نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

«اصول تصوف شمس؛ چراغ راه عشق مولانا»

«اصول تصوف» شمس تبریزی ؛ بر اساس مقالات شمس
کتاب «اصول تصوف» منسوب به شمس تبریزی، گرچه شهرت او بیشتر به سبب گفت‌وگوها و مقالاتش در کنار مولاناست، جایگاه ویژه‌ای در شناخت لایه‌های اندیشۀ عرفانی او دارد. این اثر نه یک رساله‌ رسمی به سبک متون کلاسیک تصوف، بلکه مجموعه‌ای از نکات، توصیه‌ها و شرح تجربه‌های سلوکی است که می‌توان آن را نوعی منشور کوتاه برای اهل طریق دانست.
در «اصول تصوف»، شمس بیش از هر چیز بر جوهر صدق و بی‌پیرایگی سالک تأکید می‌کند. او معتقد است که اساس راه، حقیقت‌جویی است، نه ظواهر و آداب فریبنده. بر همین مبنا، زهد و ریاضت اگر تهی از عشق الهی باشند، ابزاری بی‌روح‌اند. نگاه شمس، برخلاف بسیاری از صوفیان عصر خود، بر حرارت عشق و جرأت بر شکستن قالب‌های تقلیدی استوار است؛ سالک باید از بند عادت و قید تظاهر رها شود.
این کتاب در چند فصل یا باب کوتاه، از مسائلی چون صحبت با اهل دل، پرهیز از همنشینی با جاهلان، صداقت در اقوال و افعال، مجاهدت نفس، و یاد مستمر حق سخن می‌گوید. زبان آن ترکیبی از نثر فارسی و گاه تعابیر عربی است، که نشان از گستره فرهنگی و علمی شمس دارد. بسیاری از جملات آن، صراحت و برندگی خاصی دارد؛ گویی شمس بی‌هیچ پرده‌پوشی می‌خواهد سالک را با آینه خود روبه‌رو کند.
وجه مهم «اصول تصوف» این است که در آن، شمس جایگاهی برای استاد و مریدی به معنی ظاهری قائل نیست، بلکه بر رابطه روحی و قلبی تأکید دارد. او باور دارد که صحبت حقیقی، یعنی دیدار دو روح که در طلب یک حقیقت می‌کوشند، خود تربیت می‌آورد. این نگاه را می‌توان در دیدار تاریخی او با مولانا نیز دید که بر اساس همین فلسفه شکل گرفت و چرخ زندگی مولانا را دگرگون کرد.
در پایان، «اصول تصوف» را باید نه صرفاً به‌عنوان یک متن آموزشی، بلکه همچون آینه‌ای برای بازتاب روح بی‌قرار شمس خواند. هر بند آن، دعوتی به گذشتن از سطح و رسیدن به عمق است؛ همان‌گونه که شمس خود، آفتابی بود که بر بلندای عشق و حقیقت بی‌غروب ایستاد. برای اهل عرفان، این کتاب می‌تواند همچنان چراغ راهی باشد که در گذر قرن‌ها فروغش کم نشده است.

خروج از نسخه موبایل