نماد سایت پایگاه خبری هفت گرد

معرفی مهمترین کارگردانان تئاتر جهان (قسمت هفتم: برتولت برشت)

برتولت برشت و تئاتر روایی

برتولت برشت

نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی است. برشت را بیش از همه با نمایش‌نامه‌هایش می‌شناسند. او از پیش‌قراولان نوگرایی در تئاتر، برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویس تئاتر روایی و مبدع سبک فاصله‌گذاری در نمایش است. برشت یک شخصیت مهم و کلیدی در تاریخ است و همه کارهای تئاتر و اجرای امروزی از او منشأ می‌گیرد یا به گفته‌ها و دستاوردهای او بازمی‌گردد.

از نظر برشت تئاتر ابزاری برای تغییر اجتماعی بود. او می‌خواست در تئاترش علاقه‌ای به درک تماشاگران خود از جهان ایجاد کند. نمی‌خواست مخاطبانش منفعلانه بنشینند و در داستان یک نمایش گم شوند. بلکه آنها را وادار به فکرکردن و زیر سؤال بردن دنیایی که در آن زندگی می‌کنند، می‌کرد. آنها را تشویق کرد تا از جامعه انتقاد کنند. کار او اغلب شیطنت‌آمیز، تحریک‌آمیز و کنایه‌آمیز بود. برشت می‌خواست، مخاطبان در طول نمایشنامه‌ها، عینی و بی‌عاطفه بمانند تا بتوانند در مورد جنبه‌های سیاسی ‌کار او قضاوت منطقی کنند. برای انجام این کار، او تعدادی از تکنیک‌های نمایشی را اختراع کرد که به تئاتر حماسی معروف هستند.

تئاتر اپیک (حماسی، روایی، داستانی)

تئاتر حماسی نوعی تئاتر سیاسی است که به مسائل معاصر می‌پردازد، اگرچه بعدها در زندگی، برتولت برشت ترجیح داد آن را «تئاتر داستانی» بنامد. برشت بیشتر به واقعیت‌ها علاقه‌مند بود. تئاتر حماسی سعی نمی‌کند طرح و داستانی مرتب ارائه کند، بلکه مسائل را حل‌نشده رها می‌کند و مخاطب را با سؤالاتی گاهی ناراحت‌کننده مواجه می‌کند.

تئاتر حماسی ، تئاتری ضد ارسطویی است. ارسطو معتقد است که تراژدی باید عواطف انسانی را برانگیزد. اما برشت مخالف نظر ارسطو است. او می‌گوید برای این که یک تئاتر تاثیر عمیقی بر تماشاگران بگذارد ، باید اندیشه‌ آن‌ها را مورد هدف قرار دهد و آن‌ها را  به تفکر وادارد.

تکنیک فاصله‌گذاری یا بیگانه‌سازی

برشت می‌گوید برای جلوگیری از احساساتی شدن تماشاگران، بازیگر هرگز نباید در نقشش فرو برود، بلکه همواره باید بین بازیگر و نقش فاصله‌ای باشد، در اجرای نمایش نیز، مقابل تماشاگری خواهند بود که در سالن نمایش است و مشغول به تماشای یک بازسازی از گذشته است . تماشاگر نباید باور کند که حادثه، در زمان حال در حال رخ دادن است.

بیگانگی یعنی موضوعی که شخص قرار است نسبت به آن آگاه شود، تغییر کند. تغییر چیزی عادی و آشنا به چیزی عجیب، جذاب و غیر منتظره. به طور مثال در اجرای نمایش اپرای سه پولی در سال 1928، اسم نمایش با خطی ناخوانا و درشت روی پرده‌ی نمایش نوشته شده بود. یا در اجرایی دیگر طنابی بین تماشاگران و صحنه نمایش مشخص شده بود. برشت در اجرای نمایش کله گردها و کله تیزها در سال 1936 از یک تور سیمی برای جدا کردن تماشاگران و بازیگرها استفاده می‌شد.

به جز موارد ذکر شده می‌توان از راه‌های دیگری نیز در نمایش از تکنیک فاصله‌گذاری یا بیگانه سازی برشت استفاده کرد که در ادامه آن‌ها را توضیح می‌دهیم:

دیوار چهارم

اینجاست که دیوار بین تماشاگر و بازیگران روی صحنه شکسته می‌شود. به‌جای اینکه به تماشاگران اجازه دهند بی‌حرکت بنشینند و در نمایش گم شوند، گاهی اوقات بازیگران، مستقیماً مخاطب را با یک سخنرانی، نظر یا سؤال – شکستن دیوار چهارم – در اجرا درگیر می‌کنند.

مونتاژ

کلیپ‌های فیلم کوتاه اغلب برای نشان‌دادن وقایع واقعی کنار هم قرار می‌گیرند. گاهی اوقات کلیپ‌ها برای کنار هم قراردادن یکدیگر ویرایش می‌شوند. گاهی اوقات از مونتاژها برای برجسته‌کردن موضوعاتی که برشت سعی در برقراری ارتباط داشت، استفاده می‌شود.

استفاده از آهنگ و موسیقی 

برخی از آثار برشت شامل آهنگ، موسیقی و حرکات موزون است. این به مخاطب یادآوری می‌کند که زندگی واقعی را تماشا نمی‌کند. گاهی اوقات آهنگ‌ها، با موسیقی شاد اما با اشعار تاریک به‌صورت کنایه‌آمیزی کنار هم قرار می‌گیرند.

روایت

از روایت برای یادآوری اینکه مخاطب در حال تماشای یک داستان است استفاده می‌شود. گاهی اوقات راوی قبل از اینکه اتفاق بیفتد، به مخاطب می‌گوید که در داستان چه اتفاقی می‌افتد، زیرا اگر مخاطب نتیجه را بداند، ممکن است از نظر احساسی درگیر نشود.

لباس، وسایل و نورپردازی

برشت معتقد است که صحنه باید همیشه روشن باشد. این صحنه‌ها نباید واقع‌بینانه باشد، بلکه فقط تلقین کننده باشد و اینکه بازیگران باید از حداقل وسایل استفاده کنند، اغلب فقط یکی برای هر شخصیت. همچنین می‌توان از وسایل به روش‌های مختلف استفاده کرد. برای مثال یک چمدان ممکن است به میز تحریر تبدیل شود.

خارج‌شدن از شخصیت

گاهی اوقات بازیگران، اغلب در لحظات اوج اجرا، خارج از شخصیت ظاهر می‌شوند تا به مخاطب یادآوری کنند که این یک اثر تخیلی است.

استفاده از پلاکارد

استفاده از یک پلاکارد یا صفحه‌نمایش برای ارائه اطلاعات واقعی اضافی به مخاطب نیز ممکن است.پلاکاردها همچنین می‌توانند برای معرفی شخصیت‌ها به روش‌های عمومی استفاده شوند.

فریز فریم

بازیگران ممکن است وارد یک فریز فریم شوند تا اکشن را بشکنند. گاهی اوقات این کار برای اینکه مخاطب بتواند لحظه‌ای بایستد و انتقادی فکر کند انجام می‌شود و گاهی این کار برای این است که راوی بتواند صحبت کند، یا برای اینکه یک بازیگر بتواند از شخصیت بیرون بیاید و شاید دیوار چهارم را بشکند.

بازیگری با تکنیک برشت

بازیگر برشت برای ایجاد بیگانگی روی صحنه می‌بایست همواره توانایی دوگانه‌ای را از خود نشان می‌داد؛ حضور در نقش بازیگر و شخصیت. در حالی که استانیسلاوسکی سعی داشت شکاف میان اجراکننده و نقش را پر کند، برشت عمدا این شکاف را حفظ می‌کرد. میزان تاثیر بیگانگی در تئاتر به توانایی بازیگر بستگی دارد که چگونه ابتدا با کاراکتر همدلی کند و سپس از نقش فاصله بگیرد. تمرینات بازیگری برشت سه مرحله داشت:

۱) بازیگر باید پیش از آن‌که در کاراکتر حل شود و خود را در آن گم کند، ابتدا باید آن را بشناسد.

۲) مرحله‌ی دوم همدلی است، جست و جوی هویت کاراکتر در مفهوم ذهنی آن و یک شدن با او

۳) بازیگر در مرحله آخر باید کاراکتر را از بیرون، یعنی از نظرگاه جامعه ببیند و آن را نقد کند.

نمایشنامه‌‌ها و دیگر آثار مکتوب برشت

برشت برجسته‌ترین نمایش‌نامه‌نویس تئاتر روایی است. برشت کارش را با ایفای نقش در نمایش‌های کوچک آغاز کرد. او اولین نمایش‌نامه‌اش را با نام «بعل» در بیست‌سالگی و تحت تاثیر مکتب ادبی اکسپرسیونیسم نوشت.  «آوای طبل در شب» نام دومین نمایش‌نامه‌ی برشت است. برشت نوشتن سومین نمایش‌نامه‌اش «در جنگل شهر» را از سال ۱۹۲۱ آغاز کرد؛ این نمایش‌نامه نخستین بار در نهم ماه مه سال ۱۹۲۳ در رزیدنتز تئاتر مونیخ روی صحنه رفت.

نمایش‌نامه‌ی «آدم آدم است»، اثر مهم دیگری از برشت است. او برای اولین بار در این اثر از سبک ابداعی‌اش در تئاتر پرده‌برداری کرد. خصیصه‌ی مهم این نوع نمایش، فاصله‌گذاری است؛ جایی‌که ویژگی‌های ذاتی نمایش نه‌تنها کمرنگ نشده، که تقویت نیز می‌شود. برشت در سال ۱۹۲۶ اپرای «سه پولی» را با اقتباس از اپرای باله‌ی «پول گدایان» از جان گی آفرید. در این اپرا نیز دغدغه‌های سوسیالیستی برتولت برشت به خوبی دیده می‌شود. اپرای «سه پولی» پس از اجرا با استقبال گسترده‌ی مخاطبین و هنرمندان همراه شد. از «سه‌پولی» به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار برتولت برشت در پیش‌برد هنر نوگرایانه یاد می‌شود.

دیگر آثار برشت : «عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی»،«بادنی»، «ژان مقدس کشتارگاه‌ها»،«آن‌که گفت آری و آن‌که گفت نه»،«تدبیر»،«استثنا و قاعده»،«مقدسین و مقدسان»،«زن خوب ایالت سچوان»،«دکان نانوایی»،«کله‌گردها و کله‌تیزها»،«ترس و نکبت رایش سوم»،«تفنگ‌های بانو کارار»،«ننه دلاور و فرزندانش»، «بازجویی لوکولوس»،«زندگی گالیله»،«انسان خوب سه‌چوان»،«ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی»،«صعود محتاطانه آرتورو اوی»، «داستان سیمون ماشار»،«شوایک در جنگ جهانی دوم»،«دایره گچی قفقازی»، «روزهای کمون».

مهم‌ترین نمایش‌نامه‌هایی هستند که برتولت برشت در غربت و دوره‌ی تبعید نوشت. در این میان «زندگی گالیله» با استقبالی کم‌نظیر مواجه شد و «ننه دلاور و فرزندانش» نیز جایزه‌ی جشنواره‌ی ملی پاریس را به خود اختصاص داد.

مقالات قبلی مهمترین کارگردانان تئاتر :

آندره آنتوان – کنستانتین استانیسلاوسکی _ ماکس راینهارت _ وسوالد میرهولد _ اروین پیسکاتورـ آنتونن آرتو

خروج از نسخه موبایل