هفت دلیل برای مطالعه آثار کلاسیک
هفت گرد – بسیاری از ما تولستوی یا داستایوفسکی را دوباره کشف میکنیم و با شگفتی متوجه میشویم که اینها واقعا آثار بزرگی هستند. در اینجا به هفت دلیل میپردازیم که چرا کتابها و آثار کلاسیک ارزش بازخوانی دارند.
1.توطئهها و شخصیتهای آشنا با درک جدید
در ۱۷ و ۳۷ سالگی، جهان را کاملا متفاوت درک میکنیم. تعجب هم ندارد که کتابهای کلاسیک بزرگ مثل آثار تولستوی و داستایوفسکی، بهطور ناگهانی متفاوتتر از بار اول به نظر میرسند.ما در بزرگسالی تجربههای بسیاری را از سر گذراندهایم، اشتباهات زیادی کردهایم، پیروزیها و شکستهایی را لمس کردهایم، همینها موجب میشود بسیاری از اقدامات قهرمانان و افکار نویسنده برای ما، نزدیکتر و قابل درکتر میشود. مثلا بیشتر دانشآموزان در هنگام خواندن کتاب «مرشد و مارگاریتا» علاقه بیشتری به همدلی با ماجراهای عاشقانه دارند (و این قابل درک است) و بعد از چند دهه در مورد جریان فلسفی و یا ماجراها هیجانزدهتر میشوند.
2.به رشد روانی و درک بهتری دست مییابیم
نویسندگان بزرگ روانشناسان درخشانی نیز هستند؛ در غیر این صورت آنها به سادگی نمیتوانستند چنین شخصیتهای زندهای را خلق کنند که واقعاً در آثارشان زندگی میکنند. اگر عادت به فکر کردن در مورد خطوط داستانی و روابط علّی اعمال قهرمانان کتابهای کلاسیک داشته باشید، میتوانید تصوری از نحوه تعامل یک شخص با جهان به دست آورید. و از این دانش برای رشد معنوی خود و ایجاد روابط با دیگران استفاده کنید.
3.کمک به فرزندان (و گفتوگوی بین نسلها)
دانشآموزان مدرسهای گاهی مطالعه آثارکلاسیک بهصورت وظیفه انجام میدهند، چه این آثار را دوست داشته باشند یا نه. بهتر است بهجای خمیازه کشیدن بر سر انتقادات خستهکننده، با این جمله که نویسنده چه میخواهد بگوید، شروع کنیم. گاهی باید خودمان ابتدا آثار پوشکین، لرمانتوف و شکسپیر را دوباره بخوانیم و آثار این نویسندگان بزرگ را به زبان ساده با آنان در میان بگذاریم. با این روش ممکن است معلوم شود که نظر ما و فرزندمان به هیچوجه منطبق نیست و آنگاه فرزند ما، صادقانه درک خواهد کرد که کتاب تا چه اندازه میتواند برایش مفید باشد و ما هم در یک بحث صمیمانه درباره کتاب لحظات هیجانانگیزی با فرزندمان خواهیم داشت که بدون شک به نزدیک شدن ما کمک خواهد کرد.
4.ارتقای سطح سواد گفتاری
عادت کنیم 20 دقیقه یا نیم ساعت قبل از خواب، بهجای فضای مجازی، داستایوفسکی بخوانیم. این روش به تحرک و فعالیت مغز ما کمک میکند؛ زیرا مغز ابزار تنظیم کنندهای است که به غذا و تمرین مداوم نیاز دارد. املای صحیح کلمات و نحوه ساخت جملات بهطور ناخودآگاه در حین خواندن آثار نویسندگان بزرگ در ذهن ما نقش میبندد. و البته واژگان با عبارات هنری و استعارههای واضح به روز و سرشار میشود.
5.بهبود و توانایی تمرکز
اگر صرفا وقت خود را صرف ورق زدن سرسری کتابها بکنیم، طبیعی است که نمیتوانیم در محتوای آن عمیق شویم. کتاب نویسندگان بزرگ، آثار پیچیدهای هستند که نیاز به تمرکز دارند، اگر به سرسری خواندن عادت کرده باشیم، نمیتوانیم سراغ این آثار برویم. باید خود را به عمیق شدن عادت بدهیم و متمرکز شویم. در این صورت با کتابهای پیچیده به خوبی کنار خواهیم آمد. اما البته برای تعمق و تمرکز، باید به خودمان فرصت بدهیم و آرام آرام پیش برویم؛ سکوت و حداقل راحتی را برای خود فراهم کنیم، روی طرح و زبان تمرکز کنیم.
6. وقت گذاشتن برای کتاب گناه نیست!
در روزگاری زندگی میکنیم که برای تامین یک زندگی مطلوب ناچاریم مدت زیادی کار کنیم. همین موجب میشود که گاهی اگر وقتی برای کتاب خواندن بگذاریم، در درونمان احساس گناه کنیم؛ احساس گناه به این دلیل که کتاب خواندن از کار و تلاش ما برای گذران زندگی کم میکند. اما عملا چنین نیست. زیرا پس از مدتی کار طولانی، مغز ما به این استراحت نیاز دارد تا بتواند با قدرت و ورزیدگی بیشتری به حل مسائل و مشکلات زندگی روزمره بپردازد. غوطهوری کامل در جهان کتاب، به ما کمک میکند یک بازسازی (Refresh) مجدد احساسی و روانی داشته باشیم.
7. کتاب خواندن هم تفریح کردن است!
بعضی از ما فکر میکنیم تفریح یعنی رفتن به سفر، سینما، پارک، انجام بازیهای مختلف، و مهمانی و …و هرگز به فکرمان نمیرسد که اتفاقا کتاب خواندن هم میتواند یکی از مهمترین تفریحاتی باشد که به تازگی و سرزندگی روح و روان ما کمک میکند. هدف ما از تفریح لذت بردن است؛ خواندن و بازخوانی کتابهای کلاسیک هم دقیقا در همین جهت است، لذتی برای ذهن و روح و روان ما. گاهی این لذت چنان عمیق است که ما تا صبح بیدار میمانیم تا یک کتاب را تمام کنیم. لذت بردن از خواندن کتاب هم سطح هورمون دوپامین را در خون بالا میبرد و همین باعث میشود با اشتیاق تا صبح بیدار بمانیم.
نتیجهگیری و تمام!
مطالعه آثار کلاسیک به ما کمک میکند پس از یک روز پر استرس و پر مشکلی که در محل کار داشتهایم، آرام شویم، باعث میشود رفتار اعصاب خوردکن اطرافیان یا مشکلات مالی را فراموش کنیم. ادبیات خوب انسان را پاکتر، روشنتر و مهربانتر میکند. و این چیزی است که همه ما در دنیای مدرن پیچیده و متناقض امروز، به شدت به آن نیاز داریم.
تهیه: مریم بیات