معرفی هفت مورد از مهمترین نمایشنامهنویسان جهان
نمایشنامهنویسان مشهور هر یک سبک و سیاق خویش را دارند و در این زمینه متبحر شده اند، ما در این جا هفت مورد از بهترین نمایشنامهنویسان مشهور را به ترتیب قدمت معرفی میکنیم.
نمایشنامهنویسی ترکیبی از تئاتر و ادبیات است. در هنر نمایشنامهنویسی هنر واژهها و جملات به احساس و حرکت مبدل میشوند. نمایشنامهنویس صحنهی کوچکی از زندگی را میآفریند. و هرچه قلمش تواناتر و زیرکتر باشد طوری مینویسد که انگار خواننده در صحنهی تئاتر حضور دارد.
سوفوکل(Sophocles)
سوفوکل بعد از آشیل دومین تراژدی نویس بزرگ یونان در قرن 5 قبل از میلاد است. نمایشنامههای او به دلیل شخصیت پردازی روانشناسانه معروف میباشد. “سوفوکل” از نظر استادی در ساخت دراماتیک آثارش، ماهرترین نمایشنامهنویس یونان به حساب میآید.”
مشهورترین تراژدیهای سوفوکل در مورد شخصیتهای ادیپ و آنتیگونه میباشند: این نمایشنامهها بهطور کلی به نام نمایشنامههای تبای شناخته شدهاند. البته در واقع هر نمایشنامه بخشی از یک تریلوژی مجزاست که سایر اجزای آن هماکنون از دست رفتهاند. سوفوکل نمایشنامهنویسی را با ایجاد نقش سوم و در نتیجه کاهش نقش همسرایان تحت تأثیر قرار داد. او همچنین شخصیتهای داستان خود را نسبت به نمایشنامههای قبلی مثل نمایشنامههای آیسخولوس، در سطحی وسیعتر توسعه داد.
از نمایشنامههای معروف او میتوان به«ادیپ شهریار»، «ادیپ در کونولوس »، «آنتیگونه »، «زنان تراخیس»،«آژاکس»، «فیلوکتتس» و«الکترا» اشاره کرد.
ادیپ شاه (شهریار): این نمایشنامه کاملترین تراژدی در یونان شناخته شده است. این تراژدی دنیای دوگانه و ناهمساز خدایان و آدمیان است که هر یک قوانین خاص خود را دارند. به عبارت دیگر مسئلهای که در این تراژدی مطرح میشود، برخورد بشر است با تقدیر.
بخشی از ادیپ شهریار: و حقیقت تا چه اندازه میتواند دهشتناک باشد، زمانی که هیچ نفعی در دانستن آن برای ما وجود ندارد.
یکی از مهمترین نظریات روان شناسی فروید، نظریه عقده ادیپ است. فروید نام این نظریه را از داستان ادیپ شهریار اثر سوفوکل برگرفته است و تمام داستانها و اساطیری را که دارای مضمون نبرد پدر و پسر هستند، بر این اساس تفسیر میکند. و به بررسی این نظریه میپردازد و ضمن بررسی داستان ادیپ نمونه های دیگری از داستان های نبرد پدر و پسر در ادبیات جهان از جمله رستم و سهراب در ایران، اولیس وتلگونوس در یونان، را با توجه به این نظریه بررسی میکند تا درستی یا نادرستی آن آشکار شود.
شکسپیر (William Shakespeare)
نمایشنامهنویس، شاعر و بازیگر انگلیسی بود. او را معمولاً شاعر ملی انگلیس میدانند و بسیاری وی را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسی و قدرتمندترین و مشهورترین نمایشنامهنویس همه دوران دانستهاند. شکسپیر را پدر نمایشنامه نویسی انگلستان میدانند. وی موضوع بسیاری از نمایشنامههای خویش را از تاریخ روم باستان و کتاب پلوتارک برگزیده و به نیروی تصور و تخیل خویش به صورت تراژدیهای زیبایی آنها را درآورده است. سبک نویسندگی شکسپیر به مکتب کلاسیسم تعلق دارد. نمایشنامههای وی را به تراژدی و کمدی و نمایشنامههای تاریخی تقسیم میکنند. نمایشنامههای اخیر وی ترکیبی از تراژدی و کمدی است. شکسپیر بیشتر آثار شناخته شده خود را بین سالهای ۱۵۸۹ و ۱۶۱۳ تولید کرده است.
نیمهی دوم قرن شانزده میلادی در انگلستان را، به خاطر توجه ویژهی ملکه و شکفتگی نمایش در آن، عصر الیزابت مینامند. تئاتر انگلستان در زمان سلطنت الیزابت اول(۱۵۵۸_۱۶۰۳) از پیشرفت معجزهآسایی برخوردار شد. از این رو به تئاتر این دوره، “تئاتر الیزابتی” هم میگویند. شکسپیر در ابتدا از بازیگران یکی از مشهورترین گروههای نمایشی این دوره یعنی لرد چمبرلین بود. او به تدریج با حمایت ملکه تبدیل به مهمترین نمایشنامهنویس این گروه شد.
مشهورترین تراژدیهای او عبارت اند از : هملت، اتلو، مکبث، رومئو و ژولیت، شاه لیر که همگی از بهترین آثار به زبان انگلیسی محسوب میشدند. این نمایشنامهها ظهور و سقوط یک نجیبزادهی قدرتمند را به تصویر بکشند. تمام قهرمانان تراژیک شکسپیر نقصی مهلک دارند که آنها را به سوی پایان خونین خود سوق میدهد.
مهمترین نمایشنامههای تاریخی او نیز ، ریچارد سوم، هنری چهارم، هنری پنجم، ژولیوس سزار، آنتونی و کلئوپاترا، تیمون آتنی هستند.
کمدیهای شکسپیر دارای ادبیات، روایتهای پیچیده و هویتهای چندگانه هستند. کمدیهای معروف شکسپیر عبارتند از: هیاهوی بسیار برای هیچ ، تاجر ونیزی، طوفان، رام کردن زن سرکش، داستان زمستان، شب دوازدهم، هر طور بخواهید، رویای شب نیمهی تابستان، کمدی اشتباهات و آن چیز خوش است که آخرش خوش باشد.
هنریک ایبسن(Henrik Johan Ibsen)
شاعر، نمایشنامهنویس و درامنویس نروژی بود. او یکی از ستونهای اصلی ادبیات مدرن نروژ است که تأثیر شگرفی بر نویسندگان بعد از خود گذاشته است. او یکی از مهمترین استادان هنر تئاتر در تمامی اعصار، همسنگ سوفوکل و شکسپیر شمرده شده است.
ایبسن، در قرن نوزدهم میلادی، می زیسته، او را پدر نمایشنامهنویسی مدرن میدانند. «ایبسن» بنیانگذار نمایشنامهنویسی «رئالیسم» است. عنصر ثابت در فعالیتهای «ایبسن» به عنوان یک هنرمند، پرداختن به ذهن انسان بود. او در ابتدا بر موضوعات ملی گرایانه و تاریخی تمرکز کرد. «ایبسن» با گذر زمان، به شکلی فزاینده به کاوش در موضوعات روانشناختی دربارهی فرد و اجتماع پرداخت .
دوره اولیه آثار او برگرفته از اسطورهها و افسانههای نروژی بود که به زبان منظوم و شاعرانه نوشته شده بود. این آثار اگرچه حال و هوای رمانتیک دارند ولی رگههای واقعگرایی و صراحت در آنها دیده میشود. همین ویژگی سبب تمایز او از سایر درامنویسهای رمانتیک همعصرش مانند ویکتور هوگو است. در دوره دوم کار او از اسطورهها و قهرمانان افسانهای خبری نیست، بلکه این مردم عادی هستند که شخصیتهای نمایشی او را میسازند. اوج این روش در نمایشنامه دشمن مردم مشهود است.
نمایشنامههای ایپسن به سه گروه نمایشنامههای «رمانتیسم» «رئالیستی» و «سمبولیک »تقسیم کردهاند. از مشهورترین نمایشنامههای واقعگرای او میتوان به«خانه عروسک»، «دشمن مردم »و «مرغابی وحشی» اشاره کرد. در این نمایشنامهها او بیشتر مسئله آزادی حقوق زنان را مطرح میکند. سایر نمایشنامههای او عبارتند از: «پرگنت»، «هدا گابلر»، «براند»، «جان گابریل بورکمان»، «استادمعمار» و «وقتی ما مردگان برخیزیم .
اقتباس سینمایی در ایران
داریوش مهرجویی فیلم سارا را بر اساس نمایشنامه خانه عروسک ایبسن ساخته است. در این فیلم شخصیت سارا همانند شخصیت نورا در خانه عروسک است و مشکلاتی مثل نورا را دارد با این تفاوت که مهرجویی به سارا پیش زمینه و فرهنگ ایرانی داده است. خود مهرجویی میگوید: «چون حال و هوای این نمایشنامه که در قرن ۱۹ نوشته شده است، شبیه حال و هوای حال حاضر ایران است، این نمایشنامه را انتخاب کردم». مهرجویی همچنین فیلم اشباح را بر اساس نمایشنامه اشباح ایبسن ساخته است.
ژان پل سارتر (jean-paul sartre)
سارتر، از مهمترین فیلسوفها و نمایشنامهنویسان جهان بهشمار میرود.فیلسوف، مقاله نویس، رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی، نخستین رمان او تهوع نام دارد که شاهکارش به حساب میآید سارتر مجموعه داستانهای کوتاه «دیوار» را درباره
جنگهای داخلی اسپانیا نوشته است از نمایشنامههای معروف او میتوان «مگسها»، «روسپی بزرگوار »، «شیطان و خدا»، «دستهای آلوده»، «چرخ دنده»، گوشه نشینان آلتونا» و «مردههای بی کفن و دفن» را نام برد. او بنیانگذار مکتب اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) در فلسفه میباشد. آثار مهم او مهم او در باب فلسفهی اگزیستانسیالیسم عبارتاند از:«اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر»، «نقد عقل دیالکتیک» و «هستی و نیستی»
آنتوان چخوف (Anton chekhov)
چخوف نمایشنامهها و داستان کوتاههای ارزشمندی نوشته است. او مانند«گوگول» حس شوخ طبعی شگفتی آوری دارد که با درک عمیق مصیبت زندگی همراه است.نخستین آثار نمایشی او ، کمدیهای تک پردهای هستند مانند: «آواز قو»، «خرس»، «خواستگاری»، و «ضررهای دخانیات». از او چند نمایشنامهی بلند به جای مانده است مانند : «باغ آلبالو»، «مرغ دریایی»، «دایی وانیا»، «سه خواهر»، و «ایوانف».
برتولت برشت (Bertolt Brecht)
برشت یکی از مهمترین نویسنده و کارگردان تئاتر است، برشت آلمانی است و تئاتر او به «اپیک» معروف است.«اپیک» در فرهنگ انگلیسی به معنای حماسه و حماسی است، اما در زبان آلمانی به معنای داستان است .تئاتر برشت تئاتر ضد ارسطویی است. ارسطو معتقد است که تراژدی باید عواطف انسان را برانگیزد.
اما برشت معتقد است برای اینکه یک تئاتر تاثیر عمیقی بر تماشاگران داشته باشد باید اندیشهشان را مورد هدف قرار دهد و آنها رابه تفکر وا دارد.نمایشنامه های برشت دارای محتوا و اهداف سیاسی هستندو اغلب به صورت «اپیزودیک» نوشته شدهاند؛ هرصحنه در عین حال که درارتباط با صحنههای دیگر است، مستقل نیز هست. برشت در بین اپیزودها اغلب از همسرایان استفاده میکرد.
از مشهورترین نمایشنامههای برشت میتوان «بعل»، «درجنگل شهرها»، «اپرای سه پولی»، «آدم،آدم است»، «ترس و نکبت رایش سوم»، «تفنگهای نه نه کارا»، «زندگی گالیله»، «زن نیکسن چوان»، «دایرهی گچی قفقازی»، «هفت گناه کبیره»، «ارباب پونتیلا و نوکرش مانی»، «صعود مقاومت پذیر آرتورویی»، «آهن چند است»، «توراندخت»، «عظمت وانحطاط شهر ماهاگونی»، «کله گردها و کله تیزها» اشاره کرد.
برشت مدتی با ماکس راینهارت کارگردان بزرگ اروپا، همکاری داشت. در کلاسهای درس او حضور داشت و از طریق این کلاسها بود که با مارکسیسم آشنا شد. اعتقاد به مارکسیسم، در بسیاری از نمایشنامههای برشت ببه چشم میخورد.
ساموئل بکت Samul backett
شاعر، منقد، نمایشنامه نویس، ایرلندی مقیم «پاریس»؛ او در ۱۹۶۹ به دلیل «نوشتههایش – در قالب رمان و نمایش – که در فقر معنوی انسان امروزی، فرارَوی و عروج او را میجوید»،جایزه نوبل ادبیات را دریافت نمود.
بکت به عنوان یکی از مهمترین چهرههای ادبی قرن بیستم شناخته میشود و آثارش اغلب به دلیل نگاه عمیق فلسفی، استفاده از زبان ساده و ساختار متفاوت بسیار پرطرفدار هستند.
آثار بکت به عنوان نمایندهای برجسته از ادبیات مدرن و پسامدرن شناخته میشوند و خواندن آثار وی به فهم بهتر این دو جریان ادبی کمک میکند.
آثار بکت بیپروا، به شکل بنیادی سادهگراست و بنابر بعضی تفسیرها در رابطه با وضعیت انسانها عمیقاً بدبینانهاند. این حس بدبینی اغلب با قریحهٔ طنزپردازی قوی و غالباً نیشدار وی تلطیف میگردد. چنین حسی از طنز، برای بعضی از خوانندگان آثار او، این نکته را دربردارد که سفری که انسان به عنوان زندگی آغاز کردهاست با وجود دشواریها، ارزش سعی و تلاش را دارد. آثار اخیر او، بُنمایههای موردنظرشان را به شکلی رمزگونه و کاهشیافته مطرح میکنند.
از مهمترین نمایشنامههای او میتوان در «انتظار گودو»، «پایان بازی»، «چه روزهای خوشی»، «خمرهها»، «بازی»، «آخرین نوار کراپ »را نام برد.نمایشنامهی در «انتظار گودو» مشهورترین نمایشنامهی تئاتر ابزورد است. این نمایشنامه دو پرده و پنج شخصیت دارد. دو ولگرد آواره به نامهای ولادیمیر و استراگون زیر درختی منتظر آمدن شخصی به نام گودو هستند.و…