آقای وزیر! پیامهای مأیوسکننده مخابره نشود
جامعۀ باستانشناسی ایران با نقد تدوام سیاست «تفویض اختیارات»، در نامهای به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی انتظاراتی را مطرح و درخواست کرد: پیامهای مأیوسکننده به جامعۀ میراثی مخابره نشود. تداوم «تفویض اختیارات» پیام خوشایندی منتقل نمیکند.
به گزارش هفتگرد، در متن جامعه باستانشناسی ایران که در اختیار رسانهها قرار گرفته، خطاب به سیدرضا صالحی امیری آمده است: «میدانیم که هنوز مدت چندانی از حضور جنابعالی بر مسند وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نگذشته است. خود نیز اخیراً ابراز داشتهاید که انجام تغییرات نیاز به مطالعۀ بیشتر دارد و بر حسب ضرورت انجام خواهد شد. طبعاً بلافاصله نمیتوان توقع تحولات قابل توجه در این حوزه داشت اما این انتظار وجود دارد که پیامهای مأیوسکننده نیز به جامعۀ میراثی مخابره نشود. در این زمینه، آنچه دربارۀ تداوم «تفویض اختیارات» ابراز داشتهاید، با توجه به سابقۀ ناخوشایندی که طی سه سال گذشته دارد، پیام خوشایندی به جامعۀ میراثی منتقل نمیکند و دستکم توقع میرود نسبت به ابعاد و چگونگی آن روشنگری لازم انجام شود و از نگرانی دلسوزان میراث بکاهید.
به عنوان یک نهاد تخصصیِ غیردولتی، ضمن روا دانستن «فرصت مطالعه» برای انجام تغییراتِ ضروری، درخواست میکنیم آشکارا به جامعۀ میراثی پیام بدهید که سیاستهای نادرست پیشین را ادامه نخواهید داد. در این زمینه اجمالاً به چند نکتۀ دیگر نیز اشاره میکنیم:
«معاونت میراث فرهنگی» یکی از مهمترین و حساسترین اجزاء این وزارتخانه است. آسیبشناسی وضعیت این معاونت و انتخاب فردی متخصص، توانمند، مسئولیتپذیر و دغدغهمند از ضرورتهاست. معاون میراث فرهنگی ضمن اینکه میبایست دانش کافی از علوم میراثی داشته باشد، میبایست از جایگاه فرهنگی و تمدنی ایران نیز درک مناسبی داشته و از نگاه استراتژیک به مسئلۀ میراث بیبهره نباشد. اگر در معاونتهای اصلی وزارتخانه افراد متخصصِ کارآمدی که مقبولیت و صلاحیت داشته باشند قرار نگیرند، نمیتوان انتظار خروجی مطلوبی از استانها داشت. قاعدتاً اکنون بهخوبی میدانید که امروزه شرایط این معاونت و مدیریتهای ذیربط با آنچه برای حل مسائل میراث مورد انتظار است فاصله بسیاری دارد.
بخش اعظم مأموریتها و وظایف میراثی بر عهدۀ ادارات کل استانی است. متأسفانه عمدۀ استانها دچار سوء مدیریت، ضعف بدنۀ کارشناسی، نبودِ تعاملات مناسب و کمبود منابع هستند و فرصتهای کشور از دست میرود. امروز «یگان حفاظت میراث فرهنگی» بدون تجهیزات کافی و آموزشهای لازم، ناتوان در حفاظت از مواریث فرهنگی و تاریخی است. از این حیث، انتخاب مدیرانی متخصص که از کارآمدی، مقبولیت، توان برنامهریزی و سازماندهی برای حل مشکلات برخوردار باشند ضروری است (از این نظر، مدیریت ادارۀ کل میراث فرهنگی استان لرستان میتواند مثال و الگوی مناسبی باشد).
در «پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری» مدیریتی که طی کمتر از یکسالونیم گذشته مشغول فعالیت بوده است، بهرغم کوتاه بودن مدت مدیریت، کارنامۀ خوبی به جای گذاشته و این مرکز را از انفعال خارج کرده و برخی فعالیتهای بنیادی را پایهریزی کردهاند. این از معدود بخشهای وزارتخانه بوده که مدیریت تخصصی توانسته است با شفافیت و برنامهریزی اقدام به برخی کارها و تغییرات ضروری کند. امیدواریم با ثبات مدیریت در این بخش شاهد تداوم این فعالیتها باشیم.
همین موضوع دربارۀ «موزۀ ملّی ایران» نیز صادق است و امیدواریم وزیر محترم با حمایت از مدیریت موزۀ مادر، راهگشای طرحهای بر زمین ماندهای نظیر «میدان مشق» و نیز ساخت یک بنای جدید مجهز برای موزۀ ملّی ایران باشند. ساختمانهای موزۀ ملّی بهعنوان یکی از نخستین تأسیسات میراث فرهنگی ایران در برابر اتفاقات غیرمترقبه ایمن نیستند و توجه به آن از اولویتها محسوب میشود.
به همین قیاس، توجه به کارآمدی سایر بخشهای کلیدی و مهم وزارتخانه (همچون معاونت حقوقی و امور مجلس، یگان حفاظت میراث فرهنگی، صندوق حفظ و احیاء و …) نیز مورد انتظار است. هماهنگی و تعامل مستمر میان یگان حفاظت و معاونت حقوقی تضمینی برای حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی کشور است که این روزها حال مناسبی ندارند.
گفتوگو و تعامل با متخصصان و نهادهای تخصصی و اهالی دانشگاه و اصحاب رسانه و بهطور کلی صاحبنظران بیرون از وزارتخانه نیز تأثیر و اهمیتی کمتر از گفتوگو با نیروهای درون وزارتخانه ندارد. میبایست قدر سرمایه اجتماعی میراث را نیز دانست و سخن صاحبنظران را نیز شنید.
چنانکه پیشتر نیز اعلام داشتهایم، «جامعۀ باستانشناسی ایران» آماده است در هر زمینهای که بتواند به پیشبرد اهداف و مأموریتهای آن وزارتخانه یاری برساند.»