خانه گربهها؛ روایت هیوا قادر از مهاجرت، تنهایی و گربهها

هفت گرد-«خانه گربهها» در قالب رمانی مدرن یک ماه کار اجباری یک مهاجر کرد عراقی را در سوئیس روایت میکند تا همزمان تفاوت فرهنگی و فکری ساکنان شرق و غرب جهان را به تصویر بکشد.
شخصیتهای رمان اغلب زنان هستند تا بهتر مواجهه مردی پرورش یافته در جامعه مردسالار را با زنان نشان دهد.
رمان در ۲٤ بخش نوشته شده و همانطور که از عنوان هر بخش برمیآید بە یک نژاد از گربەها اختصاص دارد. «سلام رفتم زیبا گربه ایرانی را از خانه میلیونر ایرانی آقای شریفی آوردم. متأسفانه دیروز وقتی با گربه روی مبل به خواب رفته اند، دیگر بیدار نشده است. از میومیوهای زیاد «زیبا» فهمیده اند که صاحبش مرده است. دخترش این را برایم تعریف کرد.»
شاشتین نفس عمیقی کشید و با حالتی اندوهگین صحبت هایش را ادامه داد: «غروب دیروز بعد از مردن مرد میلیونر فرشته دختر شریفی به من زنگ زد. متأسفانه یکی از اعضای دست و دلبازمان را از دست دادیم. ماهی چند بار زیبا را میخواست و همیشه خودم او را برایش می بردم هر ماه سه برابر اعضای دیگرمان به حساب خانه گربه ها پول میریخت». (ص. ۲۵)
روابط انسانها و گربەها تار و پود داستانی را تشکیل میدهد که درون مایە اصلی آن، تنهایی انسانهاست. تنهایی کە با حیوانات خانگی مانند گربە، پر میشود و گاه دگردیسی واقعی در صحبتها رخ میدهد:
«من هم از شکم مادرم آمده ام اما مادر گربه ام از ایتالیا آمده است و با پدر گربه ام که اهل سکونیه است سیونه سال پیش ازدواج کرده است؛ به همین دلیل میتوانم بگویم من یک گربه سوئدی ام».
«من از دو گربه کُردم. گرچه بزرگ شده ام، خود را در اینجا بچه گربهای پناهنده میدانم مادر و پدرم سبزه پشمالو و قدبلند بودند، اما من بور و کچل و قد کوتاهم. حالا فکر میکنید پاسخ شما را داده باشم؟» (ص. ۲۳)
هیوا قادر در سال ۱۹۶۴ در محله چهار باغ سلیمانیه به دنیا آمد. او در جنگ عراق و ایران شرکت نکرد و به عنوان سرباز فراری در سلیمانیه مخفی بود. سال ۱۹۹۲تبعید خود خواسته را انتخاب کرد و تا سال ۲۰۱۱ در کشور سوئد زندگی میکرد. در این سالها در بیشتر مجله و روزنامههای کردستان و خارج کردستان آثارش را به چاپ رسانده و بخشی از آثارش به زبانهای عربی، فارسی، ترکی، انگلیسی، سوئدی منتشر شده است.
از آثار این نویسنده و شاعر میتوان به «چشم های زرد»، «کلاهم پر از باران و گل»، «آینههای سرابی»، «قارهای از خون»، «دو دانه برف»، «سفر نامه»، «سیب سرخ »، «بوی شراب از نفسهایم میآید»، «کودکی روی ماه»، «یار در باغ است»، «زیبایی زندگی را نجات میدهد»، «زندگی زیباست»، «بچههای محله»، «دیوان اشعار»، «اتوبوس آبی»، «خانه گربهها» و «من و شهرها» اشاره کرد.
رمان «خانە گربەها»، اثر هیوا قادر با ترجمه مریوان حلبچهای در ۲۷۲ صفحه از سوی نثر ثالث منتشر شده است. حق انحصاری ترجمه و چاپ فارسی این کتاب در ایران در اختیار مریوان حلبچهای و نشرثالث است و این کتاب حالا به چاپ ششم رسیده است.