معبد چغازنبیل؛ اولین میراث جهانی ایران
زیگورات یعنی بالا رفتن به سمت آسمان. در تمدنهای باستانی مکانهایی را برای نیایش خدایان میساختند و به مهمترین و باارزشترینشان زیگورات میگفتند. زیگوراتها را روی بلندیها میساختند و در آنها از بهترین مصالح ساختمانی استفاده میکردند.
به گزارش هفتگرد، معنای نام معبد چغازنبیل در زبان فارسی نیز چندان قابل فهم نیست. چغا به معنای «تپه» در زبان اقوام لر بختیاری ایران است. چغازنبیل به معنای تپهای است که شبیه به زنبیل به نظر میرسد. پیش از آنکه پروفسور گیرشمن، باستانشناس فرانسوی، بین سال های ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۲ میلادی، متوجه این تپه تاریخی شود و آنرا کاوش نماید، مردم این تپه را به این نام میشناختند. این مکان یک میراث فرهنگی ملموس ایرانی است که در سال ۱۹۷۹ میلادی در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
چرا معبد چغازنبیل ساخته شد؟
این معبد توسط یکی از پادشاهان عیلامی به نام «اونتاش ناپیریشا» در حدود سال ۱۲۷۵ پیش از میلاد و در نزدیکی ۳۵ کیلومتری شهر باستانی شوش ساخته شد. چغازنبیل معبدی برای خدایان است. در ابتدا تصمیم بر این بود که ۲۲ خدا در این معبد جای داده شود، اما درست بعد از مرگ اونتاش ناپیریشا، ساخت معبدها متوقف شد و جانشینان او هرگز به کار ساخت آن که آغاز شده بود، نپرداختند. امروز، تنها ۱۲ معبد برای یازده خدایی با اهمیت کمتر و یک معبد برای خدای اصلی به نام «اینشوشیناک»، خدای شوش، وجود دارد.
اونتاش ناپیریشا پادشاه یک شهر ساخت و نام خود را بر آن نهاد تا شهر شوش را به چالش بکشد که برای مدتی طولانی مرکز اصلی عیلامیها بود. او در مرکز این شهر دیور کشیده شده، چغازنبیل را برای تکریم خدایان و به سبک جدیدی از معبد را بنا نهاد.
شهر باستانی اونتاش ناپیریشا با دیواری بهطول تقریباً ۴ کیلومتر احاطه شده بود. معبد در میانه این شهر قرار داشت و دو دیوار در اطراف، آنرا احاطه کرده بودند و معبد را از شهر جدا میکردند. همچنین ساختمانهایی بین این دیوار و دیواری دیگر نیز وجود داشت. علاوه براین، در کنار این دیوارها چند دروازه نیز طراحی و ساخته شده بودند.
معبد اصلی چغازنبیل نمونهای از معماری ایرانی در دوران پیش از اسلام است. این معبد به شکل زیگورات ساخته شده است اما بر خلاف زیگوراتهای منطقه بینالنهرین، هر طبقه از آن بر روی طبقه قبلی ساخته نشده است. این معبد در دو مرحله بنا شده است:
اولین مرحله یک سری از اتاقها در اطراف حیاط مرکزی ساخته شد، و
سپس طبقه بالایی جدیدی از طبقه همکف تا بالا بنا شد.
گیرشمن چهار طبقه از این بنا را از زیر خاک درآورد. بر اساس ارتفاع هر طبقه، او معتقد است که طبقه پنجمی نیز باید در آنجا، در معبد کنونی به نام «کوکونوم» وجود داشته باشد. با فرض این طبقه پنجم در بالای زیگورات، این بنا باید ۵۲ متر ارتفاع داشته باشد. امروز، تنها ۲۵ متر از این سازه در آنجا دیده میشود که با همین اندازه نیز نمایی زیبا به معبد داده است.
ویژگی های خاص بنای چغازنبیل
در میانه هر کدام از اضلاع این معبد مربعی شکل، یک دروازه ورودی قرار گرفته که در بالای آن طاقی آجری شکل گرفته است. این قدیمیترین نمونه طاقها در ایران باستان است. بعدها، در دوران هخامنشیان، کاخها با سقف صاف و مسطح ساخته میشدند. تنها در دوران ساسانیان، یعنی ۱۶۰۰ سال بعد از آن بود که طاقها و کمانها دوباره در بین معماران به محبوبیت رسیدند.
در برخی از ردیفهای دیوارهای خارجی، در یک خط، آجرهای بسیاری وجود دارند که به دستور اونتاش ناپیریشا با خط میخی بر روی آنها متنی نوشته شده است. بر اساس این نوشتهها، معبد زیگورات چغازنبیل به «خدای شوش» یعنی اینشوشیناک اهدا شده است.
بر خلاف شهرهای باستانی شوش و کبناک (هفتتپه) که هر گور چندین جسد را دربر میگرفت، در شهر ال اونتاش ناپیریشا، هر گور فقط یک اسکلت را در بر میگرفت و مابقی جسدها سوزانده میشدند. درهای معبد و کاخ های شهر همگی از چوب ساخته و با لولههای شیشهای تزئین شده بود تا نیمهشفاف باشد. در یکی از اتاقهای معبد، تعدادی لوله سیاه و تعدادی لوله سفید پیدا شده است که برای تزئین زیگورات چغازنبیل، کاخها، معابد، و حتی دیوارهای اطراف استفاده میشدند. این امر نشان میدهد که ایرانیها با تکنیک شیشهسازی در حدود ۳۳۰۰ سال پیش آشنا بودند.
حوضچه آب معبد چغازنبیل
در شمالغربی معبد، یک آب انبار وجود دارد که در آن آب برای شرب تصفیه میشده است. گفته میشود که اونتاش ناپیریشا آب را از ۵۰ کیلومتری از شهر آورده بوده است تا در این محل تصفیه شود. ۹ کانال آب نیز وجود داشته تا آب تمیز را به استخر کوچکی در سطح بالاتر هدایت کند تا مردم بتوانند آب تمیز مصرفی را از آنجا بردارند.
هنر و معماری در معبد چغازنبیل
برای تزئین این بنا، بهطور گستردهای از آجرهای لعابدار، گچ کاریها، طاق و تزئینات معماری با سرامیک لعاب دار و شیشه استفاده میشد. پروفسور گیرشمن برخی آثار باستانی را در آنجا کشف کرد که بهعنوان هنرهای عیلامی دستهبندی شدند. مهرهای استوانهای، سفالها، اشیای فلزی، مجسمههای سفالی و چند قطعه تزئینی دیگر نیز برخی از این کشفیات هستند.
بر اساس شواهد، ایرانیان باستان در ساخت مجسمه تخصص داشتند. یک مجسمه برنزی از ناپیرآسو (در حدود ۱۸۰۰ کیلوگرم) همسر اونتاش ناپیریشا، توسط همین مردمان، یعنی عیلامیها، ساخته شده است. این مجسمه در حال حاضر در موزه لوور فرانسه قرار دارد.
تندیسهایی از گاوهای سفالی از ورودیهای معبد زیگورات محافظت میکنند. یکی از آنها که نوشتههایی با خط میخی بر پشتش متمایز شده است، توسط همسر این کاوشگر مرمت شد .مارها نیز نقوشی هستند که بهعنوان نمادی از حفاظت در برابر نیروهای اهریمنی به کار رفتهاند. از این نقش بر روی در قوطیها استفاده شده است. علاوه بر این، نقوش مار در دروازههای ورودی و درها نیز به شکل لولههای شیشهای برای حفاظت به کار برده شده است. نقش جفتگیری دو مار نمادهای عیلامی از باروری میباشند که بعدها در دیگر تمدنها نیز به کار رفته است.
شهر چغازنبیل چگونه تخریب شد؟
بعد از مرگ اونتاش ناپیریشا، معابد چغازنبیل مرکز پرستش خدایان گوناگون برای زیارتهای مذهبی و همچنین بهعنوان آرامگاه باقی ماندند. این امر تا حدود سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد ادامه داشت تا آنکه آشور بانیپال، پادشاه آشوری، آنرا نابود کرد. آشوریها معتقد بودند که این نابودی باعث متروکه شدن این مکان در سال ۶۴۶ پیش از میلاد شد اما بر اساس شواهد کشف شده در یکی از این معابد، چغازنبیل و سازههای اطراف آن در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بهطور کامل متروکه بودند. این شهر هرگز دوباره ساخته نشد و معبد چغازنبیل تا زمان کشف در قرن بیستم به حال خود رها شده بود.