نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

آیا هوش مصنوعی می‌تواند بر ضعف‌های انسان غلبه کند؟

هوش مصنوعی مانند هر فن‌آوری دیگری، مزایا و معایبی دارد اما از ویژگی‌های برجسته‌ای نیز برخوردار است که پرداختن به آنها خالی از لطف نیست.

به گزارش هفت‌گرد و به نقل از فوربس، بسیاری از مزایای هوش مصنوعی به‌‎خوبی شناخته‌ شده، قابل درک و تبلیغ کردن هستند. محدودیت‌های این فن‌آوری نیز به‌خوبی شناخته شده‌اند اما ویژگی‌های برجسته دیگری وجود دارند که اگرچه اغلب به آنها اشاره نمی‌شود اما در خور توجه هستند.

مزایای هوش مصنوعی

اپلیکیشن‌های کاربردی هوش مصنوعی می‌توانند وظایف فوق‌العاده پیچیده را به راحتی انجام دهند. آنها می‌توانند توصیه‌هایی را برای موزیک بعدی که ممکن است از آن لذت ببرید، ارائه کنند یا وظایفی را در سطحی از حجم و دقت انجام دهند که متخصصان انسان نمی‌توانند از عهده آنها برآیند. با کمک هوش مصنوعی می‌توان کارهای یکنواخت و در عین حال مهم را بدون نقص انجام داد.

محدودیت‌های هوش مصنوعی

به‌رغم وجود چنین مزایایی، مقالات بسیاری که در مورد انسان‌ها نوشته شده‌اند، نشان می‌دهند که هوش مصنوعی فاقد توانایی‌هایی است که فقط انسان‌ها آنها را دارند. این مقالات اغلب استدلال می‌کنند که انسان‌ها و هوش مصنوعی باید با هم کار کنند و هوش مصنوعی، توانایی‌های انسان را افزایش می‌دهد. ما می‌توانیم شرایط در حال تغییر را تصور، پیش‌بینی، احساس و قضاوت کنیم. از آنجا که هوش مصنوعی گسترده‌تر هنوز در دسترس نیست، مدل‌های هوش مصنوعی کنونی که در کارهای محدود عالی هستند، هنوز از راهنمایی‌های انسانی بهره می‌برند.

فراتر از بدیهیات، هوش مصنوعی دارای مزایایی است که مستقیما با نقاط ضعف انسان مطابقت دارند. هوش مصنوعی برخلاف انسان، احتمالات را درک می‌کند، سوگیری ندارد، سازگار است و از خطرات بی‌رویه دوری می‌کند.

احتمالات و پیامدها

انسان‌ها پیامدها را درک می‌کنند اما عموما در پردازش احتمالات، ضعیف هستند. بازی  “Let’s Make a Deal” نمونه‌ای است که در آن، انسان‌ها عدم درک احتمالات و به‌روزرسانی را نشان می‌دهند. در این بازی، سه در وجود دارد که پشت یکی از آنها خودرو و پشت دو در دیگر یک بز هست. شرکت‌کننده به‌طور تصادفی دری را انتخاب می‌کند و مجری یکی از درهای دیگر را که یک بز پشت آنها هست، باز می‌کند. سپس، مجری به شرکت‌کننده فرصت می‌دهد تا در بسته دیگری را انتخاب کند. معلوم می‌شود که مجری با باز کردن یک در، اطلاعات اضافی به شرکت‌کننده داده است و اگر شرکت‌کننده همیشه امکان تغییر انتخاب را داشته باشد، در دو سوم مواقع می‌تواند جایزه را برنده شود.

سوگیری

انسان‌ها سوگیری‌های زیادی دارند که ممکن است آنها را غریزه بنامیم یا نام دیگری بر آنها بگذاریم. سوگیری تایید شاید رایج‌ترین نوع آن باشد. ما با توجه به این نوع سوگیری، اطلاعاتی را جستجو و تفسیر می‌کنیم که از یک فرضیه یا نظریه از پیش‌ساخته‌شده پشتیبانی می‌کنند. دو انسان می‌توانند یک برنامه خبری را تماشا کنند و نتیجه‌گیری‌های متفاوتی در مورد رویدادهای روز داشته باشند. در مقابل، سوگیری در هوش مصنوعی فقط از طریق داده‌هایی آشکار می‌شود که برای یادگیری به آن می‌دهیم. سوگیری هوش مصنوعی به جای پیچیدگی در حال تغییر تجربیات، خاطرات، باورها و ترس‌های انسانی، به مجموعه داده‌های مشخصی محدود می‌شود. از این نظر، سوگیری هوش مصنوعی مسلما گسسته‌تر و قابل‌حل‌تر از سوگیری انسانی است.

سوگیری

سازگاری

هوش مصنوعی، ثابت است و آنچه را که به طور مداوم می‌خواهیم، انجام می‌دهد؛ مگر این‌که غیر از این به آن بگوییم. یکی از ویژگی‌های ثابت انسان‌ها این است که در ورزش، رژیم غذایی و مسیرهایی که برای رسیدن به محل کار طی می‌کنند، سازگار نیستند. علاوه بر این، انسان‌ها راه‌هایی را برای توجیه ناسازگاری‌های خود پیدا می‌کنند. بدین ترتیب، قابل درک است که شرایط یک بیمار با علائم مشابه و مراجعه به یک پزشک مشابه ممکن است در زمان‌های مختلف، به تشخیص‌های متفاوتی بینجامد. هوش مصنوعی، سازگاری رویه و نتیجه را تضمین می‌کند؛ مشروط بر این‌که جمعیت مورد نظر، انحراف زیادی نداشته باشد.

ریسک‌پذیری

هوش مصنوعی ریسک نمی‌کند اما انسان‌ها ریسک‌پذیر هستند. به همین دلیل است که ما می‌خواهیم هوش انسانی، هوش مصنوعی را تقویت کند. قدرت نبوغ انسان، ریسک کردن و امکان شرط‌بندی روی آن است. در هر حال، این خطر گاهی اوقات در عمل، ناکارآمد ظاهر می‌شود؛ مانند فاجعه شاتل فضایی “چلنجر”(Challenger) که خدمه آن از بین رفتند. حتی با وجود این که یک مهندس با اشاره به نگرانی‌های ایمنی ناشی از نقص طراحی، بر تأخیر در پرتاب تاکید کرد اما شاتل طبق برنامه بالا رفت و حدود یک دقیقه پس از بلند شدن منفجر شد. “دایان وان”(Diane Vaughan)، جامعه‌شناس، در تحلیل خود از آن فاجعه مرگبار سال ۱۹۸۶، اصطلاح “عادی‌سازی انحراف”(normalization of deviance) را برای توصیف گروه‌هایی ابداع کرد که نسبت به اقدامات نادرست، حساسیت‌زدایی می‌کنند. اگر هوش مصنوعی به کار گرفته می‌شد، به طور عینی ارزیابی می‌کرد و تشخیص می‌داد که پرتاب باید به تعویق بیفتد.

ریسک پذیری

بنابراین می‌توان گفت که هوش مصنوعی نمی‌تواند تصور، پیش‌بینی، احساس و قضاوت کند اما احتمالات را درک می‌کند، سوگیری جدیدی ندارد، سازگار است و از خطرات ناروا دوری می‌کند. این واقعیت که ما انسان‌ها می‌توانیم احساس و قضاوت کنیم، ممکن است همیشه به نفع ما نباشد./ف

خروج از نسخه موبایل