تندیسی که در سایه ماند!
هادی ضیاءالدینی هنرمند نامآوازه کًرد از ساخت دو تندیس «سایه» و دلیل نصب نشدن آن ها تا کنون روایت می کند.
«به گزارش هفتگرد،«مجسمه های زیادی از من ساخته شده اما کار تو فوقالعاده است» این جمله را زنده یاد استاد هوشنگ ابتهاج در وصف تندیس ساخته شده خود توسط استاد هادی ضیاء الدینی، پیکر تراش نام آوازه کردستانی بیان کرده است.
به گزارش هفتگرد، تندیسی که تا کنون نصب نشده و از سوی شهرداری تهران که درخواستکننده ساخت این سردیس بوده دارای آناتومی اشتباه و بیشباهت به ابتهاج خوانده شده است.
این دومین سردیس ساخته شده هوشنگ ابتهاج توسط هادی ضیاءالدینی بوده که هنوز نصب نشده اند.
هادی ضیاءالدینی در شرح این ماجرا، میگوید: سایه چهره شناخته شدهای بود و من نیز با خواندن کتابی از او تحت عنوان «پیر پرنیاناندیش» بر آن شدم که تندیسی از این هنرمند برجسته بسازم؛ معتقدم ساخت تندیس هنرمندان زنده و در قید حیات باید در اولویت باشد تا خود او تندیس را دیده و قدرشناسی مردم را لمس کند.
او، پخش تندیس سایه در فضای مجازی را دلیل تماس حوزه هنری رشت برای داشتن این مجسمه ذکر میکند و میافزاید: دلم میخواست که تندیس سایه در زادگاهش باشد و به همین خاطر تندیس را به درخواست هنردوستان حوزه هنری رشت به شکل برنز درآورده و ارسال کردم، اما طی این سالها هنوز از نصب این تندیس خبری نشده است و برخیها نقل کردهاند که این تندیس ممنوعیت نصب داشته است؛ اگر چه تا کنون چنین حرفی را در هیچجایی نقل نکردهام اما هنوز هم دلیل عدم نصب این تندیس را نمیدانم.
این هنرمند میگوید: اکنون بعد از مرگ ابتهاج قرار است که مجسمه او را به رشت برگردانند و در کنار مزارش جانمایی کنند.
او به ساخت تندیسی دیگر از سایه به درخواست شهرداری تهران در دولت گذشته، اشاره میکند و می افزاید: طی دو سال گذشته تندیس دیگری از هوشنگ ابتهاج ساختم که باز به دلیل همزمانی با انتخابات ریاست جمهوری بینتیجه ماند و نصب نشد؛ اکنون قرار است که این تندیسها نصب شوند.
ضیاءالدینی، دلیل شهرداری برای عدم نصب سردیس را اشتباه دانستن آناتومی مجسمه ذکر میکند و میگوید: شهرداری تهران طی پیامی به من اعلام کرد که “این مجسمه شبیه آقای ابتهاج نیست و اشتباه است” و این برای من دلیلی بیمنطق و دور از حقیقت بود؛ ابتهاج بادیدن عکس این تندیس گفته بود که مجسمههای زیادی از من ساخته شده است اما این تندیس با همه فرق دارد و این خود من هستم. این تایید اصلحترین نظر برای کار من بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا عدم نصب تندیسها و کارهایش، موجب دلسردی و نگرانی وی نشده است، پاسخ میدهد که “آدم واقعبینی هستم و معتقدم که با وجود این نا ملایمتیها کار خودم را با نظم خاصی برای مردم پیش ببرم، نتیجه کار مجسمه، نصب است و سازنده اثر را خوشحال میکند، اما به این نتیجه رسیدهام که مخاطب من مردم هستند و مسئولانی که درکی از هنر ندارند کار را ضایع میکنند؛ من به مردم پشت نمیکنم.”
این پیکرتراش معتقد است عظمت سایه بر کسی پوشیده نیست و حتی کسانی که نسبت به او حسودی داشتند هم نمیتوانند منکر شوند، ابتهاج هنرمندی مردمی بود که طی سالها پابهپای مردم خدمت کرد و این خدمت قابل احترام است؛ مردم باید قدردان باشند و من نیز یکی از همین مردم هستم.
او میگوید: این ارزشها و شناخت سایه موجب شد که احساسی در من ایجاد شود که یک ماه کامل را با حس ساخت این تندیس زندگی کنم و سراسر وجودم را بگیرد و فکر میکنم که در نهایت مردم هم از نتیجه کار راضی بودند.