همسر رضا رویگری: هیچکس حاضر نبود یک روز کنار او باشد و من 8 سال کنارش بودم
تارا کریمی، همسر رضا رویگری پس از خبرساز شدن حضور این بازیگر پیشکسوت در آسایشگاه کهریزک در گفتوگویی تلفنی با یکی از تلویزیونهای اینترنتی، ضمن گلایه از قضاوتهایی که در مورد نحوه برخورد او با این هنرمند شده است میگوید ۸ سال از عمرش را صرف نگهداری و پرستاری از رویگری کرده است.
به گزارش پایگاه خبری هفت گرد، شامگاه دوشنبه، پنجم اردیبهشت بود که انتشار ویدئویی از رضا رویگری از آسایشگاه کهریزک خطاب به علاقهمندان و طرفدارانش خبرساز شد.
او در این ویدئو با بیان این که «بعد از شصت سال کار، همسرم مرا اینجا انداخته است و نه تلفنی دارم و نه کارت بانکی» از طرفدانش خواست به او کمک کنند. انتشار این ویدئو واکنش مسئولانی چون سیدعباس عظیمی، مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت و محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی را برانگیخت و در ادامه پرویز پرستویی با بازنشر ویدئویی در استوری اینستاگرامش از تهیه خانه همراه با پرستار برای رضا رویگری خبر داد. آنطور که در آن ویدئو آمده بود عاملان این کار پرستویی به همراه علیرضا اصغری، خَیِر جوان، شقایق فراهانی، علیرام نورایی و شهربانو منصوریان بودند. همچنین امروز، چهارشنبه، هفتم اردیبهشت علیرضا غروی، مجری، بازیگر و فیلمساز اعلام کرد حاجمهدی عباسی نامی که یکی از مالکان بزرگ شمیران تهران است، به او گفته است در خیابان نیاوران یک آپارتمان ۱۵۰ متری با تمام امکانات و چند پرستار آماده کرده است که رضا رویگری به آنجا برود و تنها شرطش این است که رویگری تنها و بدون همسرش باشد.
تارا کریمی، همسر رضا رویگری در واکنش به این اتفاقات در گفتوگویی تلفنی با یکی از تلویزیونهای اینترنتی چنین گفت: «این قضاوتها چیز جدیدی نیست و من هم به مردم حق میدهم که دوست نداشته باشند هنرمندشان در وضعیتی نابسامان قرار داشته باشد. البته که این شرایط ممکن است از دید مردم نابسامان باشد اما این صلاحدید تیم پزشکی ایشان بود که بهتر است در جایی نگهداری شوند که تیمی از پزشکان در کنارشان باشند و بهترین شرایط و امکانات در اختیارشان قرار بگیرد و هر کسی، هر کاری که میتواند برای ایشان انجام دهد. واقعا هم اینطور بوده است.»
او ادامه داد: «شما در جریان هستید که آقای رویگری ۵ سال است که مصاحبه میکنند و میگویند که در چه شرایطی قرار دارند و من توان پرداخت هزینه جایی خصوصی برای نگهداری از ایشان را ندارم. ایشان دو هفته بعد از عید، در بیمارستان مدرس بستری شدند و از یک ماه پیش از عید، دیگر توان کنترل هیچ کدام از مسائل بهداشتیشان را نداشتند و یکروز در میان از اورژانس میآمدند به ایشان سرم میزدند و سموم را از بدنشان خارج میکردند تا این که تصمیم گرفتیم به بیمارستان مدرس ببریمشان و در آنجا بهترین رسیدگی را به ایشان کردند و بعد تصمیم گرفتیم با توجه به این که دیگر توان راه رفتن و حتی حرکت با عصا را هم نداشتند، در بستر بودند، هیچ کنترلی بر خود نداشتند و من نمیتوانستم به تنهایی جسم ۹۰ کیلویی، ۱۰۰ کیلویی ایشان را جابهجا کنم به آسایشگاه منتقلشان کنیم. کسانی که در خانه مریض دارند میدانند من از چه چیزهایی صحبت میکنم.»
کریمی همچنین اعلام کرد: «ویدئویی که گرفته شد واقعا ناحق و ناعادلانه بود و جای تاسف داشت و موضوع این است که من ۸ سال است که بهترین روزهای زندگی و بهترین روزهای عمرم را صرف ایشان میکنم. من ۳۲، ۳۳ سالم است اما مثل یک مادر کنار ایشان ایستادم و هر کاری از دستم برمیآمد انجام دادم و الان خوشحالم چون هر کاری میتوانستم انجام دادم. من شرایط مالی بردن ایشان به جای خصوصی را نداشتم و میخواهم بدانم اگر شما در این شرایط بودید چه میکردید؟ من فکر میکنم در دسترسترین و درستترین راه را انتخاب کردم. قطعا من هم ناراحت بودم و اذیت شدم و اگر مردم ناراحت شدند به عنوان طرفدار بوده است اما من به عنوان همسرش ناراحت شدم. هیچ کس حاضر نبود یک روز کنار ایشان باشد و من ۸ سال با ایشان زندگی کردم. من در طول این 8 سال، یک بار هم کسایی را که الان جوشی و احساساتی شدهاند ندیدم. من از خیلیها درخواست کمک کردم و گفتم تکوتنها هستم و اگر میتوانید بیایید و کمکم کنید ولی متاسفانه هیچ کدام کمکی نکردند و اگر هم کردند به میزانی نبود که آقای رویگری بتواند با آن، هم از پس هزینههای زندگی برآید و هم اجارهخانه را پرداخت کند و نیازمند فکری اساسی بودیم.»
او در پایان گفت: «این خصلت ما ایرانیها است و تا زمانی که طرف به ته خط نرسد وخامت اوضاع را درک نمیکنیم. مصاحبههای آقای رویگری را ببینید، ۵ سال است که از وضعیت زندگیاش میگوید. من نتیجه کار برایم مهم است، همین. چه تارا کنارش باشد و چه نباشد و این که هر کسی، هر کمکی میتواند به این هنرمند بکند و فقط در قالب صحبت و بیانیه نباشد، آقای رویگری خودشان هم گفتند اگر این وعدهها در مورد دادن خانه عملی میشد امروز ایشان باید یک شهرک میداشتند!»