ریشههای جشنواره کن در زمین سیاست
جشنواره فیلم کن که برابر فضای تکقطبی جشنواره وِنیز ایجاد شد، از همان ابتدا و برای آنکه بتواند گوی رقابت را از ونیز برباید، با رسوخ در مباحث سیاسی، تلاش کرد تا در همان گام نخست، دولتهای همسو با سیاستهای الیزه را با خود همراه کند.
به گزارش هفتگرد، به نقل از ایرنا،، کن در اجرای این سیاست به خوبی عمل کرد و خیلی زود توانست طرفداران بسیاری از سینماگران و سینمادوستان در سراسر جهان به دست آورد. کمکم این رویه، به عادت سالانه این جشنواره تبدیل شد و چون خواسته دولتهای اروپایی و آمریکایی نزدیک به دولت فرانسه، در این رویداد مورد توجه قرار میگیرد، امپراتوری رسانهای این کشورها نیز تا توانستند از این فستیوال تعریف کردند و نقش بسزایی در تحکیم پایههای این گزاره که «جشنواره کن، معتبرترین جشنواره سینمایی جهان است»، داشتند.
نگاه مثبت کن، بیشتر معطوف به هالیوود و سیاستهای کاخ سفید بود. دامنه این نگاه حمایتگرایانه تا جایی پیش رفت که این جشنواره در دهه ۵۰، یک فیلم که گوشههایی از بمباران هیروشیما توسط آمریکا را به تصویر میکشید، با وجود اعلام رسمی، از بخش رقابتی خارج کرد.
البته که این راندمان کن بیپاسخ نماند. اسکار بهعنوان مهمترین جایزه سینمایی جهان، بهشکل نانوشتهای، دروازه موفقیت در رویداد خود را، موفقیت در این جشنواره فرانسوی لحاظ کرد. گزارهای که حتی تا به امروز نیز تداوم یافته و دیگر همه میدانند فیلمهایی که در کن، موفقیتهایی به دست میآورند، از شانس بسیار بالایی برای افتخارآفرینی در اسکار برخوردار هستند.
ژان کوکتو، فیلمساز فرانسوی و عضو هیات داوران در سالهای ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴، تلاش زیادی کرد تا کن را به سرزمینی برای سینمای همه کشورها تبدیل کند یعنی جایی که دخالت سیاست در آن هیچ نقشی نداشته باشد. اما علیرغم این نیت، در سالهای جنگ سرد دهه ۵۰، جشنواره کن در مواقعی برای عدمبرانگیختن حساسیتهای دو جبهه جهانی، به برخی ملاحظات دیپلماتیک تن داد و اعتراضهای بسیاری را از جانب فیلمسازان به خود دید.
در همین راستا، کن، نسبت به رویدادهایی که همسو با سیاستهای روز آمریکا است و خشم دول غیرهمسو با آرمانهای سیاسی آمریکا و فرانسه را به همراه دارد نیز بیتفاوت نبوده است. بنابراین اصلا جای تعجب ندارد که در همان سالهایی که اسکار، نسبت به سینماگران و داوران زن، بیتوجهی میکند، کن نیز همین رویه را در پیش گرفته و صدای بسیاری از زنان حاضر در این رویداد را بلند میکند.
همین رخداد طی سالیان اخیر، در حوزههای دیگری چون اجحاف در حق رنگینپوستان یا سنگتمام گذاشتن برای دگرباشان نیز همسو با اسکار، در کن نیز پیادهسازی شد تا این دو رویداد سینمایی مهم جهان، در پیاده کردن شاخصهای سیاسی آمریکا و فرانسه، به اندازهای نهادینه عمل کنند که بسیاری از فیلمسازان، راز موفقیت در این دو رویداد را به خوبی فرا گرفتهاند.
به دلیل همین انتخابهای سیاسی است که هرساله بر تعداد معترضان به فرآیند داوری این دو رویداد اضافه میشود و البته که هیچ توضیحی هم در این رابطه داده نمیشود.
با بالا گرفتن اعتراضها، کن که جایگاه حرفهای خود را در خطر میدید و تهدید جشنوارههای تازهتاسیس و اقبال عمومی آنها را بسیار ملموس میدانست، چگالی صریح حمایتهای سیاسی خود را پائین آورد و به همین دلیل از میانه دهه ۸۰ تا یک دهه اخیر، کرکره حمایتهای آشکار سیاسی خود را پائین کشید. به همین دلیل، چهرهای که از کن در میان دوستداران سینما طی سه دهه ترسیم شد، یک جشنواره حرفهای هنری بود که انتخابهایش، بر مبنای شاخصهای صرفا سینمایی تعیین میشد.
اما رویکرد کن طی یک دهه اخیر، بازگشتی دوباره به سالها و دهههای ابتدایی خود است. جریانی که باز هم بهمانند گذشته، علاوه بر سینماگران، صدای دوستداران این جشنواره قدیمی را نیز بلند کرده تا کن، بیتوجه به این اعتراضها، آن مسیر سیاستزده گذشته را دنبال کند. جریانی که بیتوجه به کرونا، حتی در شکل مجازی جشنواره نیز خود را نشان داد که این امر نشاندهنده عزم راسخ مدیران کن در اجرایی کردن سیاستهای الیزه و دیگر همپیمانان آن است.