رضــا کیانیــان : میتوانم مخالفم را تحمل کنم!
مــن جشــنواره فیلــم فجــر را تحریــم نمــی کنــم و معتقــدم بایــد بگــذارم کسـانی کـه بـه جشـنواره اعتقـاد دارنـد آن را برگـزار کننـد. برخـی نمیتواننــد مخالــف خــود را تحمــل کننــد ولــی مــن میتوانــم مخالــف خــود را تحمــل کنــم. حتــی اگــر در قــدرت باشــم هــم میتوانــم مخالــف خــود را تحمــل کنــم.» به گزارش هفت گرد؛ رضــا کیانیــان کــه حــالا در ســالهای آغازیــن هفتــاد ســالگی قــرار دارد، در گفتوگــو بــا نشــریه چهــل و یکمیــن جشــنواره بینالمللـی فیلـم فجـر از فـراز و فرودهـای فکـریاش طـی ایـن سـالها گفـت و تاکیـد کـرد کـه انسـان همـواره در حـال تغییـر اســت . او در مـورد تجربـه همـکاریاش بـا ابراهیـم حاتمـی کیـا در فیلـم »آژانـس شیشـه ای» نیـز یـک شـاه جملـه گفـت: «بـه حاتمیکیا گفتــم تــو بــه لحــاظ عاطفــی میتوانــی طرفــدار حــاج کاظــم باشــی ولــی بگــذار مــن بــه لحــاظ عقلانــی طرفــدار سلحشــور باشــم«.
رضــا کیانیــان فعالیــت در ســینما را از ســال ۱۳۶۸ بــا حضــور در فیلـم «تمـام وسوسـههای زمیـن» سـاخته حمیـد سـمندریان آغــاز کــرد. «کیمیــا» ســاخته احمدرضــا درویــش نخســتین کار قابــل توجــه او بــود و«آژانــس شیشــهای» نقطــه اوجــش در ســینما.
او در شــانزدهمین دوره جشــنواره فیلــم فجــر بــرای بـازی در فیلـم «آژانـس شیشـهای»، جایـزه بهتریـن بازیگـر نقش دوم را گرفـت و در سـیزدهمین دوره جشـنواره فیلـم فجـر بـرای بــازی در فیلــم «کیمیــا» کاندیــدای دریافــت جایــزه بهتریــن بازیگـر مـرد نقـش دوم شـد.
فیلمهـای «سگکشـی»، «سـینما سینماســت»، «گاهــی بــه آســمان نــگاه کــن»، «ماهیهــا عاشـق میشـوند»، «یـک حبـه قنـد»، «فـرش بـاد»، «یـک تکـه نـان»، «روبـان قرمـز» و «کفشهایـم کـو؟» از کارهـای شـاخص او بهشـمار مـیرود و کیانیـان در ایـن آثـار بازیهـای متفـاوت و فوقالعـادهای را بـه نمایـش گذاشـت. او بـرای بـازی ماندگارش در فیلـم «خانـهای روی آب» نیـز سـیمرغ بلوریـن بهتریـن بازیگـر نقــش اول مــرد را از بیســتمین دوره جشــنواره فیلــم فجــر بــه دسـت آورد.
برجسـتهترین کار کیانیـان در تلویزیـون بـازی وی در سـریال «مختارنامـه» در نقـش عبـدالله بـن زبیـر، خلیفـه بـزرگ زبیـری در مکـه اسـت کـه عـلاوه بـر آن کـه متفاوتتریـن نقـش هنــری وی محســوب میشــود، اولیــن کار تاریخــی کیانیــان در نقــش یــک شــخصیت خاکســتری اســت. او یکــی از بازیگــران ثابــت مجموعــه تلویزیونــی «وکلای جــوان» نیــز بودهاســت. نمایشهــای «آنتیگونــه»، «خــرده بــورژوا»، «چهرههــای ســیمون ماشــا»، «ازدواج آقــای میسیســیپی» و »یــادگار ســالهای شــن» از جملــه کارهایــی اســت کــه کیانیــان از ســال ۱۳۴۵ بــه بعــد در عرصــه تئاتــر در آنهــا بـازی کـرده اسـت.
آقـای کیانیـان اولیـن فیلمـی از شـما که با اسـتقبال خیلــی خوبــی در ادوار جشــنواره فیلــم فجــر مواجــه شــد، چه فیلمی بود؟
فیلم «آژانس شیشهای«
در آن زمــان واکنشهــا نســبت بــه فیلــم چگونــه بود؟
فیلــم «آژانــس شیشــهای» زمــان دولــت هاشــمی رفســنجانی ســاخته شــد و زمــان آقــای خاتمــی نمایــش داده شـد. فیلمـی کـه هـم مـورد سـتایش روزنامـه کیهـان بـه عنـوان منتهی الیـه جنـاح راسـت قـرار گرفت و هـم مورد تاییـد روزنامههـای اصلـاح طلبـی مثـل جامعـه و …همـه از ایـن فیلـم تعریـف میکردنـد و در مـورد کمتـر فیلمـی ایـن اتفاقــی میافتــد. خــود مــا هــم انتظــار نداشــتیم و حتــی کارگـردان فیلـم انتظـار نداشـت اینقـدر فیلمـش مورد اسـتقبال طیفهــای مختلــف قــرار بگیــرد.
خیلــی هــم شــخصیت متفــاوت و تاریخســازی را بــازی کردید…
ممنــون. بــرای اینکــه در ایــن فیلــم حاتمــی کیــا اجــازه داد کــه نظراتـم را دربـاره ایـن نقـش بگویم. مـن در واقع هـم بازیگردان فیلــم بــودم و هــم مشــاور فیلمنامــه . فیلمنامــهای کــه از یــک نامــه شــروع شــد. همــان نامــه کــه حاجکاظــم بــه همســرش فاطمـه نوشـت و کـم کـم رشـد کـرد و شـد فیلمنامـه «آژانـس شیشـهای».
مـن حـدود ۳۵ روز بـا بازیگـران تمرین کـردم. در آن مـدت، در حیـن دوره تمرینـات، آخریـن تصحیحـات فیلمنامـه بر روی آن انجـام شـد. اگـر فیلمنامـهای را کـه چـاپ شـد، بـا فیلمـی کــه ســاخته شــد، مقایســه کنیــد، متوجــه تفاوتهــا وظرائــف میشــوید.
مــن در طــول ســاخت «آژانــس شیشــهای» در کنــار حاتمیکیــا بــودم و هــر روز نکاتــی را یــادآوری میکــردم چــون دسـتیارش بـودم. او خیلـی بازتـر از حـالا بـود و بـه پیشـنهادها گـوش میکـرد و البتـه متاسـفانه همـان هـم باعـث شـد تـا مـا از هــم جــدا بشــویم! بــه خاطــر اینکــه حاســدان و ناقــدان بــه ابراهیـم حاتمیکیـا گفتنـد کـه فیلـم «آژانـس شیشـهای» فیلـم تـو نیسـت و فیلـم رضـا کیانیـان اسـت! متاسـفانه! مـن البتـه در همـه مصاحبههـا میگفتـم کـه ایـن فیلـم، فیلـم آقـای حاتمـی کیاســت و مــن دســتیار او بــودم ولــی آن کســانی کــه دوســت نداشـتند ایـن همـکاری ادامـه پیـدا کنـد، باعـث شـدند کـه ایـن همـکاری ادامـه پیـدا نکنـد ولـی حاصـل خوبـی داشـت. در ایـن فیلــم هــم حــرف ایــن طــرف خــوب زده میشــد و هــم حــرف آن طــرف زده میشــد. مــن بــه حاتمیکیــا گفتــم تــو بــه لحــاظ عاطفـی میتوانـی طرفـدار حـاج کاظـم باشـی ولـی بگـذار مـن بـه لحـاظ عقلانـی طرفـدار سلحشـور باشم.
گویــا در یــک مصاحبــه شــخصیت سلحشــور بــا یــک حیوان مقایسه کرده بودید؟
بله با پلنگ مقایسه کرده بودم…
بــه نظــر میرســد بــا گذشــت ســالها، شــخصیت سلحشور هم محبوبتر شده است…
بلــه، همــان موقــع نمایــش و اکــران فیلــم، تهیهکننــده میگفــت از میــدان انقلاب بــه پاییــن، طرفــدار حــاج کاظــم هسـتند و از میـدان انقلاب بـه بالا طرفـدار سلحشـور. الان ایـن طـرز فکـر سلحشـور رشـد کـرده و طرفـدار بیشـتری دارد. چـون سلحشــور بــه حــاج کاظــم میگویــد تــو اصـلا بــرای بچــهات برنامهریــزی داری؟ میدانــی فردایــش چــه میشــود؟
و آن ســال، ســال دیــده شــدن شــما در کنــار فیلــم در جشــنواره شــانزدهم فیلــم فجــر بــود. و البتــه شــما بارهــا در جشـنواره حاضـر بودهایـد و موفقیتهـای دیگـری هـم بـه نـام خــود از فجــر داشــتهاید… نظرتــان دربــاره برگــزاری جشــنواره فیلم فجر چیست؟
از زمــان دولــت معجــزه هــزاره ســوم مــن بــه جشــنواره نرفتــم. بایــد بگویــم در دهههــای قبــل جشــنوارههای فیلــم فجــر، کیفیــت بهتــری داشــت و فیلمهــای بهتــری تولیــد میشــد. از زمــان احمدینــژاد جشــنواره از رونــق افتــاد. مــن جشــنواره را تحریـم نمیکنـم. مثـل دوران ۸۸ کـه تلویزیـون را تحریـم نکــردم. چــون تلویزیــون بــرای ماســت و آن را تحریــم نمیکنـم. مـن بـه تلویزیـون میگفتـم اگـر برنامـه زنـده داشـته باشـی میآیـم. مـن جشـنواره فیلـم فجـر را تحریـم نمیکنـم و معتقـدم بایـد بگـذارم کسـانی کـه به جشـنواره اعتقــاد دارنــد، آن را برگــزار کننــد. برخــی نمیتواننــد مخالــف خــود را تحمــل کننــد ولــی مــن میتوانــم مخالــف خــود را تحمــل کنــم. حتــی اگــر در قــدرت باشـم هـم میتوانـم مخالـف خـود را تحمـل کنـم. مـن سالهاسـت جشـنواره نمـیروم و ایـن بـه علـت مخالفـت بـا مدیـران و دولـت فعلی نیســت. آنهایــی کــه ادعــای آزادی دارنــد و تمریـن آزادی میکننـد بایـد بگذارنـد مخالـف آنهـا هـم حـرف خـود را بزنـد. اگـر بگذارنـد مخالـف حــرف خــود را بزنــد، گفتوگــو اتفــاق میافتــد. همــان چالشــی کــه سالهاســت در کشــور مــا فرامــوش شــده… بــرای گفتوگــو در کشــور هیــچ وقـت دیـر نیسـت. بگذاریـد جشـنواره کار خـودش را بکنـد و بعـد آن را نقـد کنیـد. بـه هـر حـال، مـن بـه این دلایــل بــه جشــنواره نمــیروم.
شــما اولیــن بــار بــا فیلــم «کیمیــا»، نامــزد دریافــت ســیمرغ در جشــنواره شــدید. الان فیلــم «کیمیــا» بــرای شــما چه جایگاهی دارد؟
بــرای مــن همــه فیلمهایــم اتفــاق مهمــی اســت. علتــش هــم ایــن اســت کــه در هــر فیلــم کاری کــردم کــه از روی تجربــه بــود. یعنـی میتوانسـت کل زندگـی مـن را بـر بـاد بدهـد. کل زندگـی هنـریام را. یعنـی کاری میکـردم کـه پلهای پشـت سـرم خـراب شـود. در نتیجـه همـهاش ریسـک بـود. در نوشـتههای قبلـیام نوشـته بـودم کـه چـرا «کیمیـا» بـرای مـن فیلـم مهمـی اسـت.
بـا بهمـن فرمـان آرا هـم چنـد فیلـم کار کردیـد و بـه نوعـی به عنوان بازیگر فیلمهای فرمان آرا شناخته میشوید…
مــن چنــد تــا فیلــم بــا حاتمیکیــا کار کــردم میگفتنــد تــو بازیگــر فیلمهــای حاتمیکیــا هســتی. وچنــد تــا فیلــم هــم بــا کمــال تبریــزی کار کــردم میگفتنــد تــو بازیگــر کمــال تبریــزی هســتی و بعــد بــا آقــای فرمــان آرا… انــگ زدن کار را آســان میکنــد. مــن انــگ نمیزنــم ، تحلیــل مــی کنــم. آنهایــی کــه پرچمشــان جلوتــر از خودشــان حرکــت میکنــد، خیلــی زیــاد قابــل اعتمــاد نیســتند. نــوع حــرف زدن، نــوع آرایــش ســرو صــورت و…. اینهــا پرچــم میشــود. قبــل از خودشــان پرچمشــان را میبینیــم. قبــل از آن کــه خودشــان بیاینــد پرچمشــان میآیــد. آنهــا پشــت پرچــم و عقایدشــان پنهــان شــدهاند، در صورتــی کــه مــن مهمتــر ازعقایــدم هســتم. چــون عقایــدم ممکــن اســت زمانــی تغییــر بکنــد. مــن کــه عـوض نمیشـوم. مـن یـک دورهای درس طلبگـی خوانـدم. یــا در دورهای چــپ مارکسیســت بــودم. یــا در دورهای دیگــر، مارکسیســت را کنــار گذاشــتم و بــه اشــکال دیگــری از تفکــر رو آوردم . حــرف آدم تغییــر میکنــد چــون آدم تغییــر میکنــد. در جامعــه مــا همانهایــی کــه پرچمشــان جلوتــر از خودشــان حرکــت میکنــد. آنهــا دوســت دارنــد بقیــه را مثــل خودشــان بســتهبندی کننــد. چــون خودشــان را در نوعــی تفکـر خـاص بسـته بنـدی کردنـد، چـون از طریـق بسـتهبندی بقیــه را میشناســند.
جذابترین خاطره شما از جشنواره چیست؟
ســر فیلــم «آژانــس شیشــهای» و اکــران آن در جشــنواره یــک آقایــی آمــد بــا آســتینهای بالا زده و تــازه وضــو گرفتــه… از بچههــای حراســت جشــنواره بــود. تــا مــن را دیــد گفــت: «آقــا کیانیــان! آقــا کیانیــان! وایســا کارت دارم.» یــک نفــر را صــدا زد، بعـد هـم گفـت: «ایـن هـم آقـا کیانیـان …از بچههـای خودمـان هســتند« .
فهمید که از خودشان هستید؟
مــن کلا از خودمــان هســتم و آدمهــا را خــط کشــی نمیکنــم. آدمهــا را همــان جــوری کــه هســتند قبــول دارم.
گفتید که از زمان احمدینژاد به جشنواره نرفتید؟
بله…
زمان روحانی هم نرفتید؟
مــن زمــان روحانــی هــم بــه جشــنواره نرفتــم. جشــنواره قبلا محــل رفتــن منتقــدان مطــرح بــود و الان سالهاســت کــه منتقــدان مطــرح در جشــنواره حضــور ندارنــد.