هفت مراسم آیینی دوستداشتنی و جذاب ایرانی
میتوان مراسم آیینی را نوع خاصی از گفتار و اعمال منظم دانست که از آموزههای دینی و ماورایی سرچشمه گرفته و یا برای بیان احساسات دینی و مذهبی بهکار گرفته میشود و به دلیل قدمت زیادی که دارند در بیشتر موارد با سنت و تاریخ مردمان یک منطقه پیوند خوردهاند و جزئی از فرهنگ روزانه و انکارناپذیر مردم شدهاند.
به گزارش هفت گرد، میتوان به روشنی به ارتباط مستقیم مراسم آیینی با ارزشهای اخلاقی پی برد، بهطوری که در اکثر موارد، نمونههای آرمانی و متعالی اخلاقی افراد یک جامعه، در حین برگزاری مراسم آیینی آنها مشاهده میشود. احترام به کار و فرهنگ، یاری متقابل (تعاون)، وفای به عهد، نگهداشتن حرمت سالخوردگان، مراقبت از کودکان، عشق به دین و میهن، سرزنش بدی و شرارت، نکوهش بیدادگری و ستم، مردانگی، ثبات، صمیمیت، ایثار و… نمونههایی از ارزشهای اخلاقی هستند که از طریق مراسم آیینی منتقل میشوند.
در این بخش با ما باشید با هفت آئین خاص ایرانی.
1. مراسم پیر شالیار
«اورامان تخت» درگذشته منطقهای روستایی با طبیعت زیبا و فوقالعاده و معماری ويژه بوده بهطوری که بام هر خانه، حياط خانه ديگر بوده است. این منطقه با برگزاری آیینهای مختلف، بخشي از فرهنگ و تمدن ايران باستان بوده و بهعنوان يکي از قطبهای گردشگری با شهرتی جهانی به ثبت رسيده است. آیین باستانی پير شاليار که مردم منطقه اورامان تخت آنرا «عروسي پيرشاليار» نیز مینامند مراسمی معنوی با قدمتی چندهزارساله است که در دو نوبت از سال در سه روز متوالی برگزار میشود. پیر شالیار هورامی (پیر شهریار اورامی)، بزرگ اهل آیین صوفیان، در بین دراویش نقشبندی از اهمیت و احترام زیادی برخوردار است. در افسانههای مردم منطقه او فردی طبیب و صاحب کرامات است که سبب شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر نابینا و ناشنوای شاه بخارا میشود و در پی آن مراسم ازدواج دخترِ شاه و پیر شالیار برپا میشود. بهاینترتیب در روز چهل و پنجم از فصل بهار، در نیمه اردیبهشتماه به جهت سالگرد این ازدواج، مراسمی با آداب و آیین خاص برگزار میشود و در روز چهل و پنجم زمستان نیز، در روز چهارشنبهای که به نیمه بهمنماه نزدیک است، سالگرد بهدنیاآمدن پسر پیر شالیار را جشن میگیرند.
انتخاب روز و اعلام شروع مراسم توسط متولي پير شاليار صورت میگیرد. این مراسم در روز سه شنبه با تقسيم گردوهاي درخت هاي وقفي باغ پير شاليار بين اهالي روستای اورامان و روستاهای اطراف توسط کودکان و دریافت میوه و شیرینی به ازای گردوهای داده شده با نام مراسم «کلاو روچنه» آغاز و گاه هم چنان تا بعد از اذان صبح روز بعد نیز ادامه مییابد. در صبح روز چهارشنبه، قربانی حیواناتی نظیر گاو، گوسفند و بز که نذورات مردم برای پیر شالیار است انجام می گیرد. گوشت قرباني را بين اهالي بهعنوان تبرک تقسيم کرده و با مقداري از آن نوعي آش به نام «ولوشين» که خوراکی نمادین و خوردن آن متبرک است طبخ کرده و بين مردم پخش ميکنند. دراویش و مردان با پوشش محلی منطقه هم زمان با شروع رقص (نوعی رقص عرفانی) در مقابل خانه پیر شالیار حلقهای را تشکیل می دهند. عدهای دف می نوازند و عدهای قصیدههایی خوانده و گروه بزرگ رقص هم لفظ خاصی را زمزمه می کنند. تعداد رقصندگان در ابتدا فقط چند نفر است و در هر دوری که مردان دست دردست یک دیگر دور حیاط خانه پیرشالیار میچرخند، عدهای به این حلقه اضافه میشوند. زمانیکه شور مراسم بالا گرفت، دراویش از دسته جدا شده و در وسط حیاط سماع خودشان را به جا می آورند، خم و راست شدن آنان تندتر از گروه رقصندگان بوده و موهای بلندشان آنان را از جمعیت متمایز میگرداند. صبح روز پنجشنبه مراسم دیگری که بهشدت خصوصیتر از مراسم روز قبل است با جمع شدن دراویش در مقبره پیرشالیار، دفزنی، رقص و سماع عرفانی به همان صورت قبلی ادامه پیدا میکند و با شروع رقص و سماع، در بعدازظهر، مراسم جنبه عمومیتری پیدا می کند. اعتقاد و باورهای صوفیانه بر این است که زنان نه تنها نباید در مراسم سماع حضور داشته باشند، بلکه حتی نباید این مراسم را ببینند و حضور آنان نباید توجه دراویش را از عبادتشان دور کند. مردم صبح روز جمعه بهصورت دسته جمعي در محوطه مزار پير شاليار حاضر شده و به دعا و نیایش و نماز میپردازند. رقص و سماع، رسوم دیگری نظیر شبنشینی در خانه پیر شالیار در آخرین روز، دستبهدست گرداندن کفش چرمي پير شاليار با آیین خاص، خوردن نان مخصوصی به نام «کوليره مژگه» و ماست و انجام کارهایی نظیر بستن پارچه بر درودیوار و درخت مزار، آخرين مرحله از اين حرکت جمعي به شمار میرود.
2.جشن اَنار (انارچینی)
از گذشته تاکنون رسم بر این بوده که به شکرانه برداشت محصول کشاورزی که در طول سال کشت میشود جشنی برگزار میکنند. «جشن انار» و انارچینی یکی از آئینهای قدیمی است که براساس سنتی دیرینه، با وجود تحول اساسی در شیوه برداشت انار از سدههای گذشته تا به امروز، کماکان توسط مردم مناطق انار خیز برخی نقاط ایران برگزار میشود. روستای زیبا، دورافتاده و تاریخی «انبوه» که قدمتی حدود سه هزار و پانصد سال دارد و در همسایگی آن، روستای کوهستانی و نسبتاً بکر و سنتیِ «نوده» فاراب، در نیمه شرقی شهرستان رودبار، مکانهایی هستند که جشن انار همزمان با برداشت محصول در اواسط فصل پاییز، با حضور گردشگران بسیاری از دیگر نقاط ایران، باشکوه فراوان برگزار میشود. با وجود کشت انار در استانهای دیگر ایران و شهرت انار ساوه، واقع در استان مرکزی، این جشن همهساله در روستای انبوه برگزار میشود.
روستای تاریخی انبوه یکی از روستاهای طرح توسعه و گردشگری با تنوع آبوهوایى در فصول مختلف سال است. از موقعیتهای ممتاز گردشگری آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: وجود خانههای پلکانی شکل با بهکارگیری مصالح بومی منطقه و گرفتن لقب ماسولهٔ دوم گیلان، قرارگیری در بنبست جغرافیایی و عدم دسترسی آسان به آن، مردمشناسی، جاذبههای تاریخی، محصولات کشاورزی و دامی، صنایعدستی و مراسم آئینی ویژه.
انار شیرین، دانهدرشت و آبدار روستای انبوه از شهرت فراوانی برخوردار بوده و در سطح گستردهای در این منطقه به عمل میآید. جشن انار یکی از مهمترین و قدیمیترین مراسم محلی این روستا به شمار میرود که در کنار زیباییهای طبیعی منطقه، آیین و مراسم برداشت و شیوههای فراوری انار همراه با نمایش را به نمایش میگذارد. این کار طی مراسمی خاص در صبح آخرین جمعه مهرماه (یکی از روزهای 20 الی 30 مهرماه) با ندای «یا الله» پاکار کرپی (فردی که از جانب باغداران برای نگهبانی از باغات انار به مدت یک سال معرفی میشود) انجام میشود.
پس از جمعشدن همه اهالی منطقه و دعا و نیایش، مراسم همراه با موسیقیهای سنتی (نواختن دایره، سُرنا و دُهُل)، بازیها و مسابقات محلی و پخت نان و شیرینی محلی برای پذیرایی شروع شده و مردم با ورود به باغهای انار شروع به چیدن انار میکنند. مردم این منطقه بر این باورند که انار میوهٔ بهشتی و سمبل زیبایی است و ضمن احترام به آداب و سنن و تلاش در حفظ آن، معتقدند که قبل از این روز و قبل از چیدن این میوهٔ پربرکت (از اواسط شهریور تا اواخر مهر) هیچکس حق ورود به باغهای انار و برداشت محصول انار خود را ندارد. درصورتیکه پیشازاین روز انارچینی انجام شود، آن شخص در عرف مردم منطقه مورد غضب قرار گرفته و مورد مجازات متعارف قرار میگیرد. در این روز، به هنگام برگزاری جشن، تمامی اهالی روستا حتی اشخاصی که از این روستا مهاجرت کردهاند برای کمک، چیدن انار و برگزاری این جشن به منطقه آمده و در کنار دیگران به شادی و برداشت محصول میپردازند. زنان و دختران روستا لباسهای زیبا و رنگارنگ محلی به تن کرده و همراه مردان تا غروب همان روز مشغول چیدن انار از درختان میشوند. باغداران نیز در کنار برداشت میوهٔ باغ خود، مراحل آبیاری، درستکردن رب انار و دیگر فرآوردههای این میوه را به نمایش میگذارند. مقداری از انارهای جمعآوریشده توسط مردم و بازدیدکنندگانی که برای تماشای مراسم جشن انار به این منطقه آمدهاند خریداری و بیشتر محصول برای فروش به شهر منتقل میشود.
3.جشن انگور
«جشن انگور» یكی از آیین های سنتی با قدمتی سه هزار ساله است كه از گذشته تاکنون همه ساله در مناطق مختلف ایران، كه محصول انگور درآنجا كشت میشود، برگزار میگردد. زمان این جشن در آخر فصل تابستان و همزمان با برداشت انگور است. جشن زیبای انگور و آيين سنتیِ دوشاب پَزان (گرفتن شیره انگور)، بهعنوان دو میراث معنوی منطقه ارومیه، به نام استان آذربايجان غربي در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است.
این جشن که به نشانه شکرگذاری از خالق هستی در هنگام برداشت محصول انگور و تهیه آب و شیره انگور تا قبل از ورود اسلام به آذربایجان در میان مردم برگزار میشد، پس از ورود اسلام، به سبب اعتقادات مذهبی، برگزاری آن تا مدتها در اختیار اقلیتهای مذهبی (مسیحیان و ارامنه) منطقه بود. جشن انگور در ميان مسلمانان «شانادر» و در ميان مسيحيان «اوشانا » نامیده میشود. در ارومیه جشن شانیدر( شانادر یا شانیدر برگرفته از دو کلمه «شان» به معنی انگور، نام گونه مرغوبی از انگور در منطقه غرب و به ویژه استان آذربایجان غربی و «در» به معنی چیدن است) اغلب در روستاهای گردآباد، دیگاله، رسیمان آباد، قوشچی، جمال آباد، گولان و غیره با آئین و رسوم مخصوص خود برگزار میشود.
در گذشته مردم ارومیه با توجه به پایبندی به آداب و رسوم خود، احترام و ارزش به نعمات الهی و به دلیل مقدس شمردن انگور بر این باور بودند که باید تا پیش از مراسم جشن انگور از خوردن انگور اجتناب کنند. اغلب میهمانان در روز جشن با لباس سفید در این مکان حضور پیدا میکردند و در زمان چیدن انگور با تمام وجود سعی میکردند که دانه های انگور از خوشه جدا نشود و روی زمين نيفتد، زیرا اين امر گناه و ناشكری قلمداد میشد. برخی مردم محلی بر این باور بودند که سركه را تنها افراد خاصی میتوانند به عمل آورند و همچنین به سركه نباید چشم زخمی وارد شود زيرا شگون نداشته و موجب خرابی سرکه میشود.
مراسم باشکوهِ جشن انگور معمولاً در اواخر شهریورماه و یا اوایل مهرماه به هنگام رسیدنِ کامل انگورها برگزار میشود. در صبح روز جشن، انبوهی از جمعیت برای برگزاری این مراسم در کنار دریاچه ارومیه و در میان باغهای انگور دور هم جمع میشوند. مردم در داخل میدان مخصوص منطقه، مشهور به «تالواره»، منتظر ورود «ایلباشی» (خانلار خانی)، رئیس و ریشسفید ایل (آغازکنندة مراسم جشن)، میمانند. خانلارخانی همراه با چهار خانم (نمادی از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش) و دختر و پسر بچهای خردسال (نمادی از ادامه حیات) با پوشش و لباس محلی مخصوص، هر یک با یک سبدِ انگور در دست وارد تالوار میشوند.
خانلارخانی سخنان خود را با نیایش و شکرگزاری از نعمتهای خداوند آغاز کرده و دعای ویژه جشن انگور را به زبان آذری و ترجمة آن به فارسی اجرا میکند. پس از اجرای دعا، دختر و پسربچه خردسال با سبدهای کوچک از انواع انگور، بهعنوان تبرک، از مردم پذیرایی کرده و هر یک از حضار به نیتی (ازدواج دختران دم بخت، سلامتی و…) انگور برمیدارد. برخی در این روز، قربانی نذر میکنند. همچنین از خداوند خواستار حفاظت تاکستانها و محصولات کشاورزی خود از بلایایی نظیر تگرگ، توفان و سیل و اعطای برکت به آنها میشوند. پس از آن، مراسم گرفتن شیره انگور (دوشاب) با استفاده از ابزار، ظروف و دستگاههای مخصوص شروع میشود. مردان پهلوان منطقه نیز مراسم کشتی محلی را اجرا میکنند. سپس به اجرای موسیقی محلی و نواختن ساز و دهل در میدان، خواندن سرودهای محلی آذربایجانی (قوشماجا و بایاتی) که مضمونی مذهبی نداشته و بیشتر جنبه شادی ونشاط دارند و توسط اشخاص مُعَیَن(عاشیق) منطقه اجرا میشوند و همچنین رقص محلی گروهی (یاللی) در صفی طولانی (به نشانه اتحاد) میپردازند. مسابقه آبگیری انگور، ارائه و نمایش تولیدات و مشتقات انگور نظیر شیره، آبغوره، سرکه، کشمش و غیره بخشی دیگر از این مراسم زیبا به شمار میرود.
4.جشنواره کوچ عشایر اردبیل
جشنواره کوچ عشایر اردبیل که با نام جشنواره کوچ عشایر مغان نیز معروف است هرساله در فصل بهار و اوایل ماه اردیبهشت در دشت مغان (محل قشلاق ایل) برگزار میشود. این فصل زمان حرکت ایل شاهسون به سمت ییلاقات سبلان است. امروزه تعداد عشایر استان اردبیل حدود ۱۵ هزار خانوار و جمعیتی حدود ۸۰ هزار نفر است. آنها مانند گذشته در فصل بهار و پائیز کوچ خود را به ییلاقات و قشلاقات انجام میدهند. در این جشنواره غرفههایی از جنس چادرهای خاص و سنتی عشایر ایران برپا میشود که در آن تولیدات متنوع عشایر از صنایعدستی گرفته تا محصولات لبنی نمایش داده میشود و امکان خرید و سفارش برای بازدیدکنندگان نیز وجود دارد. از دیگر مراسمی که در جشنواره برگزار میشود میتوان به اجرای موسیقی عاشیقی، برگزاری نمادین کوچ عشایر و مراسم عروسبران، تجلیل از پیشکسوتان و نخبگان عشایر و نشست سران طوایف اشاره کرد.
از قرن 18م به اینسو اسناد نسبتاً فراوانی راجع به تاریخ شاهسونها وجود دارد. با وجود این، خاستگاه شاهسونها هنوز هم در هالهای از ابهام است. گمان میرود ایل شاهسون مجموعهای از گروه قبایلی باشند که حدوداً بین قرن 16م و 18م بهصورت اتحادیه گرد هم آمدند. در قرن حاضر درباره منشأ و پیدایش شاهسونها روایات متفاوتی وجود دارد اما روایت رسمیِ مورد پذیرش این است که شاهعباس اول از همان آغاز سلطنت ناگزیر به مقابله با زیادهطلبیهای امیران بزرگ قزلباش برخاست. وی بدین منظور، برخی از سران قزلباش را به خاک هلاکت نشاند و برای مقابله با طغیان قبایل قزلباش قبیلهای تأسیس کرد و آن را شاهسون یعنی دوستدار شاه نامید و از همه مردان قبایل خواست تا بهعنوان عضوی از این قبیله ثبتنام کنند. شاه این قبیله را بهعنوان فدائیان و سرسپردگان خاندانش در نظر گرفت و با حمایت ویژهای که از ایشان به عمل آورد، آنها را از دیگران متمایز و برجسته ساخت. هنگامی که سرزمین ایران دچار هرجومرج و آشوب بود و هرکدام از امرای تیموری و آققویونلو و دیگر حکام محلی گوشهای از این سرزمین را در دست گرفتند، اسماعیل میرزا که بعدها به شاه اسماعیل معروف شد، توانست با کمک شاهسونها آققویونلوها را سرکوب کرده و در سال ۹۰۷ هـ.ق. بنیان حکومت خود را بهمدت دو و نیمقرن استوار سازد.
دشت مغان از نظر دسترسی شهری از سمت جنوب به مشگین شهر و از غرب به ارسباران خواهد رسید. بهترین زمان برای سفر به این منطقه بهار و تابستان است. از سایر جاذبههای دشت مغان میتوان به دشتهای معروف به همیشه بهار، کوهستانهای سرسبز، رود ارس، دریاچه سد شهرک مغان، قلعه اولتان، گورستان اصلاندوز مغان، برج قارلوجا و پل تاریخی خمارلو اشاره کرد.
5.جشنواره گلوگیاه
محلات، معروف به شهرِ گُل، به دلیل داشتن بزرگ ترین مجموعه گلخانهها در تولید و پرورش گیاهان زینتی به «هلند ایران» مشهور است. این شهر بهعنوان یکی از قطبهای اصلی تولید در سطح گسترده گل و گیاه طبیعی در ایران مطرح گردیده و بخش اعظمی از تولید و توزیع گل در ایران را شامل میشود. محلات یکی از با سابقهترین شهرهای ایران در پرورش گل است که به دلیل قرارگیری در دامنه کوهستان، وجود باغها و مزرعه های پروش گل و گیاه و همچنین دوربودن از مراکز و کارخانههای آلاینده هوا به «بهشت افسانهای» نیز شهرت پیدا کرده است. محلات با داشتن سابقهای طولانی بهعنوان یکی از مراکز تولید انواع گل و گیاه زینتی در آسیا از جایگاه ویژه و شرایط مساعدی در صادرات و جذب بازارهای جهانی برخوردار است و به سبب داشتن طبیعت زیبا، چشمههاي طبیعی و آب گرم، آثار تاریخی و باستانی شهری توریستی نیز به شمار میرود.
جشنواره گلوگیاه محلات برای علاقهمندان به گلوگیاه طبیعی از سال 1379 هرسال در سه الی چهار روز در اوایل شهریورماه بهصورت نمایشگاهی بسیار زیبا در محیطهای تعیین شده همراه با برنامههای جانبی برگزار میشد و پتانسیل بالای شهرستان و دستاوردهای آن جشنواره را معرفی میکرد. پس از بررسیهای صورتگرفته به سبب آبوهوای دلانگيز و مطبوع این منطقه در فصل بهار و تنوع و ماندگاری بیشتر گلها در این ایام برگزاری آن از شهریورماه به اردیبهشتماه منتقل گردید. همهساله به هنگام برگزاری این جشنواره، با وجود برپایی نمایشگاههای گلوگیاه در دیگر شهرهای ایران، افراد بسیاری از این استان، دیگر شهرهای ایران و همچنین بازدیدکنندگان خارجی از کشورهای همسایه و برخی کشورهای اروپایی نظیر هلند برای شرکت، بازدید و خرید در این جشنواره طبیعی دلانگیز و چشمنواز در شهر محلات حضور پیدا میکنند.
این جشنواره با تنوع بسیار گستردهای در فروش و عرضه مستقیم انواع گلوگیاه در رنگها و عطرها و گونههای مختلف اعم از گلهای آپارتمانی، شاخه بریده، باغچهای و فضای سبز، صنایع وابسته، تجهیزات تولید و نگهداری، آموزش، گلآرایی در قالبها و اشکال مختلف، نمایش تجهیزات پارکی و ماشینآلات باغبانی، بخشهای پژوهشی، توانمنديهاي شهرستان محلات برگزار میشود که با برنامههای ویژه و متناسب با عملکرد نمایشگاه و جشنهای شاد همراه است؛ آثار این مراسم با بهکارگیری گلوگیاه در نقاط مختلف شهر نیز مشهود است. معرفی ظرفیت گلوگیاه محلات از طریق اجرای این جشنواره تأثیر بسزایی در معرفی این منطقه از ایران در جهت جذب و توسعه گردشگری و رشد اقتصادی فرهنگی و اجتماعی این شهرستان کوچک داشته است.
6.جشن مهرگان
در تقویم ایران باستان، شانزدهمين روز هر ماه مهر نام دارد و به همين سبب جشن مهرگان در ماه مهر و روز مهر برگزار میشد. همچنین زمانِ سال به دو فصل تقسیم میشد و به دلیل این که جشن نوروز آغاز تابستان و جشن مهرگان آغاز زمستان بود و هر دو نویدبخش آغاز فصلهای سال به شمار میرفتند، جشن مهرگان پس از نوروز از اهمیت ویژهای برخوردار بود. مهرگان یکی از قدیمیترین و بزرگترین جشنهای ایران باستان و بازمانده دین مهر است که در ستایش و نیایش «مهر» یا «میترا»، «مهر ایزد»، ایزد روشنایی، پیمان، درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمینهایی از هند تا اروپا بود. این جشن به هزاره دوم پیش از میلاد بازمیگردد که در روزهای آغازین فصل پاییز آغاز میشود و شش روز پس از آن ادامه مییابد و در رام روز به پایان میرسد.
جشن مهرگان مانند نوروز سه جنبه نجومی (طبیعی)، تاریخی و دینی داشت. از نظر نجومی، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد. اعتدال پاییزی روز اول مهر صورت میگیرد و جشن برداشت محصولات کشاورزی است. از نظر تاریخی، در این روز کاوه آهنگر، یکی از اسطورههای ایرانی، بر ضحاک ستمگر پیروز شده و فریدون به پادشاهی میرسد. مهرگان با نشانه پیروزی حق بر باطل، مبارزه راستی و دروغ، داد و ستم، در ایران ریشه دینی دارد. از نظر دینی، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان و هشداردهنده به پیمانشکنان است.
جشن مهرگان درگذشته با آیین یگانه و آدابورسوم خاص خود، با تشریفات ویژهای برگزار میشد که اکنون به شیوه گذشته، نه در دستگاههای رسمی برگزار میشود و نه در گردهماییهای غیررسمی نزد عامه مردم. در این جشن موسیقی، شعر و آواز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مردم درگذشته با لباس نو و گاه به رنگ ارغوانی و با کارتهای هدیهای که معطر و در لفافه پیچیده شده بود دور هم جمع میشدند. سفره یا خوانی از پارچهای ارغوانی رنگ پهن میشد و در میان آن «گلِ همیشه شِکفته» و گلهای دیگر، چند شاخه از درخت گَز، دوم یا مورد، میوههای سرخرنگ نظیر انگور، انار، سیب، بِه، بالنگ و غیره، آجیل، خوراک محلی، کتابهای اوستا، شاهنامه، دیوان حافظ، قرآن، سرمهدان، آیینه، جامِ آتشِ برافروخته (شمع) به همراه اسپند و زعفران و عنبر، شیرینی، شکر، نانی مخصوص، نوشیدنی ای از عصارهٔ گیاه «هَئومَه – هوم»، گلاب و غیره گذاشته میشد.
پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبی گروهی پرداخته، ترانههای مهرگانی، سرودهایی از مهریشت را با آواز خوانده و میرقصیدند و در پایان برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، دست در دست یکدیگر میدادند. امروزه زرتشتیان در آتشکده و نیایشگاه دور هم جمع شده و با تهیه و خوردن خوراکیهای سنتی و نیایش و اجرای برنامههای فرهنگی، جشن مهرگان را در روز مهر از مهرماه برگزار میکنند. در دانشگاه تهران نیز جشن آغاز سال تحصیلی که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سالها در دهم و یا شانزدهم مهر برگزار میشود.
7.گُل غَلتان
آیین سنتی گُل غَلتان، با قدمتی بیش از 400 سال، یکی از رسوم سنتی زیبا و باطراوت بهیادگارمانده از قرون قبل است که امروزه در مناطق مختلفی از شهرستان دامغان نظیر شهر امیریه روستای حسنآباد، جزن و غیره برگزار میشود. این آیین هرسال در اولین بهار از زندگی نوزادان، بهطور معمول در اردیبهشتماه توسط یکی از بانوان نزدیک نوزاد همچون مادر، عمه، خاله و یا مادربزرگ با همراهی اهالی منطقه انجام میشود. این مراسم جزو میراث معنوی ثبت شده در شهر امیریه، شهرستان دامغان، قرار دارد که مقدمات ثبت جهانی آن نیز صورتگرفته است.
طبق اعتقادات مردم محلی، غلتاندن نوزاد در بین برگهای گل محمدی موجب سرزندگی و شادابی نوزاد میشود و علاوه بر این، طراوت برگهای این گل خوشرنگ و معطر از پوست نوزاد محافظت کرده و مصون ماندن از انواع بیماریها و خوشرویی نوزاد را به دنبال دارد. مراسم گل غلتان از هنگام تولد تا زمان یکسالگی نوزاد انجام میشود. بر اساس این آیین سنتی، برای نوزادانی که در فصل بهار متولد میشوند، در دهمین روز از تولد آنان، پس از حمام و غسلِ روز دهم نوزاد مراسم گل غلتان را انجام میدهند و برای نوزادانی که در فصول دیگر سال متولد میشوند نیز این رسم را در اولین فصل بهار پس از تولد آنان برگزار میکنند. در فصل بهار هم زمان با رویش گلهای محمدی تعدادی از بانوانِ خانواده نوزاد تازهمتولدشده در ساعات آغازین صبح برای چیدن گل به مزارع و باغهای گل محمدی رفته و با همراهی صلوات و خواندن اشعاری چون:
«همه کوهوکمر بوی تو داره یا محمد کدوم گل قامت و روی تو داره یا محمد
همون ماهی که از کوه میزنه سر نشان طاق ابروی تو داره یا محمد»
به جمعآوری گل برای اجرای این مراسم میپردازند. (خانوادههایی که زمان تولد فرزندشان بهغیراز فصل بهار باشد نیز در طول سال اقدام به نگهداری برگ گل محمدی (در یخچال) نموده و به هنگام تولد نوزاد به انجام این مراسم جالب و زیبا میپردازند). پس از اتمام جمعآوری گلهای چیده شده آنها را پرپر میکنند. چهار تَن از بانوان هر یک چهارگوشه پارچهای سفیدرنگ را گرفته و در میان آن گلهای پرپر شده را میریزند. پس از حمام و خشککردن بدن نوزاد، او را در میان این پارچه پر گل نهاده و همراه با ذکر نام پنجتن، ختم صلوات، با خواندن اشعار و ابیاتی نظیر:
«ای سرو شنا از کجا آمدهای
ای خرمن گل ز باغ جان آمدهای
خون شد جگرم برای دیر آمدنت
ای خرمن گل ز باغ جان آمدهای»
و توصیفِ زیباییهای کودک خود شروع به انجام این آیین و غلتاندن و تطهیر بدن نوزاد در بین برگ گلها مینمایند. پس از اتمام مراسم از مهمانان با نوشیدنی و شیرینی پذیرائی میشود.
شستوشو و حمام نوزاد، قراردادن و پيچاندن او در پارچه سفيدِ پر از برگ گل محمدی غسل تعميدِ رایج در ميان ديگر اديان را در ذهن تداعی میکند. اين آيين به يكی از افسانههای قديمي ايران با نام «گل خندان» برمیگردد كه در آن انسانهايی مقدس و پاك نوید و بشارتِ تولد نوزادي مبارك را میدهند كه با هر بار خندیدن او از دهانش گل میشکفد و با هر بار گريهاش، اشكهای او تبديل به مرواريد شده و خشتهای زير پايش با هر قدمی که بر میدارد به طلا و نقره تبديل ميشوند. گمان میرود که مراسم سنتی «گل غلتان» نیز آيينِ «گل خندان» باشد تا با تولد نوزادان، خوشبختي و بركت را برای خانوادههايشان به ارمغان آورند.
همهساله اجرای این مراسم زیبا گاه در قالب جشنواره سنتی اجرا شده و سبب حضور گردشگران و بازدیدکنندگان فراوانی به این منطقه میشود. در کنار اجرای آیین سنتی غلتاندن نوزادان در میان گل محمدی، موسیقی محلی، رقص چوب محلی، بازیهای محلی، بازارچههای فراوردههای سنتی و محلی، امکان بازدید از جاذبههای تاریخی، طبیعی و تفریحی شهر، پخت همزمان سمنو، نان و فتیر محلی، بازدید از کارگاههای کرباسبافی و همچنین کالسکه و شترسواری از برنامههای این جشنواره جالب و دیدنی است.