آخرین اخبارمیراث فرهنگی و گردشگریهفتانه

هفت میراث فرهنگی ناملموس ایران – بخش دوم

بنا به تعریف سازمان یونسکو «میراث فرهنگی» به بناها و اشیاء ختم نمی‌شود. این مفهوم همچنین دربردارندۀ سنت‌ها و تجلیات زندۀ برجای مانده از نیاکان ماست. مانند (۱) سنت‌های شفاهی، (۲) هنرهای نمایشی،  (۳) اعمال اجتماعی، آیین‌ها، رویدادهای جشنی، (۴) دانش و اقدامات مربوط به طبیعت و کیهان، یا (۵) دانش و مهارت‌های تولید صنایع سنتی. این حوزه از میراث فرهنگی اگر چه بسیار آسیب‌پذیر است، امروزه به عامل مهمی برای پاسداری از گوناگونی فرهنگی در مقابل جهانی‌شدن فزاینده تبدیل شده است.

به گزارش هفت‌گرد، درک میراث فرهنگی ناملموس در جوامع مختلف به گفت‌وگوهای میان‌فرهنگی کمک می‌کند و احترام متقابل به دیگر سبک‌های زندگی را ترویج می‌کند. این میراث چند ویژگی اساسی دارد: سنتی، معاصر و زنده است؛ فراگیر است؛ بازنمودی است؛ و اجتماع‌محور است. 

بر همین اساس، سازمان یونسکو در اقدامی شروع به ثبت میراث فرهنگی و معنوی بشر از تمامی کشورها کرد. بدین منظور کمیسیون‌های ملی در هر کشور ایجاد شد تا میراث ناملموسی را که حائز شرایط لازم برای ثبت و پاسداری در سطح جهانی است را به سازمان معرفی کنند و زمینه‌سازی‌های لازم برای بازدید کارشناسان یونسکو را انجام دهند.

میراث فرهنگی ناملموس ایران؛ ثبت شده در یونسکو:

1.فرهنگ پخت و تقسیم نان لواش کایرما جوپکا یوفکا

نان لواش یکی از نان‌های قدیمی خاورمیانه است و امروزه در کشورهایی همچون ایران، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکیه هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ و به دو شکل سنتی و صنعتی تهیه می‌شود.

نان لواش یک نان نازک و ترد است، به قطر سه میلی‌متر و از خمیر فطیر یا خمیر کم درآمده پخته می‌شود. در ایران به این نان، نان تنوری یا نان تافتون هم می‌گویند؛ و در کشورهای ذکر شده به اسم‌های کایرما، جوپکا و یوفکا نیز شناخته می‌شود.

برای ساخت این نان حداقل به سه نفر نیاز داریم که هر یک از افراد مسئولیت بخشی از پخت نان را بر عهده دارند و اکثراً این کار بر عهده زنان بوده است. در مناطق روستایی این نان به همان شیوه خیلی قدیمی تهیه می‌شود و همسایگان در تهیه نان به یکدیگر یاری می‌رسانند. در شیوه سنتی نانِ لواش، تنور در دل زمین حفر شده است خمیر را بر روی سطح گردی از جنس فلز یا چوب که به وسیله پارچه‌ای پوشانده شده پهن می‌کنند و سپس به دیواره‌های تنور از قبل روشن شده می‌چسبانند.

در بعضی مناطق ایران و آذربایجان برای متبرک کردن روز عروسی از این نان استفاده می‌کنند و نان را بر روی شانه ی عروس قرار می‌دهند. در کشورهای قزاقستان و قرقیزستان در مراسم تشیع جنازه این نان طبخ و خیرات می‌شود و با پخش‌کردن این نان در میان مردم آرزوی بخشایش برای فرد درگذشته می‌کنند.

نان لواش در سال 1396 شمسی به شکل فرهنگ مشترک کشورهای ایران، جمهوری‌آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، قرقیزستان، قزاقستان به‌عنوان میراث معنوی و ناملموس یونسکو به ثبت رسیده است.

فرهنگ پخت و تقسیم نان لواش کایرما جوپکا یوفکا- هفت گرد
فرهنگ پخت و تقسیم نان لواش کایرما جوپکا یوفکا

2. مهارت‌های سنتی قالی‌بافی در فارس

کی از هنرهای مهم خطه فارس که آوازه جهانی دارد قالی است که به قالی شیراز نیز معروف است. تاروپود اکثر قالی‌های قدیمی فارس از پشم بافته شده است و تمامی قالی‌های تولید شده این استان در همه مراحل تولید به‌دست زنان هنرمند عشایر بافته می‌شود؛ شیوه بافت این فرش‌ها در هر ایل و طایفه متفاوت است با این‌حال همه بافته‌های این خطه به جز گبه دو رو با دارهای افقی (زمینی) بافته می‌شود علت استفاده از این دار خاصیت قابل‌حمل بودن آن توسط چهارپایان است.

ابزار بافندگان فارس مانند سایر مناطق دفتین، قیچی و چاقو است که چاقو جایگزین قلاب در بافته‌هایی با دارهای عمودی است. معروف‌ترین ایلات فارس، قشقایی، خمسه، بویراحمد و لرهای ممسنی هستند؛ ایل قشقایی بزرگ‌ترین ایل فارس و حتی ایران به‌شمار می‌رود که پیشینه تاریخی چند صدساله دارد. نقشه تمام بافته‌های داری این منطقه ذهنی است و در طی قرن‌ها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. نقش‌مایه‌هایی که بیش از همه در قالی‌های فارس به چشم می‌خورد از این قرار است: نگاره‌های مرغی و کله مرغی، نقش مایه‌های گیاهی، نگاره‌های بته‌ای، نقوش جانوری، سواستیکا (گردونه ی  خورشید) انواع گل، ستارگان، شکل­های شطرنجی، نقش مایه‌های دندانه‌دارِ برگ یا ماهی و آرایه‌های چهاربازویی میانه ترنج.

قالی فارس در سال 2010 در فهرست میراث فرهنگی و معنوی بشر یونسکو ثبت شده است.

مهارت‌های سنتی قالی‌بافی در فارس- هفت گرد
مهارت‌های سنتی قالی‌بافی در فارس

3. موسیقی بخشی‌های خراسان

بخشی‌ها دوتار نوازانی هستند که مجموعه‌ای از اخلاق، عرفان، شعر و ادبیات را سینه به سینه و نسل به نسل تا به امروز برای مردم روایت می‌کنند. اکثر بخشی‌ها در خراسان شمالی و به‌ویژه در شهرهای  قوچان، بجنورد، شیروان و متمرکز هستند؛ به گفته  برخی در هر روستای منطقه 4 تا 5 بخشی وجود دارد. موسیقی بخشی به‌علت حضور اقوام کرد و ترک و فارس در این خطه خراسان با موسیقی جنوب و شرق این استان متفاوت بوده و ویژگی‌های ترکی و کردی آن بارزتر است؛ موسیقی کردی (کرمانجی) اغلب شادتر و بزمی‌تر و موسیقی قوچان (ترکی) عرفانی‌تر است.

دوتارِ بخشی‌ها مفاهیم عمیقی در خود نهفته دارد و هر سیم تار نماد و داستانی را روایت می‌کند: داستان خلقت آدم و حوا، شب و روز، بهشت و جهنم. بخشی‌ها به مقام‌های موسیقی بسیاری تسلط دارند و برای هر مراسم مانند عروسی، بدرقه، استقبال، عید نوروز و غیره مقام خاصی می‌خوانند؛ مهم‌ترین مقام‌های رایج در شمال خراسان عبارتند از: نوایی، تجنیس (قیامت)، گرایلی، شاختایی و بلبل، که هر کدام از قسمت‌ها و شاخه‌های متعدد تشکیل شده است.

بخشی‌ها علاوه بر نواختن ساز در سرودن شعر و ساختِ سازهای مخصوص خود نیز تبحر دارند. در فرهنگ عامیانه مردم شخصی را بخشی می‌دانند که در نوازندگی، خوانندگی، داستان‌گویی و شعرخوانی ماهر باشد و از نظر آگاهی و عرفان به درجات بالایی رسیده باشد، در واقع آنها بخشی بودن را موهبت و مقامی از طرف خداوند می‌دانند.به تاریخ 1389 هجری موسیقی بخشی‌های شمال خراسان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

موسیقی بخشی‌های خراسان- هفت گرد
موسیقی بخشی‌های خراسان

4. هنر ساختن و نواختن کمانچه

کمانچه یکی از سازهای اصیل و کهن ایران است که تاریخچه طولانی دارد. از قرن‌های اولیه هجری نام آن در برخی اشعار و متون آمده است. نخستین نشانه تاریخی کمانچه مربوط به کتاب موسیقی الکبیر اثر ابونصرفارابی در سده چهارم هجری است. او در این کتاب از کمانچه با نام عربی آن رباب یاد می‌کند. عده‌ای بر این باورند که کمانچه تکامل‌یافته ساز رباب است.

کمانچه از خانواده سازهای زهی‌آرشه‌ای است. جنس قسمت‌های مختلف آن پوست، استخوان و فلز است، که از سه قسمت کاسه، دسته و پایه تشکیل شده است؛ کاسه یا شکم این ساز تولیدکننده و مخزن صدا است. کمانچه ابتدا سه سیم داشته و از دوره  قاجار سیم چهارم به تقلید از ویولن به آن اضافه شده است.

در دوره مظفرالدین شاه قاجار نواختن ویولن در ایران رواج یافت و سبب شد که اکثر نوازندگان، کمانچه را کنار گذاشتند و به نواختن ویولن روی آوردند؛ و برای مدتی نسبتا طولانی ساز کمانچه مهجور واقع شد تا اینکه در سال 1332 با تلاش‌ها و تعالیم علی‌اصغر بهاری و پخش‌شدن تکنوازی کمانچه برای نخستین‌بار توسط او از رادیوی ملی سبب‌سازِ علاقه‌مندی روزافزون مردم به کمانچه و آموزش و مطرح شدن این ساز شد. امروزه کمتر گروه موسیقی سنتی را می‌توان یافت که در آن نوای کمانچه به گوش نرسد. به سال 1396 شمسی هنر ساختن و نواختن کمانچه در فهرست میراث معنوی یونسکو ثبت شد.

هنر ساختن و نواختن کمانچه- هفت گرد
هنر ساختن و نواختن کمانچه

5. مهارت ساخت و نواختن دوتار

دوتار   Dotār در نوع خود کهن‌ترین ساز زهی ایران، بلکه تمام خاورمیانه و آسیای مرکزی، به شمار می‌رود. تصویر این ساز در برخی از حجاری‌های چندین هزار ساله موجود است و در کتبی که به زبان پهلوی تالیف شده نام این ساز به‌عنوان تنبور و یا تمبور آمده است.

 در روایات تاریخ افسانه‌ای ایران (عصر پیشدادی و کیانی شاهنامه) و در متون تاریخی (عصر ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی) به برخی از سازها، آهنگ‌ها و سرودها اشاره شده است. قدما در آثار کتبی خود دوتار را دو نوع دانسته‌اند و در اکثر نوشته‌ها به دو گونه مهم یعنی دو تار خراسانی و دو تار بغدادی اشاره کرده‌اند. ابونصر فارابی فیلسوف و دانشمند بزرگ ایران پایه تحقیقات موسیقی خود را بر دوتار (تنبور) خراسانی استوار کرده است و در کتاب معروف و عظیم خود موسیقی الکبیر باب مستقلی را به تشریح علمی این ساز اختصاص داده است.

این ساز همان‌طور که از نامش برمی‌آید دارای دو سیم است و معمولاً آن را با ناخن و گاهی با زخمه می‌نوازند. امروزه نواختن و ساخت دوتار در مناطق شرق و شمال خراسان، مناطق ترکمن‌نشین، کتولِ استان گلستان و شرق مازندران رواج دارد و در واقع می‌توان دوتار را سازِ مخصوص نواحی شمال شرق ایران دانست. برای ساخت دوتار معمولاً از چوب درختان توت، زردآلو، عناب و گردو استفاده می‌شود و در گذشته به جای سیم از ابریشم استفاده می‌شده است.

مهارت ساخت و نواختن دوتار ایرانی در تاریخ آذر 1398 خورشیدی در فهرست آثار ناملموس جهانی یونسکو قرار گرفت.

مهارت ساخت و نواختن دوتار- هفت گرد
مهارت ساخت و نواختن دوتار

6. وقفنامه ربع رشیدی نسخۀ سدۀ 13م

وقفنامۀ ربع رشیدی نسخۀ سدۀ 13 میلادی در سال 2007 در فهرست برنامۀ حافظۀ جهانی یونسکو به ثبت رسید. شهر تبریز حدود 700 سال قبل پایتخت سلسلۀ مغول در ایران و یک مرکز فکری و فرهنگی تحت حکومت ایلخان محمد غازان (1295-1304) به شمار می‌آمد. خواجه رشید‌الدین فضل‌الله همدانی، وزیر غازان خان، طبیب و ریاضی‌دانی برجسته بود. او تاریخ درخشانی به زبان فارسی نگاشت که جامع‌التواریخ نام گرفت و مجتمعی به نام ربع رشیدی در حومۀ شهر تبریز تأسیس کرد. این مجموعۀ عظیم شامل کارخانه کاغذسازی، کتابخانه، بیمارستان آموزشی، یتیم‌خانه، کاروانسرا، کارخانۀ منسوجات، دانشکدۀ تربیت معلم و مدرسۀ علوم دینی بود و علم‌آموزان و متفکرانی را از دورترین نقاط، حتی از چین، به خود جذب می‌کرد. هدف از این وقف اطمینان از این امر بود که گنجینه‌های نگاشته‌شده به‌دست رشیدالدین یا تحت مالکیت او، کپی شود و از نابودی در امان بماند.

آنچه در فهرست حافظۀ جهانی یونسکو در باب این اثر به ثبت رسیده، در واقع وقفنامۀ ربع رشیدی است که دربردارندۀ جزئیات توجیه این مجموعه، نظام مدیریتی، اداره و بودجه و املاک وقفی در خاک کنونی افغانستان، آسیای صغیر، آذربایجان، گرجستان، جمهوری اسلامی ایران، عراق و سوریه است. این نسخه در 382 صفحه تنظیم شده که 290 صفحۀ نخست آن به قلم خود رشیدالدین و مابقی آن به قلم حاکم تبریز، عبدلله‌ بن محمد تبریزی و دو کاتب نوشته‌ شده است. به دلیل وسعت اراضی وقفی و ارزش بالای آنها و نیز جایگاه والای ربع رشیدی، این نسخه از اهمیت جهانی برخوردار است. افزون بر این، نهاد وقف یکی از ستون‌های اصلی جامعۀ اسلامی است و از این رو، وقف گزارش مهمی از مدیریت سیاسی و اقتصادی در آسیای مرکزی در زمان پویایی‌ها و تحولات بزرگ فراهم می‌آورد.

اهمیت و جایگاه والای این نسخه با توجه به مواد پرزرق و برق و گران‌قیمتی که در اجرای آن به کار رفته نیز مشخص می‌شود.در سال 1971 یک نسخۀ عینی از این نسخه چاپ و 1000 کپی از آن برای استنادات علمی منتشر شد. نسخۀ اصلی اینک در بخش نسخ خطی کتابخانۀ مرکزی تبریز در ایران، مهر شده و نگهداری می‌شود.

میراث فرهنگی ناملموس وقفنامه ربع رشیدی نسخۀ سدۀ 13م- هفت گرد
وقفنامه ربع رشیدی نسخۀ سدۀ 13م

7. آئین زیارت کلیسای تادئوس

آئین زیارت کلیسای تادئوس چندی است که در فهرست میراث معنوی  یونسکو قرار گرفته است. مجموعه رهبانی تادئوس قدیس که تحت عنوان کلیسای طاطاووس در فهرست آثار ملی ثبت شده است و با نام قره کلیسا نیز شناخته می‌شود، در استان آذربایجان غربی، در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر ماکو و در مجاورت روستایی به همین نام قرار گرفته است. این کلیسا به  باور برخی از محققین نخستین بنای مسیحی جهان است و در این‌باره می‌گویند که طاطاوس (تادئوس) یکی از حواریون مسیح بود که به ارمنستان دعوت شد و در سال ۴۰ میلادی به ارمنستان آمد و به  تبلیغ مسیحیت پرداخت. از جمله کسانی که به آئین مسیح رو آوردند ساناتروک پادشاه ارمنستان و دخترش ساندخت بودند ولی سلطان کمی بعد پشیمان شد و به مخالفت با مذهب جدید پرداخت ولی کوشش او برای بازگرداندن دخترش از مذهب تازه بی‌فایده ماند و سرانجام دستور قتل طاطاوس و دختر خود ساندخت و جمعی دیگر از کسانی که به مسیحیت گرویده بودند را داد. در سال ۳۰۲ میلادی در زمان سلطنت تیرداد (از سلاطین ارمنستان) که مسیحیت در ارمنستان به‌صورت دین رسمی درآمد. قره کلیسا یا کلیسای طاطاوس در طی قرون متمادی دستخوش ویرانی، زلزله، تاراج و بی‌مهری قرار گرفته و بارها نیز دوره‌های آبادانی، رونق و شکوه به خود دیده است. امروزه نیز این بنا  به دلیل آئینی که بالغ بر نیم‌قرن به شکل رسمی در آن انجام می‌شود مورد توجه مسیحیان سراسر جهان قرار گرفته است.

میراث فرهنگی ناملموس  آئین زیارت کلیسای تادئوس- هفت گرد
آئین زیارت کلیسای تادئوس

جشن و آئین قره کلیسا از جمله جشن‌های فصلی است که به‌صورت دسته جمعی و همگانی همراه با مناسک و مراسم اعتقادی در یکی از روزهای شنبه در آخرین هفته تیر ماه یا اولین هفته‌ی مرداد ماه (با توجه به تقویم ارمنی) برگزار می‌شود. زمان برگزاری جشن قره کلیسا را براساس تقویم هجری شمسی نمی‌توان با دقت مشخص کرد زیرا این جشن مانند غالب اعیاد ارامنه با رویدادهای مذهبی و ملی ارمنی مربوط است و می توان آنرا تقریباً در فاصله بین ۲۵ تیر ماه تا ۱۰ مرداد به مدت سه روز (پنج شنبه و جمعه و شنبه) دانست. در این سه روز مراسمی چون غسل تعمید نوزادان و کودکان، مراسم عروسی، روشن‌کردن شمع و نواختن ناقوس کلیسا انجام می‌شود. کلیسای تادئوس به همراه کلیسای زورزور، دره شام و سن استپانوس در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده‌اند.

 

 

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا