انتشار کتاب ‹زن بودن، زن شدن›نوشتهٔ غزل بهارستانی

هفت گرد-دومین کتاب غزل بهارستانی با عنوان «زن بودن، زن شدن» بهتازگی منتشر شده است.
وقتی کتاب به دستم رسید، مقدمه را که ورق زدم، با اشارههایی دقیق و تأملبرانگیز به رنج زنانگی، به جسارت و به زیستن در جهان واقعی، بیدرنگ مجذوب شدم و شروع به خواندن کردم و تا آخرین صفحه بیوقفه خواندم.
شناختم از نویسنده، از روح جستوجوگر و حساسش، بیتردید در تحسین این اثر بیتأثیر نیست؛ اما کتاب «زن بودن، زن شدن» که در آغاز قرار بود با عنوان صحیحتر «قاعدهی زنانگی» منتشر شود، نوعی خودافشاگری جسورانه است؛ روایتی صادقانه و بیپرده از زیستن زنانه در خاورمیانه؛ جهانی به ظاهر نو و از درون رنجور که هنوز در سایهی قواعد مردسالارانه تنفس میکند.
کتاب مجموعهای از داستانهای بسیار کوتاه است، اما هر داستان بهطرزی نامحسوس به دیگری گره خورده است. در نگاه اول، هر روایت از زنی متفاوت سخن میگوید، اما رفتهرفته درمییابیم که همهی این زنان شاخههایی از یک درختاند، ریشهدار در تاریخ و خون و تکرار. چهار نسل از زنان در این داستانها حضور دارند؛ زنانی که هر یک سهمی از رنج و شرم را با خود حمل میکنند. نویسنده با زبانی ساده، پرده از لایههایی برمیدارد که سالها در سکوت ماندهاند و بیپروا به سراغ تابوها میرود، بندهای نادیدنیای را که قرنها روان و جسم زن را در حصری نامرئی نگاه داشتهاند، شرمهای تحمیلی و روایتهای آئینیای که شادی و میل را از زنان ربودهاند.
در میان سطرها، زنان کتاب می شکنند و اندوه می زایند. هر زن سایه نسلهای پیشین و پسین است؛ مادر و مادربزرگهای شکستخوردهای که همچنان در حافظهی جمعی ما نفس میکشند.
و شاید همین، جوهرهی کتاب باشد: بازشناسی آن اندوهی که نسلبهنسل در جان زنان جاری مانده است؛ اندوهی که از روایتهای شخصی عبور میکند و در سکوت به تجربهای مشترک بدل میشود. «زن بودن، زن شدن» یادآور این است که هر رنجی که بازگو میشود، بخشی از زنجیر سکوت را پاره میکند و راهی، هرچند باریک، به سوی رهایی میگشاید.
مجموعه داستان «زن بودن، زن شدن» در انتشارات آذرفر منتشر شده است.
سعیده آرین