نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

«مدرسه ژاندارک» را دریابید

مدرسه ژاندارک

«مدرسه ژاندارک»، از مدرسه‌های قدیمی تهران است که در شمال منطقه ۱۲ تهران، در خیابان منوچهری، انتهای کوچه ژاندارک قرار دارد. در برخی منابع آمده که این مدرسه از نخستین مدارس دخترانه ایران بوده است که نیکلا مارکُف ـ معمار روس ـ در سال ۱۳۱۰ خورشیدی بنای اصلی آن را ساخت و سال ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ثبت شد، اما نکته قابل تأمل درباره مدرسه دخترانه «ژاندارک» تبدیل آن به یک مدرسه پسرانه و رها شدن و بلااستفاده گذاشتن بخش‌هایی از این مدرسه است.

به گزارش هفت گرد، اگر بخواهیم درباره پیشینه و چگونگی ساخت این مدرسه بگوییم، باید به سال ۱۲۴۰ هجری شمسی (۱۸۶۲ میلادی) بازگردیم؛ زمانی که مدرسه پسرانه «سن لوئی» در تهران آغاز به کار می‌کند، مدیریت مدرسه «سن لوئی» با کشیشان لازاریست فرانسوی بود و پس از آن در سال‌ها بعد مدرسه «سن لوئی» دخترانه با نام «ژاندارک» با مدیریت خواهران روحانی «سن ژوزف» آغاز به کار کرد. خواهران روحانی مدرسۀ «ژاندارک» قبل از این‌ که برای مدرسه فعالیت داشته باشند، یک مرکز خیریه در تهران دایر کردند؛ محلی کوچک در خیابان جمهوری که هنوز هم به عنوان خانه سالمندان فعال است. (ژاندارک: زنی فرانسوی بود که برای نجات فرانسه از سلطه انگلیسی‌ها خدمات زیادی انجام داد و برای آن‌ها بانویی مقدس و مهم محسوب می‌شود.)

مکان سابق «مدرسه ژاندارک» کوچک بود و خواهران سن ژوزف تصمیم می‌گیرند در محلی بزرگ‌تر این مدرسه دخترانه را دایر کنند. بنابراین «مشیرالدوله پیرنیا» از رجال قاجاری، بخشی از باغ خانه‌اش به مساحت حدود ۶۲۰۰ متر مربع را برای ساختن مدرسه به آن‌ها هدیه می‌کند و به دلیل دوستی با «نیکلا مارکف» ساخت و طراحی این مدرسه را به او می‌سپارد. این معمار در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، کالج آمریکایی‌ها (مدرسه البرز) را می‌سازد، به همین دلیل بسیاری مدرسه ژاندارک را «البرز دخترانه» می‌دانند.

ورودی اصلی این مدرسه از خیابان منوچهری، کوچه ژاندارک و وردی فرعی آن از خیابان فردوسی، کوچه طاهری است. سمت شرق و شمال شرقی مدرسه، مجاور با مجموعه خانه‌های «مشیرالدوله پیرنیا» است و دو خانه دیوار به دیوار مدرسه دارای مالکیت خصوصی و متروکه است. برخی از واحدهای ساختمان‌های سمت غرب و شمال غربی مدرسه نیز دارای کاربری مسکونی و کارگاهی هستند. بخشی از قسمت غربی نیز دیوار به دیوار کلیسای ژاندارک است که امروزه خواهران کاتولیک در آن زندگی می‌کنند. سمت جنوب مدرسه نیز دیوار به دیوار خانه «سردار معتمد» است.

مریم اصغری‌نیا ـ پژوهشگر و کارشناس بافت و بناهای تاریخی ـ براساس پژوهشی که درباره این مدرسه انجام داده است، در توضیحات بیشتری درباره مدرسه ژاندارک، اظهار می‌کند: به دلیل افزایش تعداد دانش‌آموزان در دهه ۲۰ و ۳۰ بخش‌هایی به مدرسه اضافه می‌شود، بنایی در ضلع جنوب‌ شرقی بخش اصلی ساخته شده است که زمان آن هم‌دوره با ساخت مدارس مختلف در تهران توسط «رولان دوبرول»، معمار فرانسوی است و احتمال می‌رود این بخش نیز که در گذشته کلاس‌های آمادگی و دبستان در آن دایر بوده و برای محصلان آمادگی حیاطی جداگانه داشته، اثر «دوبرول» باشد؛ چراکه شیوه طراحی او در دبستان حافظ واقع در بازار تهران در مجاورت امام‌زاده زید (ع) مشابه طراحی این بخش است. در بخش ورودی از شمال و از انتهای بن‌بست ژاندارک نیز بخش دو طبقه‌ای ساخته شده که سالن بزرگی با کارکرد سالن انتظار و امتحانات را شامل می‌شد. این بخش موجب شده است که بنای اصلی از دید بیرونی پنهان شود و بخش دیگری در جنوب غربی برای دوره دبستان ساخته شد.

این پژوهشگر خانه‌ها و بافت تاریخی تهران ادامه می‌دهد: در دهه ۳۰، سالن ورزشی با سازه بتنی مدرن در غرب مدرسه ساخته می‌شود و در طبقه بالای آن کلاس‌هایی تعبیه می‌شود. این سازه به پیلوت بتنی مدرسه «کوشش» ارامنه تهران در خیابان میرزا کوچک‌خان شباهت بسیار دارد که این سازه پیلوت بتنی توسط «بابیک سرکسیان» ساخته شده است و با توجه به هم‌دوره بودن ساخت این دو بخش گمان می‌رود این بخش هم توسط این معمار ارمنی ساخته شده باشد.

اصغری‌نیا می‌گوید: نکته قابل توجه و ارزشمند درباره این مدرسه این است که حیاط پُشتی مدرسه که ساختمانی کوتاه و یک طبقه داشت، مدرسه‌ای برای دختران کم‌بضاعت و درمانگاه خیریه‌ای مخصوص مادران کم‌بضاعت بود.

او بیان می‌کند: مارکف روحیه معماری ایرانی را در این بنا به رخ کشیده است و نمای آن تلفیق هنرمندانه آجر و گچ است. استفاده از قوس‌های ایرانی، کاشی‌کاری‌ها در بالای قاب بازشوها و قطار بندی به صورت نواری در رخ‌بام بنا این نوع معماری را به خوبی نشان می‌دهد.

بنا بر اظهارات و مستندات اصغری‌نیا، «سرنوشت برای این مدرسه بالا و پایین‌های زیادی را رقم زده است.  در ابتدا مدرسه تحت مدیریت فرانسویان اداره می‌شد و تا چند سال پس از انقلاب اسلامی نیز در آن حضور داشتند و پس از آن در اختیار آموزش و پروش قرار داده می‌شود. «مدرسه ژاندارک» در ابتدا برای تحصیل دختران تارک دنیا و دختران ارمنی و اقلیت‌های مذهبی فعالیت داشت و بخش از مدرسه برای دختران کم‌بضاعت بود. بعد از مدتی، مسلمانان نیز اجازه ثبت‌نام در آن پیدا کردند. مدرسه از آغاز دو زبانه بود؛ فارسی و فرانسه، اما وزارت معارف مدت کوتاهی از آموزش زبان فرانسه در این مدرسه جلوگیری کرد و در دوره کوتاهی مدرسه صاحب دو نام «منوچهری» و «ژاندارک» بود. در سال ۱۳۵۸ مدرسه به دبیرستان دخترانه و سپس از سال ۱۳۵۹ تا ۷۰ به مرکز تربیت معلم دخترانه اختصاص یافت و پس از یک وقفه آموزشی در سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ دوباره به سه بخش دبستان «دخترانه عدل»، «دبستان پسرانه سجاد» و «راهنمایی و دبیرستان دخترانه سمیه» تقسیم و در سال ۱۳۷۶ به مرکز «پیش‌دانشگاهش شهید رجایی» اختصاص داده شد.

سرانجام «مدرسه ژاندارک» به دلیل ارزش‌های کالبدی، تاریخی و ساخت معمار بزرگی همچون نیکلا مارکف در زمستان ۱۳۷۸ به شماره ۲۹۲۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت می‌رسد و در سال‌های اخیر به «مرکز آموزش ضمن خدمت معلمان» و «دبیرستان بزرگسالان دخترانه هدایت و دبیرستان دخترانه امامت» تبدیل شده بود و سال گذشته بعد از دوره‌ای تعطیلی مدرسه، مرمت شد و امسال دوباره شاهد بازگشایی این مدرسه بودیم، اما اتفاق عجیب این بازگشایی این بود که این مدرسه امروز پسرانه شده است.

در حالی‌که این مدرسه پیش از انقلاب جزو مدارس تراز اول دخترانه تهران محسوب می‌شد و بانوان سرشناس و موفقی را مانند ملکه ملک‌زاده ـ باستان‌شناس و سکه‌شناس، فخرعظمی ازغون ـ روزنامه‌نگار و شاعر (مادر سیمین بهبهانی)، خواهر لوریس چکنواریان که در صنایع شیمی صاحب نام است، آذرنوش صدرسالک ـ موسیقیدان و نوازنده چنگ (همسر مجید انتظامی)، فرخ پارسا ـ اولین وزیر زن آموزش و پرورش در ایران در پهلوی دوم، رویا نونهالی و … پرورش داده است.»

به گفته اصغری‌نیا، یکی دیگر از ویژگی‌های جالب مدرسه ژاندارک این بود که آموزش خیاطی، آشپزی و خانه‌داری در کنار برنامه‌های آموزشی مدرسه به دختران داده می‌شد.

«کلیسای ژاندارک» 

این پژوهشگر بافت و بناهای تاریخی در ادامه درباره «کلیسای ژاندارک» توضیح می‌دهد: در قسمت جنوبی مدرسه ژاندارک، کلیسایی به همین نام ساخته شده است. این کلیسا پس از ساخت مدرسه ژاندارک توسط «آندره ژولین» و با همکاری یک مهندس ناظر ایتالیایی با توجه به سبک مدرسه ساخته می‌شود. تاریخ طراحی کلیسا ۱۹۳۹ میلادی (۱۳۱۸ هجری شمسی) است، اما در سال ۱۹۴۶ میلادی (۱۳۲۵ هجری شمسی) پس از پایان جنگ جهانی دوم کلیسا ساخته و بهره‌برداری می‌شود.

اصغری‌نیا می‌گوید: نکته قابل تأمل درباره معماری این کلیسا این است که اگر کسی از هویت و تاریخ آن اطلاعی نداشته باشد، اصلا احساس نمی‌کند که مدرسه و کلیسای ژاندارک با فاصله حدودی ۲۰ سال از هم و توسط دو معمار مختلف ساخته شده‌اند. معماری کلیسا به قدری شبیه و نزدیک با معماری مدرسه ساخته شده که بسیار زیبا و تماشایی است و کاملا با احترام به بنای مدرسه این کلیسا خلق شده است.

براساس مستندات این پژوهشگر، کلیسای ژاندارک از ابتدا به صورت خصوصی و متعلق به فرقه لازاریت‌های کاتولیک بوده و در حال حاضر هم محل زندگی خواهران کاتولیک است.

لوزام‌تحریر «مدرسه ژاندارک» به خاطره‌ها پیوست 

اصغری‌نیا در ادامۀ معرفی مدرسه ژاندارک بیان می‌کند: یکی از یادگاری‌های کوچه ژندارک که به ارزش معنوی این محله ومدرسه می‌افزاید، وجود یکی از  قدیمی‌ترین فروشگاه‌های لوازم تحریر و لوازم نقاشی تهران بوده، این مغازه در خیابان منوچهری، مجاور کوچه ژاندارک قرار داشت که تا سال گذشته هم توسط صاحبان قدیمی آن دایر بود، اما چند ماه پیش این مغازه فروخته شد و در حال حاضر خالی است.

این پژوهشگر و کارشناس بافت و بناهای تاریخی درباره وضعیت امروز مدرسه ژاندارک نیز به ایسنا می‌گوید: این مدرسه به چند دلیل پسرانۀ امروز شده است؛ کارگاه‌ها در کوچه‌ «ژاندارک» زیاد شده و تردد در این محله برای دختران سخت است، همچنین مدرسه به قدری بزرگ است که ساماندهی تمام آن امکان‌پذیر نیست. مالکیت مدرسه ژاندراک به عهده آموزش و پرورش است. دو سال پیش با وزیر آموزش و پرورش جلسه‌ای داشتم و درباره این مدرسه پیشنهادی مطرح کردم که بخشی از آن برای خدمات شهری مانند موزه یا … استفاده شود و تورهای گردشگری از آن بهره ببرند. در حال حاضر وضعیت کوچه ژاندارک نابسامان است، چون مردم در آنجا رفت‌وآمد ندارند و تجربه ثابت کرده است وقتی پای مردم عادی و گردشگران به محله‌ای باز شود، شرایط نابسامان آن تغییر می‌کند و روبراه می‌شود، اما امروز تورهای گردشگری اجازه ورود به این مدرسه را ندارند. این مدرسه می‌تواند دوباره دخترانه شود، در صورتی‌که امنیت به کوچه آن بازگردد.

او اضافه می‌کند: در حال حاضر تنها بخشی از «مدرسه ژاندارک» استفاده می‌شود و مابقی آن بدون استفاده مانده است، در حالی‌که می‌توان به جز بخش مدرسه، به قسمت‌های دیگر آن کاربری فرهنگی ـ آموزشی دیگری داد و تمام قسمت‌های آن احیا شود. زمین این مدرسه هنوز خاکی است و بچه‌ها در زمین خاک بازی می‌کنند. آموزش و پرورش به این مدرسه دینش را ادا کرد و آن را مرمت کرد، اما میراث‌فرهنگی و  شهرداری می‌خواهند برای آن چه کار کنند؟ موضوع این است که نهادی به این مدرسه کمک نمی‌کند.

خروج از نسخه موبایل