«عطار» رایحه ماندگار نیشابور است
آسمان عرفان ایران ستارگان فروزنده ی بسیاری دارد که از آن میان نام «عطار» این شاعر نام آشنا بر پهنه آن می درخشد.
«محمدرضا شفیعی کدکنی»، در مقدمهای که بر «منطقالطیر» نوشته، اشاره میکند که شخصیت عطار در «ابر ابهام» است و تنها میدانیم که او در نیمهی دوم قرن شش و ربع اول قرن هفتم میزیسته است، زادگاه او نیشابور و نامش، آنگونه که عطار گاهی در اشعارش به همنامی خود با پیامبر اسلام اشاره میکند، «محمد» بودهاست.
عطار، داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید سلسلهی خاصی از مشایخ تصوف نبود و به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت. از این باب در بیشتر شعرهایش از خود به نام «عطار» یاد میکند، گاهی نیز لفظ «فرید» را که مخفف لقبش «فریدالدین» است، برای تخلص میآورد.
وی علاقهای به مدرسه و خانقاه نشان نمیداد و دوست داشت راه عرفان را از داروخانه پیدا کند؛ علاوه بر این شغل عطاری خود، عامل بینیازی و بیرغبتی عطار به مدحگویی برای پادشاهان شد.
آثار به جا مانده از وی بسیار ارزشمند و گرانبها هستند. در این راستا میتوان به دیوان اشعار، اسرارنامه، الهینامه، منطق الطیر و… اشاره کرد و همچنین آثار منثور وی شامل اخوانالصفا و تذکرةالاولیا است.
مرگ این شاعر نامی و پرآوازه در سال ۶۱۸ هجری قمری، به هنگام حملهی مغول بود و در نزدیکی دروازه شهر به دست سربازان مغول رقم خوردهاست و متاسفانه، تمام آثار وی سوزانده شد و آثاری که از وی در دست است، تنها آثاریست که قبل از حملهی مغول، به سایر شهرها برده شده بودند.
آرامگاه فریدالدین عطار نیشابوری، در محله باستانی شادیاخ نیشابور واقع شدهاست.
حال که نیشابور به واسطه شهرت و آوازه عطار و رایحه او، نام دیگری یافته و ایرانزمین از یمن حضورش، اعتباری دیگر؛ پاسداشت نام چنین انسانهایی وظیفهای است که تنها با گرامیداشت راه و اندیشهشان، محقق میشود.