اهالی فرهنگ در بزرگداشت کامران فانی او به دانایی میاندیشید، نه شهرت

در مراسم یادبود کامران فانی از ویژگیهای این چهره فقید فرهنگی گفته شد؛ کتابخانه و دایرةالمعارف متحرکی که برای پول کار نمیکرد و چکهای وصولنشده بسیاری داشت. در این مراسم همچنین غلامعلی حداد عادل درباره اعتقادات کامران فانی سخن گفت.
به گزارش هفت گرد، مراسم یادبود کامران فانی، ادیب، مترجم، فهرستنویس و کتابشناس برجسته امروز (سهشنبه، ۲۵ آذرماه) با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان وادب فارسی، کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایرةالمعارف اسلامی، آزاده نظربلند، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی، حسین معصومی همدانی، اکبر ایرانی، مدیر موسسه پژوهشی میراث مکتوب، عبدالکریم جربزهدار، سلمان ساکت، ابراهیم کریمی زنجانی، علی آلداوود و سرور مولایی در سالن همایشهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
سهیل محمودی که اجرای برنامه را برعهده داشت، در سخنانی گفت: فانی خوب و شریف زندگی کرد، به دور از جاهطلبی و موقعیتطلبی. کتابخوان حرفهای که سرش به کتاب گرم بود. زندگی فانی نمونه زیست بزرگان فرهنگی بود؛ بیچشمداشت خدمت کردن، ساده زیستن و آز را به کناری نهادن. تنهایی و غربت او نیز سهم ازلی و ابدی اهل فرهنگ است.
دایرةالمعارف متحرک
غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در سخنانی با عرض تسلیت و خوشامدگویی به حاضران گفت: مرحوم فانی دایرةالمعارف متحرک بود و هرگاه به مشکل برمیخوردیم به ایشان مراجعه و از دریای دانش او استفاده میکردیم.
او با اشاره به کتابدوست بودن مرحوم فانی، گفت: یکبار به او گفتم اگر در جزیرهای تک و تنها باشید و فقط بتوانید یک کتاب با خود ببرید، کدام کتاب است؟ ایشان نگفت کلیات سعدی، مثنوی و…، گفت دایرهالمعارف بریتانیکا که تا مدتی بخوانم و تمام نشود. این نشان از مأنوس بودن او با دایرةالمعارف است.
غلامرضا امیرخانی در ادامه درباره عزلتنشینی فانی و قطع ارتباطش با دوستان و اتفاقاتی که در این چند وقت تجربه کرد گفت و یادآور شد: او در این اواخر سخنان مبهمی میگفت که واضح نبود اما بر کتابخانه ملی که بزرگترین کتابخانه است تأکید داشت و مدام از شاهنامه فردوسی و واژگانش میگفت اما مبهم بود. نمیدانیم چه چیزی در ذهنش میگذشت.
فانی به دنبال نام نبود
احمد مسجدجامعی، معاون مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در سخنانی کامران فانی را «مرد دانا» خواند و تأکید کرد: خدمات فانی بیش از آن است که دیده و شنیده شده و دلیل این موضوع پرهیز خود ایشان از دیده شدن بود. به هیچ وجه دنبال نام نبود بلکه به دنبال دانایی بود. عاشق علم بود و کتابخانه متحرک بود.
او با تأکید بر اینکه فانی استاد خواندن بود، گفت: توصیه ایشان به خواندن بود. گزیده مینوشت و میگفت حیف است وقتی را که میشود صرف خواندن کرد، صرف نوشتن کرد. از دیده شدن پرهیز داشت و خودش عاشق خواندن بود. سفر نمیرفت و میگفت وقتی که میشود در کتاب پیدا کرد، جای وقت گذاشتن به سفر رفتن میشود به کتاب مراجعه کرد. تقریبا هیچ دایرةالمعارف عمومی و تخصصی برای سنین مختلف نیست که کامران فانی در آن نقشی نداشته باشد.
مسجدجامعی با تأکید بر این که او اهل فضیلت بود و تنها فضل نداشت و با اشاره به جملهای از عینالقضات «دریغا که مردم در بند آن نیستند چیزی بدانند، بلکه در بند این هستند که خلق در ایشان اعتماد کنند که عالمند» گفت: عین القضات گلایه میکند که مقصدشان از علم چیز دیگری است. اما فانی در علم و پژوهش اخلاص داشت و به همه کمک میکرد و دنبال اینکه از علم به چیزی برسد نبود. مطلقا این حس را در او ندیدم و ندیدم دنبال این باشد که بگویند استاد کامران فانی. فانی نه دنبال نام بود نه نان، به دنبال علم بود. به ایشان بیمهری شد اما دوستان مهربانی داشت و نام ماندگار دوره معاصر ماست. اگرچه ممکن است بیمهری شده باشد اما استوار زیست و با همه وجود برای ایران کار کرد و از هیچ کاری مضایقه نکرد. شرافتمند زیست.
حرفهای حداد عادل درباره اعتقادات کامران فانی
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز با بیان اینکه در ۵۰ سال اخیر، هیچگاه فضای فرهنگی را از نام فانی خالی ندیده است، گفت: همه به فضل و فضیلت او معترف بودند و به دانش او اعتماد داشتند. البته به اخلاق و انصاف و فروتنی او هم معترف بودند. فانی در علمآموزی بخل نداشت که ناشی از فروتنیاش بود. بیش از همه کتابخوان بود. کثرت کتابهایی که خوانده بود باعث حیرت رفقای او میشد که جملگی اهل کتاب خواندن بودند.
او همچنین فانی را آدم دایرةالمعارفی خواند و تأکید کرد: آدمهایی که اطلاعات وسیع داشته باشند، کم هستند. پرخوان بود، کمسخن بود، متواضع و بیادعا بود، کمگوی و گزیدهگو بود، از نظریهپردازی عجولانه و اظهار فضل به دور از تواضع پرهیز میکرد و برای شهرت نظریهپردازی نمیکرد. از جمله نکات او بیاعتنایی به مال دنیا بود. بعد از فوتش در میان کاغذ و کتاب، دهها چک از مؤسسات مختلف در وجه فانی پیدا شده که او نقد نکرده بود و این باعث حیرت است.
حداد عادل همچنین فانی را کتابخانه گویا خواند و با اشاره به فیلم «فارنهایت ۴۵۱» که در سال ۱۹۶۶ ساخته شده است، گفت: داستان این فیلم، داستان حکومت استبدادی است که تصمیم گرفته کتاب را از جامعه حذف کند و کتاب و کتابخانه وجود نداشته باشد اما اهالی شهر تصمیم گرفتند هرکدام یک کتاب را حفظ کنند تا اگر کتابها نابود شد، حامل کتاب نابودشده باشند و کتابها را حفظ میکردند. فانی هم انگار خطر این را که کتابها نابود شوند، احساس میکرد و اصرار داشت همه کتابها را بخواند.
حدادعادل در بخشی دیگری از سخنان خود گفت: من از درون دل آقای فانی و اصل اعتقاد ایشان خبر ندارم ولی در این نزدیک ۵۰ سال که شاهد زندگی و کارهای فانی بودم، گواهی میدهم کلمهای، رفتاری و موضعگیریای که برخلاف اعتقاد باشد و یا تعریضی به دین اسلام باشد از او ندیدم. سندی هم وجود ندارد که ایشان چیزی گفته باشد. از طرف دیگر او در فرهنگنامه موضوعی قرآن و همچنین دانشنامهای که در بطن اعتقادات جامعه ما بود، یعنی دانشنامه تشیع خدمت کرد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خاطرنشان کرد: عشق فانی به کتاب، یادآور نگرانی و خطری است که ما از گسترش ارتباطات نوین داریم؛ جوانانی که سرشان در گوشی است و این نوع مطالعه جای مطالعه کتاب عمیق و مفصل و دقیق را گرفته است و فانی در مقابل این نسل بود که چنین خطری را برایش میبینیم.
ژن مقدس
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با بیان اینکه حضورش برای ادای دین به کامران فانی بوده و قصد سخنرانی نداشته است، گفت: همانطور که آقای فانی گفته بود، ژن کتاب داشت. به قول سرور گرامی دکتر حدادعادل در دورهای که همه چیز فستفودی شده و دانسته و داده جویدهشده عرضه و دیده میشود، چنین ژنهایی، ژنهای مقدس روزگار ما هستند و شایسته حرمت و احترام.
او با اشاره به ساحتهای مختلفی که فانی در آنها کار کرده است، گفت: معمولا کسانی که کارهای متنوع دارند، معمولا در کارکرد در این حوزهها نمره یکسان ندارند. کامران فانی مؤلف، پژوهشگر، ویراستار، مدیر و سرپرست دایرةالمعارفهای مختلف بود اما کسی نمیتواند نمره ضعیف و متوسط به او بدهد و این ویژگی کمی نیست.
وزیر فرهنگ و ارشاد ویژگی دوم فانی را تنوع موضوعاتی که به آنها پرداخته است، خواند و گفت: فانی به موضوعات مختلف پرداخته است و اغلب کسانی که به موضوعات مختلف میپردازند، پژوهشهایشان شاید قابل ارجاع نباشد، اما جناب فانی در هر موضوعی نوشته بود، ضعیف و متوسط نبود و کارهایش ارزش بالایی دارد که این مسئله چیز کمی نیست. درباره فضیلت اخلاقی او نیز سخن رانده شده و امیدارم راه امثال فانی پررهروتر و پررهروتر باشد.
کامران فانی میراث فرهنگی ایران را حفظ کرد
حسین معصومی همدانی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم درباره آشنایی و دوستیاش با کامران فانی گفت و در سخنانی خاطرنشان کرد: اگر حوادث مهم تاریخی که میدانیم، رخ نمیداد نقشی که فانی ایفا کرد، ایفا نمیکرد. فانی جزو چند تنی بود که با سابقه فعالیت فرهنگی و ادبی، میراث فرهنگی ایران را که در زمان سیاسی شدن همه چیز در خطر از بین رفتن بود، حفظ کرد و به نسلهای بعدی منتقل کرد. تغییر در مسیر کاری فانی از این باب بود.
او با اشاره به نقش فانی در دایرةالمعارفهای مختلف، یادآور شد: او رمانخوان قهاری بود، به موسیقی کلاسیک علاقه داشت اما اهل شعر نبود؛ نقطه مقابل خرمشاهی بود.
معصومی همدانی با اشاره به برگه استخدامی کامران فانی که چند روز پیش منتشر شد، گفت: فانی در برگه تقاضای استخدام خود در سال ۱۳۵۰، محجوب، شهیدی و غلامحسین ساعدی را به عنوان معرف خود نوشته بود. اگر در زمانه ما کسی را که معرفی کنیم که نسبتی را که ساعدی با دولت پهلوی داشت، داشته باشد، آیا استخدام میشود؟ نکته بعدی اینکه فانی با روحیات خاص خود نه میتوانست خودش را عرضه کند و نه دنبال مقام بود اما سرمایه بزرگی از فضل و دانش و معرفت داشت. دکتری هم نداشت. آیا در شرایط جدید و قوانین عجیب غریب استخدامی و غلبه کمیت بر کیفیت، چنین جوانی میتواند کار کند؟
او یادآور شد: فانی بازماندهای نداشت و کسی که باعث شد فانی در جامعه شناخته شود، خرمشاهی بود. اگر خرمشاهی، فانی را هل نمیداد، چیزی چاپ نمیکرد.
در ادامه پیام بهاءالدین خرمشاهی، ادیب و حافظشناس درباره کامران فانی خوانده شد.
۴۸ چک وصولنشده از ما دارد
عبدالکریم جربزهدار، مدیر نشر اساطیر نیز در سخنانی به ماجرای خرید فهرست کتابهای فارسی خانبابا ماشار توسط کامران فانی پرداخت و گفت: ۵هزار و ۶۱۴ ستون با حروف ریز. این فهرست را کسانی میخوانند که نیاز داشته باشند اما او که جوانی بیش نبود نشست خواند تا تمام شد. فکر می کنیم اولین کسی که تا امروز این کتاب را تماما خوانده، کامران فانی است. فانی ۳۰ هزار روز عمر کرد اما اغراق نیست بگویم ۳۰۰ هزار صفحه خواند و نوشت.
او سپس خاطرنشان کرد: در دوره معاصر دو علامه داشتیم که هر دو اهل قزوین بودند؛ علامه محمد قزوینی و علامه کامران فانی. صفات مرحوم علامه قزوینی در فانی بود اما فانی جلوتر بود و جامعیتش بیشتر بود. فانی در کنار همه، موسیقی را خوب میشناخت، از موسیقی ایران پیش از اسلام و دوران باستان تا موسیقی معاصر و غرب. سؤال بزرگم این است که کی فرصت میکرد که بخواند. برخلاف آنچه گفته شد، کامران فانی شعر را میشناخت حتی شاعران گمنام را.
جربزهدار یادآور شد: فانی پیشنهادهای خوبی از آمریکا و اروپا داشت که بر روی نسخ اسلامی و ایرانی کار کند اما میگفت «من ایرونی هستم» و قبول نکرد و از ایران تکان نخورد چون اینجا میتوانست نفس بکشد.
او ادامه داد: فانی واقعا دایرهالمعارف متحرک بود. کار عجیب اینکه اقتصاد کلان میدانست اما اقتصاد خرد و تدبیر منزل را نه میدنست و نه میخواست بداند. ما به مناسبت تألیف تاریخ جهان باستان، پول ناچیزی ماهانه چک میدادیم اما او هیچکدام را وصول نکرد؛ ۴۸ چک وصولنشده از ما دارد که آخر ما از رو رفتیم و دیگر چک ندادیم. فکر میکنم این چکها به موزه کتابخانه ملی رفت. او هیچ کاری را به خاطر پول نکرد، خیلی محجوب و متواضع بود. خیلی خیلی مستغنی بود و از همه دنیا ثروت را در فقر جسته بود.
مدیر نشر اساطیر با بیان اینکه فانی «شاهنامه» را خوب میشناخت و با آن مأنوس بود، گفت: او معتقد بود شاهنامه در سینه مردم است و به نسخه بدل و اینها اعتقادی نداشت.






