معجزه خواندن،مطالعه مارا دوست داشتنی تر می کند

پژوهشهای تازه نشان میدهد خواندن، بهویژه رمان و داستان، نهتنها ذهن را جوان و مقاوم نگه میدارد، بلکه بر سلامت جسم، روان و حتی جذابیت اجتماعی انسان اثر میگذارد. کتابخوانی تمرینی برای زندهماندن است.
هفت گرد– به نقل از هافینگتون پست، کتابخوانی فقط سرگرمی نیست؛ مجموعهای از تغییرات در مغز، رفتار و روابط انسانی را رقم میزند. پژوهشهای تازه نشان میدهند که عادت به مطالعه، بهویژه خواندن داستان، نهتنها ذهن را در برابر زوال و فراموشی محافظت میکند، بلکه میتواند به بهبود سلامت روان، افزایش طول عمر و حتی جذابیت اجتماعی منجر شود. شاید کتاب همان چیزی باشد که علم هنوز با زبان سرد خود، آن را نوعی تمرین برای زندهماندن توصیف میکند.
در روزگاری که حافظهها کوتاه و تمرکزها پراکنده شدهاند، عصبشناس نامدار، دکتر «ریچارد رِستاک»، در کتاب چگونه از زوال عقل پیشگیری کنیم، خواندن را «کارآمدترین تمرین ذهنی برای ساخت ذخیره شناختی» میداند. ذخیره شناختی، به تعبیر او، همان نیروی پنهانی است که به مغز اجازه میدهد در برابر فرسایش زمان مقاومت کند.
رستاک مینویسد: «هرچه این ذخیره را از طریق مطالعه و تخیل تقویت کنیم، مغز در دوران پیری دیرتر تسلیم سکوت و خاموشی میشود.»
بر اساس یافتههای او، کسانی که از جوانی به خواندن ادامه میدهند، در سالهای بعدی زندگی از تواناییهای شناختی بهتری برخوردارند. مطالعهای جداگانه نیز نشان داده است افرادی که دو بار یا بیشتر در هفته کتاب میخوانند، در سنین بالا با احتمال کمتری دچار زوال عقل میشوند.
فواید کتابخوانی تنها در قلمرو ذهن باقی نمیماند. پژوهشی در سال ۲۰۲۴ که در نشریه Frontiers in Paediatrics منتشر شد، نشان داد که خوانندگان، بهطور میانگین، دو سال بیشتر از غیرخوانندگان عمر میکنند.
طبق دادههای این تحقیق، «بزرگسالانی که بیش از ۳.۵ ساعت در هفته مطالعه میکنند، در طول دوازده سال، ۲۰ درصد کمتر از سایرین احتمال مرگ دارند.» کتاب در این معنا، نوعی واکسن فرهنگی است: تزریق منظم تخیل، زبان و اندیشه به بدن، که سلامت را نهتنها در سطح روانی، بلکه در سطح فیزیولوژیک نیز حفظ میکند.
پژوهشی دیگر در سال ۲۰۲۳ نشان داد کودکانی که حدود ۱۲ ساعت در هفته مطالعه میکنند، ساختارهای مغزی پیچیدهتر و کارآمدتری دارند. مطالعه مداوم در سالهای نخست زندگی باعث بهبود مهارتهای شناختی، تمرکز و ثبات عاطفی در آینده میشود. این اثرات به بزرگسالی نیز گسترش مییابد. بزرگسالانی که مطالعه را بهعنوان بخشی از زندگی روزمره حفظ کردهاند، از اضطراب، افسردگی و احساس پوچی کمتری رنج میبرند. کتابخوانی برای بسیاری از آنها نوعی مراقبه ذهنی است؛ زمانی برای خاموش کردن هیاهوی بیرونی و بازسازی گفتوگوی درونی.
شاید جالبترین دستاورد مطالعه، چیزی باشد که با هیچ ابزار پزشکی قابلسنجش نیست: توان همدلی. در پژوهشی که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، محققان دریافتند مطالعه داستانهایی که خواننده را از نظر عاطفی درگیر میکنند، توانایی او را در درک احساسات و وضعیت دیگران افزایش میدهد. بهعبارت دیگر، هر بار که ما در جهان تخیلی یک رمان غوطهور میشویم، در حال تمرین برای درک انسانهای واقعی هستیم. البته تأثیر همدلانه کتاب به کیفیت تجربه خواندن بستگی دارد. آثاری که نتوانند ما را از نظر احساسی «انتقال» دهند، نهتنها این تأثیر مثبت را ندارند، بلکه ممکن است موقتاً سطح همدلی را پایین بیاورند. در مقابل، داستانهایی که ما را در خود میبلعند، ذهن را برای تجربه دیگری از زیستن آماده میکنند.
در نهایت اینکه کتابخوانی تنها یک فعالیت شخصی نیست؛ نوعی مقاومت فرهنگی است. در عصری که توجه انسان در شبکههای اجتماعی تکهتکه شده، مطالعه یعنی تمرکز، یعنی بازگشت به تداوم. کتاب، زمان را کند میکند و ما را از سرعت مصرفی زندگی روزمره جدا میسازد. در جهانی که هر لحظهاش طراحی شده تا ذهن را تحریک کند، کتاب به ما «فضای سکوت» میدهد؛ همان سکوتی که برای اندیشیدن، احساس کردن و حتی دوستداشتن لازم است.
علم حالا آنچه را که کتابدوستان همیشه میدانستند، تأیید میکند: مطالعه، تمرینی برای انسانبودن است. خواندن ما را سالمتر، هوشیارتر، همدلتر و شاید حتی دوستداشتنیتر میکند. شاید در نهایت، هر کتابی که میخوانیم، قطرهای از عمر، امید و آگاهی به زندگیمان میافزاید — و همانطور که پژوهشها نشان میدهند، گاهی حتی دو سال بیشتر عمر خواهیم کرد تا کتاب بعدیمان را هم بخوانیم.



