخار دانش بشری میدرخشد و اثر ارزشمند «آثار الباقیه» او که توسط حاکم خردمند و دانشدوست قابوس بن وشمگیر (در سال ۳۹۰ تا ۳۹۱ هجری) جمعآوری شد، نمونه بارزی از علمدوستی ایرانیان است.
درباره سال درگذشت بیرونی اختلافاتی وجود دارد. به گفته دانشنامه ایرانیکا او بعد از سال ۴۴۲ ه.ق/ ۱۰۵۰ میلادی درگذشته است، اما غضنفر تبریزی به نقل از ابوالفضل سرخسی (یکی از مریدان بیرونی) زمان آن را ۳ رجب ۴۴۰ ه.ق/ ۱۲ دسامبر ۱۰۴۸ میلادی روایت کردهاست. وی با استناد به منبعی دیگر سن بیرونی در زمان مرگ را ۷۷ سال و ۷ ماه دانستهاست، اما بیرونی در مقدمه الصیدنه فی الطب نوشتهاست حال که عمرش از ۸۰ سال گذشته و دچار ضعف بینایی و شنوایی شده، دستیاری به نام “نهشعی” در تألیف کتاب او را یاری میرسانده است.
در نتیجه او باید تا عهد سلطنت عبدالرشید زندگی کرده باشد و همان تاریخ بعد از سال ۴۴۲ ه.ق/ ۱۰۵۰ میلادی صحیح است و بعد از این زمان دیگر هیچ اطلاعی از بیرونی در تاریخ وجود ندارد.