دو رنگ شدن مجسمه های میدان های اصلی شهر موضوعی است که چندین سال است رخ می دهد و آن را می توان به عنوان یک آسیب در حوزه مجسمه های هنری و شاخصه های تهران مورد بررسی قرار داد. در این میان دو رنگ شدن شیرهای اصلی میدان حر در روزهای اخیر اهمیت بررسی و پیشگیری این مشکل را در مجسمه های فرهنگی و هنری شهر چندین برابر کرده است.
در زمان دو رنگ شدن مجسمه فردوسی، عده ای از هنرمندان این نکته را یادآور شدند که اتفاقی که برای مجسمه فردوسی افتاد، اولین نمونه نبوده و آخرین هم نخواهد بود. حال با گذشت چند ماه از آن اتفاق، شیرهای اصلی میدان که از جنس مس هستند نیز دو رنگ شدهاند و دقیقا مشخص نیست که این مجسمهها سیاه هستند یا مسی!
به گزارش هفتگرد، به نظر میرسد دو رنگ شدن شیرهای اصلی میدان حر که توسط غلامرضا رحیمزاده ارژنگ از جنس مس ساخته شده است، به علت در معرض آلودگی هوا بودن؛ دچار آسیب هم شدهاند. بر این اساس، این مجسمهها تنها سیاه نشدهاند بلکه به نظر میرسد طی زمان به علت رطوبت هوا روی قسمتهایی از آنها سیاهی گرفته است. به هر حال این امر نشان میدهد که این مجسمهها همان طور که معاون فرهنگی و هنری سازمان زیباسازی تهران میگوید نیازمند ترمیم هستند.
همچنین باید در نظر گرفت که شستوشوی آثار هنری شهری از جمله برنامههای سازمان زیباسازی شهری تهران است که باید به صورت اصولی صورت بگیرد؛ چراکه اگر این اتفاق توسط افراد غیرمتخصص انجام شود، آسیبهای جبران ناپذیری متوجه آثار خواهد بود.
نمونه بارز آسیب به آثار هنری حین شست و شو، مجسمه فردوسی است که حتی در ابتدا گمان میرفت مجسمه به صورت نیمه کاره شسته شده باشد ولی بعدا مشخص شد که شست و شوی غیراصولی اثر، موجب آسیب رسیدن به آن شده است.
البته باید در نظر گرفت که همانطور که یکی از مسوولان سازمان زیباسازی شهری گفته است، بخشهایی از این مجسمه طی جریاناتی پس از آسیب دیدن، رنگ شده و به همین دلیل اکنون قسمتهای رنگ شده دوده کمتری به خود میگیرد و به همین ترتیب مجسمه به دو رنگ در میآید.
حال این مجسمه که به هر جهت از مدتها پیش دچار آسیب شده و قرار بوده که از تیرماه براساس قولهای مسوولان در نوبت ترمیم قرار بگیرد، هنوز در همان وضعیت دو رنگی باقی مانده است.
البته در شستوشوی مجسمههای شهری که مدام در معرض آلودگی هوا، باد و باران و حتی وندالیسم هستند، باید بنابر آنچه پیشتر بیژن غنچهپور، هنرمند مجسمه ساز بیان کرده بود، در نظر گرفت که مجسمهساز هنگام ساخت احجام مجسمهاش، تیره و روشنیها و خاکستریهای مجسمه را کنترل میکند. حال اگر پروسه مرمت باعث به هم ریختن این سایه روشن ها شود و بخشهایی از مجسمه به طور گزینشی لایهبرداری شود، عملا طراحی و ایده مجسمهساز نادیده گرفته شده است.
همچنین مرمتکاران برای شستوشوی مجسمهها باید به تصویری که خالق اثر خلق کرده وفادار باشند و تغییری در اصل آن به وجود نیاورند. در شرایط فضای باز که گرد و غبار و آلودگی باعث میشود مجسمه به مرور زمان تیره شود، در صورت اقدام برای شستوشو یا لایه برداری، این عمل باید به طور یکدست و هماهنگ در سرتاسر مجسمه رخ دهد تا شاهد چنین اتفاقی برای یک اثر ملی و ارزشمند نباشیم.
اکنون باید دید مجسمههای شیر میدان حر که قبلا هم با حواشی متعددی به علت تخریب رو به رو شده بودند، در وضعیتی که اکنون دو رنگ شدهاند به چه سرنوشتی دچار خواهند شد؟ آیا این مجسمهها نیز پس از شست و شو یه سرنوشتی مشابه تندیس فردوسی دچار خواهند شد یا اینکه این بار قائله ختم به خیر خواهد شد. البته ممکن است که این مجسمهها که همچون بسیاری دیگر از مجسمههای معروف شهری تا مدتهای مدیدی قرعه مرمت به نامشان نیفتد و فعلا همین طور که هستند باقی بمانند.
البته نکته دیگری که باید درباره شیرهای میدان حر در نظر گرفت این است که چند شیر میدان، از متریال مشابهی نیستند؛ در حقیقت دو شیری که برای بار سوم به میدان اضافه شدند، در بار اول از جنس مس بوده، بار دوم فایبرگلاس و بار سوم از متریال محکمتری مانند بتون و فایبر ساخته شدهاند تا مدت عمر طولانیتری داشته باشند.
ولی به هر جهت این مجسمهها آنگونه که باید با یکدیگر هماهنگی ندارند و اکنون هم که مجسمههای مسی به آن وضعیت دو رنگی درآمدهاند کار خرابتر شده است؛ هرچند به علت وضعیتی که مجسمههای ساخته شده از جنس فایبر دچارش شده بودند، چارهای جز تخریب و بازسازی نبود.
همچنین زمانی که شیرهای میدان حر تخریب و در مرداد ۱۴۰۰ ترمیم شدند، قرار بود به فاصله چند ماه، دیگر شیرها نیز ترمیم شوند اما هنوز بعد از گذشت بیش از یک سال خبری از ترمیم این شیرها نیست که البته به گفته مقامات مسوول این تعویق آگاهانه و برای بررسی بیشتر است.