بپذیریم که در سرزمین بیقراریِ سوانح طبیعی زندگی میکنیم
سیدمحمد بهشتی درحالیکه از نسبت سوانح طبیعی و میراث فرهنگی سخن میگفت، با اشاره به زلزلهخیز بودن ایران، یادآور شد: باید پذیرفت که بحران یک امر اجتنابناپذیر است و همیشه باید خود را برای سیل و زلزله آماده کنیم و ما در سرزمین بیقراری زندگی میکنیم.
به گزارش هفتگرد، نشست «میراثفرهنگی ناملموس و مسئولیت اجتماعی در مواجهه با حوادث و سوانح» یکشنبه ۲۲ مرداد ماه به مناسبت روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی، در پژوهشکده سوانح طبیعی برگزار شد.
در این نشست که نمایندگان اجتماعات محلی، سمنها، گروهها و افراد مرتبط دولتی و غیردولتی و متخصصان بینالمللی ایرانی و غیرایرانی در حوزه میراث فرهنگی ناملموس، مسؤلیت اجتماعی و متخصصانی در فازهای مختلف مدیریت بحران حضور داشتند، سید امیرحسین گرکانی ـ رییس پژوهشکده سوانح طبیعی و کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی ـ گفت: با جمعی از سمنها و انجمنها گرد هم آمدیم و توانستیم آییننامهای با عنوان «تشکلهای مردمی، داوطلبین و بخش خصوصی در مدیریت حوادث و سوانح» را پس از سه سال تلاش مصوب هیأت وزیران کنیم؛ لذا چنین نشستهایی اثربخش است و میتوانیم بر خروجی این نشستها امیدوار باشیم که به مدیریت کارآمدتر در نظام مدیریت بحران کشور کمک کند.
گرکانی سپس با مطرح کردن چندین سوال از حاضران نشست درخواست کرد که در طول این نشست به این پرسشها پاسخ داده شود، از جمله اینکه:
«۱. در این شرایطی که در بحران میراث فرهنگی ناملموس هستیم و دچار چالشهایی شدیم و آنقدر که باید نتوانستیم مانند دیگر کشورها از جله هند به آنها بپردازیم، اثربخشی این نشست چقدر است تا به روزهای بهتر امیدوار باشیم؟
٢. مسؤلیت اجتماعی ما در مواجهه با میراث فرهنگی ناملموس خصوصا در شرایط بحرانی و اضطراری که با عدم قطعیت و آزمون و خطاهایی روبهرو و کمتر برنامهپذیر هستیم، چیست؟ از این میراث چگونه میتوانیم نگهداری کنیم و کشورهای مختلف در این حوزه چه کردند؟
٣. نسلهای آینده درباره ما چه قضاوتی دارند و پاسخ ما به آنها چیست؟ ما چگونه میتوانیم در آینده پاسخگوی آنها باشیم؟ در حفاظت از میراثی که از نسل گذشته برای ما به جا مانده است، فارغ از حوادث و سوانح چه کردیم؟
۴. ما در کشوری زندگی میکنیم که بیش از ۸۰ هزار واحد صنعتی، ۶ هزار و ۶۰۰ نقطه معدنی فعال داریم، با وجود این معادن و سود سرشاری که دارند، چه تکلیفی دارند؟ چرا سکونتگاههای اطراف آنها در فلاکت است؟ پاسخ ما به این وضعیت چیست؟»
او ادامه داد: پاسخ به این این پرسشها کمکهای ما در شرایط بحران است. هنوز نتوانستیم برای مسؤلیت اجتماعی، شرکتی و یا ضوابط و آییننامههای مشخصی تعریف کنیم، در حالیکه میتوانیم آنها را با یک نگاه حمایتی مکلف به حضور در کنار مردم کنیم. قطعا مسؤولیت اجتماعی، تجلی از میراث ناملموس این سرزمین بوده و ما در گذشته خود این مسؤولیت اجتماعی را به طرق مختلف در فرهنگ سرزمین داشتیم و الان کمرنگ شده است.
اهمیت پاسداری از میراث ناملموس در مواجهه با سوانح و حوادث طبیعی
آتوسا مومنی ـ رییس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی تحت نظارت یونسکو ـ در ادامه این نشست گفت: جهان در مواجهه با تغییرات اقلیمی، گرم شدن زمین و سوانح ناشی از آن، قرار گرفته است و این مواجهه بایستی، مواجههای درست باشد تا تنفس و حیات زمین و منابع موجود در آن و ارزشهای انسانی در این خزانه ارزشمند تداوم پیدا کند و برای نسل آتی هم مهیا باشد. همانطور که آقای گرکانی گفتند، مسؤلیت اجتماعی تجلی از میراثهای فرهنگی ناملموس ما ایرانیهاست. شاید در دیگر نقاط دنیا هم اینطور باشد، ولی ما به آن مدعی هستیم، چون از دیرباز جزو فرهنگ لاینفک ما بوده و با آن زیستیم و تجربه کسب کردیم و قرار است این سخاوتمندی در حوزه مسؤلیت اجتماعی را از طریق تجلیات میراث ناملموس انتقال دهیم.
او افزود: یکی از دغدغههایی که تمام کشورهای صاحب هویت در جهان دارند، چگونگی مواجهه با تغییرات اقلیمی است و ما در نظر داریم از پایگاه میراث ناملموس به این معقوله بپردازیم. قبل از آن باید تعریفی از میراث ناملموس داشته باشم، به آن دست از میراثهایی که زنده هستند و به دانشها، مهارتها، رسوم، نمایشها اصطلاحات و ابزاری و مصنوعاتی که به گونهای با آن ها در ارتباط هستند، میراث ناملموس میگویند و جوامع و گروه آن را به عنوان میراث خودشان میشناسند و آن را از نسلی به نسل دیگر پیوسته انتقال میدهند و در پاسخ به محیط آن را بازآفرینی میکنند و مهمتر از همه، اینکه احترام به تنوع فرهنگی را ترویج میکنند، اما در پس این تعریف معیارهایی نیز وجود دارد و باید طبق کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو میراث ناملموس باید متضمن حفظ حقوق بشر، پایبند به ضرورت احترام متقابل میان جوامع، گروهها و افراد و منطبق بر اصول توسعه پایدار باشد.
مومنی در ادامه اظهار کرد: تعریف من در مقابل میراث ناملموس از سوانح طبیعی این است که رخدادهای بسیار بزرگ، پیشبینی ناپذیر که به صدمات وحشتناک و ویران کنندهای منجر میشوند و در سطوح مختلفی اتفاق میافتند، مانند آتشفشان، زلزله سیل و کرونا. یقینا بهرهبرداری بیرویه از زمین و منابع آن و توسعه نسلی میتواند علت بروز این سوانح باشد و پیامدهایی هم مانند نابسامانی و آنومی طبیعت، ناتوانایی به نیازهای جامعه به وجود میآید.
او درباره اهمیت پاسداری میراث ناملموس در بروز سوانح طبیعی اظهار کرد: در بروز سوانح و حوادث، پاسداری از میراث ناملموس برای ما مهم است، اما پاسداری به منظور بهرهگیری از میراث ناملموس در راستای پاسخگویی به انسان و طبیعت است. بنابراین جا دارد که برای پاسداری از آن نگران باشیم. جنس میراث ملموس و ناملموس متفاوت است، یکی از نوع کالبدی است و ضرورت دارد که بر اساس قوای جسمی و دانش آن را بسازیم، اما برای بخش دیگر مستندی وجود ندارند، در قلب و روح و ذهن استان حک شده و در میان انگشتان او به صورت مهارت قابل انتقال است. اگر ناقل این پدیده در بحران و سوانح از بین برود چه چیزی برای ما باقی میماند، جز زمین آسیبدیده بدون درمانگری. اینجاست از کلمه پاسداری از میراث ناملموس استفاده میکنیم و به آن بها میدهیم.
مومنی تاکید کرد: در چنین شرایطی یقینا باید به قدرت نرم فرهنگ در بازآفرینی، تاب آوری و انعطافپذیری تمسک کنیم؛ چراکه فرهنگ مخزن یک حافظه جمعی است. هویت مردم و توانایی آنها در خلق هنر و دانش به عنوان سرمایه اجتماعی را داراست. زمانیکه در ایران سیل و زلزله اتفاق میافتد منابع دولتی چقدر هستند؟ اینجا نیاز به یکسری حلقه رابط داریم. اینجاست که تشکلهای مردمنهاد این نقش را ایفا میکنند و از دانش و میراث خود در این زمینه استفاده میکنند تا کمکهای دولتی از راه برسند. بنابراین میراث تنها داشته ماست که میتوانیم از آن بهره بگیریم و در نهایت آن را مورد بهرهبرداری قرار دهیم و در ارتباط با مؤسسههای غیر دولتی که از خود مردم و بیشتر مورد اعتماد مردم هستند، از این میراث استفاده کنیم. پس باید این میراث را شناسایی کنیم و ارتباط درست بین این تشکلها و مردم ایجاد کنیم.
بپذیرید در سرزمینی بیقرار زندگی میکنید
سید محمد بهشتی ـ رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی که زمانی رییس پیشین ستاد مدیریت بحران در میراث فرهنگی بود و مسؤولیتش در این حوزهها همزمان با زلزله بم بود، در این نشست تخصصی به وضعیت امروز در مقابله با سوانح طبیعی اعتراض کرد و گفت: ما در این کشور دو پدیده طبیعی را به عنوان سانحه طبیعی میشناسیم که ساری و جاری هستند؛ یکی زلزله و دیگری سیل. در شهر تبریز مسجدی به نام مسجد کبود داریم، این مسجد در اثر زلزله تخریب و بعدها مرمت شده، اما داغ زلزله در نمای این مسجد دیده میشود. این مسجد تقریبا برای ۶۰۰ سال پیش است و در کنار آن سالها پیش حفاری باستانشناسی انجام شده که در عمق ۱۰ تا ۱۲ متری آن به آثار هزاره دوم قبل از میلاد رسیدند، یعنی تقریبا ۳۶۰۰ سال پیش! و این نخستین آثار زیست در این بستر طبیعی بوده است، یعنی فاصله این ۱۰ تا ۱۲ متر تا کف مسجد کبود پیشینه سه هزار ساله آوار زلزله و رسوبگذاری سیل است.
او ادامه داد: تبریز یک نقطه زلزلهخیز بوده و زلزله یک امر غیر مترقبه نیست، پس اینگونه نیست که ما از سوانح طبیعی بتوانیم فرار کنیم. سرزمین ما بلاخیز است و بیقرار. ما اگر قرار بود از این بیقراری پرهیز کنیم نباید یکجانشین میشدیم؛ چرا که هر نقطه از این ایران همین گونه است. پس باید بپذیریم ایران سرزمینی بیقرار است و نباید پدران خود را مقصر بدانیم که چرا در این نقاط ساختمان ساختند و به خیال خود ما امروز در جای بهتر، بنای بهتری ساختیم، در حالیکه آنها بازار تبریز را ساختند که ثبت جهانی شده و ما فقط زبالههای ساختمانی بنا کردیم.
بهشتی گفت: آخرین زلزله بزرگ تبریز پنج، شش سال قبل از پایان حکومت آقامحمدخان قاجار اتفاق افتاده و خرابی سنگینی را به بار آورده است. پنج شش سال بعد عباس میرزا که ولیعهد بوده به تبریز عزیمت میکند تا تبریز را دوباره بسازد، اما میبیند که تبریز ساخته شده است آن هم توسط مردم زلزلهزده و مصیبت دیده، اما چگونه؟ چون این مردم سه هزار و ۶۰۰ سال سابقه و تجربه داشتند. از سال ۱۳۴۰ به بعد بود که حکومت خواسته که شهرهای زلزلهزده را بسازد تا قبل از آن، حکومت نقشی نداشت و فقط مردم بودند که این شهرها را بازسازی میکردند، چون سه هزار و ۶۰۰ سال تجربه داشتند.
رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی تاکید کرد: یکی از خصوصیات فرهنگی ما از گذشته تا امروز قائمیت به ذات است. تبریز هم در همه امور خصوصا در امر زلزله مظهر قائمیت به ذات است. این موضوع فقط به تبریز اختصاص ندارد و همه شهرهای ما همین خصوصیت را داشته است. در کاشان سه سال قبل از پایان حکومت زندیه زلزله آمد و تقریبا با خاک یکسان شده بود، مردم ظرف ۹ سال کاشان را مانند یک جواهر ساختند. خانه عامریهای کاشان یکی از نمونه بناهایی است که بعد از این زلزله ساخته شده، منظور این است که فقط به یک آلونک و سرپناه اکتفا نکردهاند.
بهشتی بیان کرد: قاعده زیستن در سرزمین بیقرار یعنی نایستادن در برابر این بیقراری و همراه شدن و مدیریت آن. باید پذیرفت که بحران یک امر اجتنابناپذیر است و همیشه باید خود را برای سیل و زلزله آماده کنیم. تا دهه چهل همه ما در خانههایمان صندوقخانه داشتیم و برای روز مبادا چیزهای مهم را در آن جا می گذاشتیم. اما از پایان دهه چهل دیگر روز مبادا را درک نمیکنیم، چون فراموش کردیم که در یک سرزمین بیقرار زندگی میکنیم. در سرزمین بیقرار مهمترین نکته این نیست که ساختمانها را جوری بسازیم که در برابر زلزله خراب نشود، بلکه مهمترین نکته تابآوری است، امروز تاب آوری را به صفر رساندیم. به نظر میرسد مردم در گذشته خیلی توانمندتر بودند، اما چه چیزی را از دست دادیم که امروز این توانمندی را نداریم؟ در حین این که امروز پول و تکنولوژی داریم.
او اظهار کرد: باید بپذیریم با وجود هوش مصنوعی تکنولوژی ما در سرزمینی بیقرار زندگی میکنیم و همچنان در معرض سوانح طبیعی قرار داریم. کشورهای دیگر سابقه این بیقراری را ندارند، اما تمدن و فرهنگ ما در همین بیقراری به وجود آمده است و فقط باید آن را به یاد بیاوریم. چراکه ایران موفقترین سرزمین در مواجهه با تغییرات اقلیمی خواهد بود. بنابراین وقتی از نسبت میراث فرهنگی با سوانح صحبت می کنیم، به عنوان امر سپری شده به آن نگاه نکنیم، هر چیزی سپری می شود به جز فرهنگ.
میراث فرهنگی متغیر وابستۀ بحران طبیعی است
همچنین فاطمه داوری ـ مدیرکل حفظ و احیای بناها و بافتهای تاریخی در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ در این نشست درباره باز تعریف رابطه میراث فرهنگی و سوانح طبیعی سخن گفت و اظهار کرد: در این عنوان دو مؤلفه میراث فرهنگی و سانحه طبیعی وجود دارد. اگر بخواهیم نسبت به آنها دقیقتر شویم، از نظر من نه چیزی به عنوان سانحه طبیعی و نه بحران طبیعی داریم، ما پدیدههای طبیعی داریم که نحوه مواجهه ما با این پدیدهها، آنها را در یک موقعیت نامتعادل قرار میدهد که به سانحه یا بحران تبدیل میشود. بنابراین ذاتِ پدیده طبیعی نه فرصت است و نه تهدید. ما در جایگاه نقاط ضعف و قوت فردی و اجتماعی آن را تغییر میدهیم.
او ادامه داد: توجه جامعه جهانی به موضوع میراث فرهنگی ناملموس تقریبا از کنوانسیون سال ۲۰۰۳ رسمیت پیدا میکند، اما وقتی به پیشینه آن نگاه میکنیم متوجه میشویم که تبیین مفهومی میراث ناملموس خیلی قبلتر از این کنوانسیون بوده و بعد از این کنوانسیون مفهوم مستقل آن مطرح میشود. در حقیقت مفهوم میراث ناملموس در ابتدا آن وجه از دانش، فن و مهارتی است که پشتیبان خلق میراث ملموس ماست.
مدیرکل حفظ و احیای بناها و بافتهای تاریخی اظهار کرد: تقریبا تا قبل از آغاز سده اخیر و بهویژه دهه میلادی اخیر، هر جا که از نسبت میراث فرهنگی و سوانح طبیعی صحبت میشده، جامعه جهانی تصورش این بوده که تغییرات اقلیمی به خصوص در دنیای بعد از صنعتی شدن به گونهای بوده که اصل وجودی میراث فرهنگی را به طور جدی مورد مخاطره قرار میداده است و این بحرانهای طبیعی هستند که بر وجود و حفاظت میراث فرهنگی تاثیر میگذارند. بنابراین چه وقتی میخواستیم مطالعه کنیم و یا چه وقتی میخواستیم دنبال راهکار و برنامه باشیم از این منظر به موضوع نگاه میکردیم، اما امروز با وجود اینکه این نگاه محفوظ است، رویکرد جدیدی درباره این نسبت وجود دارد و امروز به دنبال استفاده از ظرفیتهای میراث فرهنگی برای چگونگی مواجهه با بحرانهای طبیعی هستند.
داوری افزود: تقریبا این رویکرد جدیدی که از سال ۲۰۲۰ توسط ایکوموس به عنوان شورای بینالمللی بناها و اماکن تاریخی که نقش پیشران را برای جامعه جهانی در چگونگی مواجهه با میراث فرهنگی و حفاظت آن دارد، خلق شده است، میخواهد به ما یادآوری کند که ظرفیتهای دانشی، تجربی و مهارتی در میراث فرهنگی وجود دارد که میتوانیم به وسیله آن یاد بگیریم چگونه با طبیعت همسازی و مواجهه صحیح داشته باشیم. برای تبیین این ماجرا دو مصداق میآورم؛ در سال گذشته شعار ایکوموس برای جامعه جهانی، موضوع اقلیم و میراث فرهنگی بوده و شعار امسال تحولات میراث فرهنگی است. در حقیقت رویکرد ایکوموس برای تعیین شعار امسال این بوده که به ما یادآوری کند دنبال اختراع چرخ از ابتدا نباشیم و باید دنبال رشد و انطباق آن با شرایط امروزی باشیم.
مدیرکل حفظ و احیای بناها و بافتهای تاریخی تاکید کرد: تا به حال دو مؤلفه میراث فرهنگی و سوانح طبیعی را داشتیم، در تمام نظامهای مطالعاتی، علمی تحقیق و پژوهشی تا امروز سوانح طبیعی به عنوان یک متغیر مستقل و تاثیرگذار و میراث فرهنگی متغیر وابسته یعنی تاثیر پذیر بوده است. این بُعد را نباید فراموش کنیم، اما باید مانند جامعه جهانی به سمت این رویکرد برویم که میراث فرهنگی یک متغیر مستقل و تاثیرگذار است و متغیر وابسته بحران طبیعی است.
«سیاست گذاری در حوزه میراث فرهنگی ناملموس و بهرهگیری از مسؤلیت اجتماعی و مدیریت سوانح»، «تجربیات میدانی زیسته در مواجهه با بحرانها» و «سمنها و مسئولیت اجتماعی برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در بحرانها» عناوین سه پنلی بود که در ادامه این نشست برگزار شد.