فرشته حسینی با فیلم «اقامت در میان خدایان» برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره اترانتو ایتالیا شد. این جشنواره که پنجمین سال برگزاری آن است در یکی از شهرهای ساحلی و تاریخی ایتالیا در منطقه لچه برگزار می شود.
«اقامت در میان خدایان» به کارگردانی ووک رسومویچ محصول مشترک کشورهای صربستان، ایتالیا و کرواسی است و روایت زن افغان جوانی است که در اوج موج مهاجرت از خاورمیانه به اروپا به بلگراد می رسد اما متوجه می شود برادر جوانش سه هفته پیش در رودخانه این شهر غرق شده و حالا او باید جنازه او را به خاک بسپارد. علاوه بر فرشته حسینی، رضا اخلاقی راد و برانکا کاتیچ دیگر بازیگران این فیلم هستند. این فیلم پیشتر در جشنواره فیلم سارایوو هم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم شد.
نگاهی به کارنامه هنری فرشته حسینی از ابتدای حضورش در سینما
فرشته حسینی بازیگر ایرانی افغانتبار سینما و تئاتر، متولد ۶ اردیبهشت ۱۳۷۶ در تهران است. وی از سال ۱۳۸۸ فعالیت خود را در زمنیه بازیگری آغاز نمود. فرشته حسینی تحت هدایت بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران به نام های اصغر محبی، مهتاب نصیرپور و محمد رحمانیان، دانش بازیگری را فراگرفت و با نقش آفرینی در فیلم رفتن، به کارگردانی نوید محمودی، موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره بینالمللی فیلم مراکش شد. از دیگر افتخارات او می توان به کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن از چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر اشاره کرد. او برای اولینبار در سال ۱۳۹۴ در مستند «من یک بازیگر شادم» ساخته سامره رضایی جلوی دوربین رفت. این فیلم که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه شده بود، توانست برنده جایزه حقوق بشر جشنواره بینالمللی فیلم مستند استهکلم و جشنواره بینالمللی فیلم مستند زنان کابل شود. مستند «من یک بازیگر شادم» در ۲ اپیزود مجزا با محوریت دو دختر نوجوان به نامهای حکیمه و سکینه روایت میشود که درباره دو مهاجر افغانستانی است که در شهرکهایی دورافتاده در حومه تهران زندگی میکنند. آنها با وجود مشکلاتی که در خانواده و اجتماع دارند در سر رویای بازیگری را میپرورانند.
همکاری با برادران محمودی
حسینی در روزگاری که سناش به بیست سال هم نرسیده بود، با قرار گرفتن جلوی دوربین برادران محمودی، در فیلم «رفتن» خوش درخشید و آنقدر خوب بود که بعدها دو بار دیگر در «شکستن همزمان بیست استخوان» و «هفت و نیم» با آنها همکاری کرد. حسینی برای بازی در این فیلم موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره بینالمللی مراکش شد. رفتن که نماینده کشور افغانستان در آکادمی اسکار بود، فیلمی است درباره مهاجران افغانستانی که به نمایش مصائب عشق در غربت و مهاجرت پرداخته و فرشته حسینی در آن بهعنوان شخصیت اصلی به ایفای نقش پرداخته است.
همکاریهای حسینی با تیم برادران محمودی بعد از این فیلم ادامه پیدا کرد. حضور او در ساختههای شاخصترین کارگردانان فعال این عرصه بیشک تاثیر بهسزایی در کارنامه کاریاش گذاشت. کاراکتر آرام او در «شکستن همزمان بیست استخوان» با اینکه دیالوگهای بسیار کمی دارد و یک نقش محوری محسوب نمیشود اما به خوبی حس خود را منتقل میکند. به یاد آورید نگاههایی را که بدون اضافهگویی با محسن تنابنده رد و بدل میکند و سبب انتقال بیشترین حس صحنه را فراهم میسازد.
کاراکتر فرشته کمی مرموز، پنهانکار و ترسو است اما مخاطب خیلی سریع با او همذاتپنداری میکند چرا که اساسا او را بیتقصیر میداند و اهمیت بازی حسینی در برقراری چنین احساسی در مخاطب است. اگر بتوان «پرفورمنس» را سطح درک یک بازیگر از نقشی که آن را بازی میکند، تعریف کرد؛ میتوان گفت حسینی در این فیلم پرفورمنس را قابلتوجه، عرضه و نمایان میکند.
یلدا، سونامی و قورباغه
او با دو فیلم «یلدا» و «سونامی»، توانسته تواناییهای خود در عرصه بازیگری را بیشازپیش آشکار کند. این دو فیلم شاید آثار درجه یک و شاخصی در سینمای امروز ایران نباشند، اما به ترتیب قدرت او در انتقال احساسات با استفاده از اجزای صورت و توانایی بالای او در ادای دقیق و متبحرانه دیالوگها را نشان میدهند. حسینی در این فیلمها دو نقش از دو جهان متفاوت را به شکلی باورپذیر ارائه میکند؛ بهویژه با نقش نسبتا کوتاهاش در «یلدا»، به چهره شاخص فیلمی تبدیل میشود که فیلمنامه ملتهب و حساس آن، زمینه مناسبی برای بروز قدرت بازیگری بازیگراناش را فراهم آورده است.
«قورباغه» منفیترین نقش کارنامه حسینی است. کاراکتری آرام و کمحرف که هیچگاه نمیدانی در ذهنش چه میگذرد. بازیای که با واکنش فراوان منتقدان روبهرو شد.
کاظم راستی منتقد فیلم درباره بازی حسینی در سریال قورباغه مینویسد: «بیرون آمدن یک بازیگر از بلاتکلیفی برنامهریزی شده میتواند به پدیده غافلگیرکننده یک سریال بدل شود. دراینمیان چهره آرام و مظلوم فرشته حسینی در نقش لیلا بهعنوان خواهر نوید محمدزاده در نقش نوری در سریال قورباغه بسیار حساب شده و ارزشمند به تصویر کشیده شده است. شما در پشت یک شمایل کمتحرک انسانی، داستانی پر از شرارت و فلاکت مییابید که توان گویشاش به زبان تصویر میتواند هم تکاندهنده و هم اغناکننده باشد.»
اولین دیپلم افتخار در نخستین فیلم جنگی
فرشته حسینی در دسته دختران شخصیتی در یاد ماندنی را می آفریند که کوچکترین قرابتی با نقشهای پیشیناش ندارد. دختری که برای هدفش حتی از خانواده نیز می گذرد و در راه آرمان دفاع از وطن، در برابر پدرش هم می ایستد. این نقشی است که در بعد فیزیکی، توان و قدرتی فراوان می طلبد تا در حجم گستردهی صحنه های اکشن و درگیری نمودی درست یابد و به حق حضور حسینی و انرژیاش در ایفای این کاراکتر، مثال زدنی است و یک آشنایی زدایی تام و تمام را از سایر نقش های قبلی اش رقم می زند. ساخت و در آوردن ابعاد لهجهی جنوبی دیگر دستاورد حسینی علاوه بر بازی بدنی در این کاراکتر است. او برای بازی در دسته دختران (۱۴۰۰) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره فیلم فجر شد، اما در نهایت دیپلم افتخار را دریافت کرد.
کاراکتر هنگامه شخصیت محوری جنگل آسفالت
«جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش، یکی از مهمترین سریالهای اخیر شبکه نمایش خانگی است. بخشی از موفقیت سریال به بازی قدرتمند بازیگران آن برمیگردد. فرشته حسینی، یکی از مهمترین بازیگران سریال است و در موفقیت آن نقش بسیاری دارد. او هم استایلش متناسب با این نقش است و هم تلاش زیادی برای نزدیک شدن به دختری در جایگاه هنگامه کرده است. اهمیت نقش هنگامه شخصیت اصلی سریال «جنگل آسفالت» است و همه اتفاقها به نحوی پیرامون حضور او شکل گرفته، درواقع با اینکه هنگامه در همه خردهروایتها حضور ندارد اما تاثیرش را میتوان روی تکتک ماجراها دید.
یکی از دلایل موفقیت سریال «جنگل آسفالت» به انتخاب و بازی قدرتمند بازیگران آن برمیگردد. فرشته حسینی برای نقش هنگامه، خیلی خوب در قالب دختری از طبقه فرودست جامعه فرو رفته؛ دختری که به تنهایی تلاش میکند زندگی خودش و خانوادهاش را سروسامان دهد. حسینی در جایگاه هنگامه، احساساتش را سخت بروز میدهد و چهرهاش معمولا سرسخت و جدی به نظر میرسد. در مواجهه با پاشا، ایرج و حتی خانواده مقتولی که قرار است رضایت برادرش را از آنها بگیرد، غرورش را حفظ میکند و اجازه نمیدهد هیچکس به خاطر موقعیتش به او ترحم کند. حسینی حالات چهره و شیوه نگاه و لحن صحبت کردنش را طوری تنظیم کرده که این احساسات کاملا دقیق منتقل میشود. علاوه بر اینها سعی کرده است هنگام دودیدن و گل زدن در زمین فوتبال بسیار باورپذیر به نظر برسد؛ بهطوری که بتوانیم او را در جایگاه یک دختر فوتبالیست موفق و کاربلد بپذیریم.
آخرین حضور سینمایی در سینمای ایران
فیلم «چرا گریه نمیکنی» ساخته علیرضا معتمدی آخرین فیلم اکران شده حسینی در ایران است که با موفقیت تجاری زیادی همراه نبود اما بازی متفاوتی را از او شاهد بودیم . او در این فیلمهم نقش معشوقه علی شهنازِ به تهخط رسیده را بازی میکند. او جوان است، جذاب است و دنیا را امیدوارانهتر از علی میبیند. در ابعاد کلانتر هم نماینده نسل تازهتری است که در جنجالهای سالهای اخیر حضور مستقیمی نداشته و حالا با دیدی تازه و متفاوت به جهان، حضورش میتواند روزنه امیدی برای تغییراتی باشد که پیشتر، آدمهایی از نسل علی در پی رقمزدن آن بودهاند. حسینی در این فیلم، استایل جالب و درستی دارد. او لباسهایی با طرحها و رنگهای خاص و متنوع دیده میشود. دنیای او با محدودیتها فاصله دارد؛ نه اینکه در جهان و جامعهای متفاوت از علی زندگی میکند، اما دنیای خودساختهای دارد که از نظر ذهنی به محدودیتها نه میگوید. استفاده از طرحهای عجیب، مدلهای متنوع و نوعی راحتی در کلام و پوشش، نشان میدهد که حتی اگر این دنیا نخواهد هم با قصد تغییری که در فرشتهها و نسل جدید وجود دارد، آینده متفاوت رقم خواهد خورد.
«بیسروصدا» آخرین فیلم او به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی است ، دیگر بازیگران این فیلم پیمان معادی، هانیه توسلی و مهران غفوریان هستند.